ابلاغ قانون عدم بکارگیری بازنشستگان و احتمال تغییرات در سازمان امور سینمایی، پنج صنف سینمایی را به انتشار یک نامه مشترک به وزیر ارشاد واداشت تا از او بخواهند در انتخاب رئیس جدید سازمان سینمایی نظر صنوف سینمایی را هم جویا شود. این صنوف سینمایی بی آنکه برنامه خاصی را برای اداره بهتر سینمای ایران در آینده ارائه دهند، به مرور مشکلات دیرینه سینمای ایران اکتفا نموده اند.
پس از بازگشایی خانه سینما در آغازین روزهای شروع بکار دولت یازدهم، فصل تازه ای در همکاری های صنوف سینمایی با سازمان سینمایی گشوده شد و دامنه حضور نمایندگان خانه سینما بویژه مدیرعامل آن در نهادها و شوراهای تصمیم گیری سازمان سینمایی بیش از گذشته وسعت یافت بطوریکه به شوخی و جدی، مدیر عامل خانه سینما به لقب ابوالمشاغل متصف گشت. غرض اینکه در پنج سال گذشته جامعه اصناف سینمایی ارتباط وثیق و تنگاتنگی با بدنه دولت در بخش سینما داشته است و کمتر تصمیمی در دوایر ستادی سازمان سینمایی گرفته شده است که صنف از آن بی خبر بوده باشد. بنابراین در پنج سال گذشته فرصت خوبی فراروی صنوف سینمایی بوده است تا منویات و برنامه های پیشنهادی خود را مطرح کنند و به سهم خویش در تحقق آنها بکوشند. اگر تاکنون در انجام این وظیفه تعلل صورت گرفته باشد و صنف روحیه همکاری و اراده لازم را برای همکاری با مدیریت دولتی سینما در خود جستجو نکند، در بر همان پاشنه ای خواهد چرخید که تاکنون چرخیده است.
تازیخ سینمای ایران در چهار دهه گذشته مملو از مستندات زیادی است که کیفیت رابطه و تعامل سینماگران را با دولت های مختلف نشان می دهد. این ادعای گزافی نیست اگر بگوییم در دست گرفتن سکان سینمای ایران توسط سینماگران محبوب و یا مدیرانی که رابطه نزدیکی با صنف داشته اند، سبب نشده است تا قاطبه سینماگران در پایان نمره قابل قبولی به این دست از مدیران سینمایی بدهند. دلیل این امر آن است که منافع سینماگران بر خلاف ظاهر همیشه مشترک و همراستا نیست و این تزاحم منافع به اصطکاک و اتهام زنی آنها علیه یکدیگر منجر شده است. بنابراین حنای خواسته هایی مثل رایزنی با صنوف برای انتخاب رئیس سازمان سینمایی دیگر رنگی ندارد و صنوف مولف سینما باید بیش از گذشته ضمن همگرایی درصدد تدوین نقشه راهی استراتژیک با توجه به واقعیت های موجود در کشور برایند و به صرف تکرار مسائل بغرنج جاری اکتفا نکنند.
اضافه کردن نظر