اینکه فرید کرمی در بین ۱۰۰ فیلم سینمایی خارجی سال گذشته در پایان سال فقط دست روی ۳ عنوان بگذارد و در باره کم و کیف دوبله آنها صحبت کند، نشان از کسادی بازار فیلم خارجی و دوبله قابل اعتنای آنها دارد. فاجعه وقتی بیشتر می شود که از بین سه فیلم موضوع یادداشت کرمی، فقط دوبله با طعم "مردان سیاهپوش ۳" به مذاق نویسنده خوش بیاید و کمیت دو فیلم "اسکای فال" و "بتمن شواالیه تاریکی برمی خیزد"، لنگ بزند.
بازتابی که این پست به همراه داشت، بیشتر معطوف قسمت پایانی آن بود؛ آنجا که وی به بهانه انتخاب بد چنگیز جلیلوند برای صدا پیشگی نقش کریستین بیل، با کنایاتی نظیر؛ "مرد همیشه حاضر در دوبله این روزها" و " هضم صداش دو سه سالی هست به عذاب و کابوس تبدیل شده…فکر کنم تا مدتی دیگه مجبوریم خواب هامون (را) هم با صدای چنگیز جلیلوند ببینیم"، به انتقاد از پرکاری مرد پا به سن گذاشته دوبله ایران پرداخت.
کرمی و موافقان نظر وی بد نبود به این نکته هم اشاره می کردند که پیرمرد دوست داشتنی دوبلاژ چند سالی است که به یاد دوران بازیگری تئاتر – درسال های جوانی- در چند فیلم و سریال هم ایفای نقش کرده و تا حد زیادی تداعی معانی صدا پیشگی های جاودانه اش را در ذهن دوستدارانش، مخدوش کرده است. نگارنده تردید ندارد که کارگردانان سینما و تلویزیون، با نوعی شیفتگی و ابراز ارادت قلبی به سراغ جلیلوند رفته اند و خواسته اند به نوعی به وی ادای احترام و دین کنند و مطمئن بوده اند که ویژگی استثنایی صدای جلیلوند، به خوبی ضعف های او را در هنر بازیگری پوشش می دهد. این تعبیر و برداشت غلط، متاسفانه با حضور دوبلورهای دیگری در سریال ها مثل؛ ناصر طهماسب و ناصر ممدوح در سال های اخیر و حسین عرفانی و منوچهر والی زاده در سال های دور مشاهده شده است.
اجازه بدهید برای روشن تر شدن موضوع شما را به یاد آگهی بازرگانی جذابی در این هفته ها بیاندازم. پسر جوانی خودرواش درون رودخانه ای افتاده و غرق می شود، سراسیمه و مضطرب با دوستش تماس می گیرد، آوای انتظاری که می شنود، او را به یکباره آرام می کند و به نشاط و سرخوشی وامی دارد. اما لختی بعد دوباره کوه فاجعه بر سرش آوار می شود. تماشای بازی استادان صداپیشگی در مقابل دوربین، حکایت همان آوای خوشی است که ما را از ایفای نقش نامناسب دوبلور- بازیگران، بطور موقت غافل می کند اما بعدها تاسف می خوریم که ایکاش استادان دوبله قدر و منزلت خود را بیشتر و بهتر بدانند.
ای کاش ها زیادند آقای فروتن عزیز
بد نیست هر از گاهی ما هم از این ای کاش ها به ای کاش های دوبله و ویدئو رسانه اضافه کنیم…شاید وزن سنگین ای کاش ها تونست کمر این مقاومت ها ی نابخردانه و کارهای غیرمسئولانه ی دوبله و موسسات رو بشکنه…
به امید اون روز…