روزانه های سینمایی

آنگاه که نصیحت کارساز نشود

از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون کمتر فیلمی به حکم دادگاه در محاق توقیف گرفتار شده است. به یاد نمی آورم کارگردان و تهیه کننده فیلمی خاص و یا مدیری که امضا پای مجوز نمایش آن گذارده است، به پای میز محاکمه فراخوانده شده باشد. زیرا حسن نیت دستگاه مجری قانون و تبعیت از مقررات در فرایند تولید تا توزیع برای مرجع رسیدگی کننده محرز بوده است. البته اختلاف سلیقه همیشه وجود داشته و دارد و بعید است که پیرامون فیلمی هر چند خوب و قابل دفاع اتفاق نظر وجود داشته باشد. این ادعا در باره محتوای فیلم ها صادق است و ای بسا به خاطر اختلافات حقوقی پیرامون مالکیت یک فیلم و شکایت عوامل فیلم از یکدیگر، نمایش فیلمی با مشکل روبرو شده باشد که موضوع این یادداشت نیست.

 اگر سوال شود پس عامل توقف نمایش یک فیلم و یا ممنوعیت نمایش آن چیست؟ پاسخ آن روشن است؛ یک گروه از  فیلم ها موفق به دریافت پروانه نمایش از شورای بازبینی نمی شوند و گروهی نیز علیرغم داشتن پروانه به صلاحدید مدیران دولتی از نمایش باز می مانند. در بین فیلم های گروه اول با تغییر دولت ها، مدیران و ترکیب شورای بازبینی، استثنائاً فیلم هایی در بازبینی مجدد و تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی امکان نمایش عمومی یافته اند. فیلم های گروه دوم متناسب با جرات و جسارت مدیران و تحلیل آنها از رصد شرایط و گفتگو و اقناع مخالفان ممکن است شانس نمایش بیابند. در این میان آنچه زیبنده نیست؛ طولانی شدن فهرست فیلم هایی است که پروانه نمایش عمومی دارند اما در لابیرنت مصلحت ها و اقتضائات گرفتار می شوند. کمترین عارضه چنین وضعیتی تضعیف اقتدار مرجع نظارتی نزد افکار عمومی و بویژه اهالی سینماست. شاید در کوتاه مدت بتوان بازبینی فیلم های مسئله دار را به تعویق انداخت و فلش توجهات را متوجه شورای بازبینی کرد اما حقوق شهروندی و مطالبه قانونی تیم سازنده را نمی توان برای همیشه به تعویق انداخت و پاسخی برای آن نداشت. بنابراین چاره ای جز آن نیست که مدیر دور اندیش با احتساب هزینه- فایده اکران فیلم مورد بحث و یا عدم اکران آن، با چاشنی جسارت تصمیم لازم را اتخاذ کند. بدیهی است اگر برای مدیر مصلحت اندیش پیرو موافقت شورای بازبینی با اکران فیلم؛ از حیث دانش و معرفتی که به حوزه کاری خویش (سینما) دارد،حجیت حاصل شده و اطمینان دارد با نمایش فیلم، خدشه ای به اصول و محکمات وارد نمی شود و علیرغم مخالفت محافل و کانون های منتقد، انسجام و همگرایی جامعه مورد آسیب قرار نمی گیرد، تردید برای اجازه اکران روا نیست. البته این نکته را هم از یاد نمی توان برد که به تناسب محبوبیت و مقبولیت اجتماعی مدیران دولتی دست اندرکار و مهارت های ارتباطی آنها، مدیریت و کنترل مخالفت ها آسان و یا دشوار خواهد بود.

اخیراً رئیس محترم سازمان سینمایی کشور در واکنش به فشارها و تضییقات نامعقول در قبال بعضی از فیلم های سینمایی از دریچه تازه ای به موضوع نگاه کرده و منتقدان را به رعایت سلسله مراتب قانونی در صدور مجوز قانونی نمایش فیلم ها دلالت کرده است. بخوانید:

” به خاطر طبق نظریه ولایت فقیه در مسائل عمومی حرف حکومت حجیت دارد و همه باید بپذیریم. سؤال من این است که اگر قرار باشد حجیت پروانه نمایش را که اعضای آن مشخص، کارشناس و آشنا و مقید به نظام جمهوری اسلامی هستند نپذیریم کدام قرائت و تفسیر را باید بپذیریم؟! آیا دچار هرج و مرج و بلاتکلیفی نمی‌شویم و آیا مرجع موثق‌تری نسبت به اینها وجود دارد؟! قطعاً نه! بنابراین راهی جز تمکین ساز و کارهایی که در قانون پیش‌بینی شده و در درون نظام تعبیه شده‌ است، وجود ندارد حتی اگر درصدی اشتباه هم برایشان قائل باشیم. این یک بحث کلی است که نه فقط مشمول سازمان سینمایی بلکه کل وزارت ارشاد می‌شود. کسانی که می‌خواهند مرجعیت وزارت ارشاد را زیر سؤال ببرند، بدانند که به نوعی با ولایت‌فقیه می‌جنگند و این مسأله با انتقاد کردن متفاوت است. باید انتقادها مطرح شوند اما در نهایت باید قانون و سازوکارهای قانونی را بپذیریم”.(ایران۸/۱۱/۹۳)

آنچه به روشنی پیداست؛ نوع ادبیات بکار گرفته شده از سوی رئیس سازمان سینمایی، تشخص و پایگاه اجتماعی مخاطبان سخن وی را نمودار می سازد. مرجع ضمیر این سخنان کسانی هستند که در مخالفت با فیلم هایی که نمی پسندند و به آنها شدیداً معترض هستند، از موضع اعتقادی وارد عمل می شوند و نگران آن هستند که حریم ارزش ها مورد تعدی قرار گیرد. متقابلاً رئیس سازمان سینمایی در پی آن است که به این گروه از معترضان حقیقی و حقوقی نشان دهد که مرجع بازبینی آثار سینمایی نیز مشروعیت خود را از دولت منتخب و حاکمیت موجود گرفته است و تشکیک و تخفیف آن معادل وهن ارزش های مورد قبول همگان است.! در پایان این پرسش باقی می ماند که اگر نصیحت و تذکر جناب رئیس افاقه نکرد، ایشان اجازه اکران فیلم های دارای مجوز را خواهند داد یا آنکه اینگونه بحث ها به شکل دیگری ادامه خواهد یافت!؟

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۲۷ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • با عرض سلام مجدد .
    ببینید آقای فروتن عزیز ، حالا دوباره بحث سیاسی می شود!
    منطق سخنان ریاست محترم سازمان سینمایی تا آنجا صحیح است که اشاره به افراد حقیقی داشته باشد . وقتی مجلس که طبق قانون اساسی وظیفه نظارت بر عملکرد دولت را دارد در قضیه اکران یک فیلم داخل می شود یا کار به تذکر امامان جمعه شهرها کشیده می شود ، در آن صورت دیگر جای اینگونه استدلالات نیست چون قانون اساسی همین نظام و حاکمیت این حق را به آنها داده است . سازمان سینمایی در اینگونه موارد اگر اعتقاد دارد که نمایندگان و امنای ملت اشتباه می کنند و براساس شنیده های شنیده ها قضاوت کرده اند باید مثلاً یک نمایش خصوصی برای آنها بگذارد ، اگر نیامدند یا آمدند و قانع شدند که در آن صورت حق با سازمان است اما اگر قانع نشدند سازمان باید نظر آنها را لحاظ نماید . کما اینکه در سال های گذشته تعدادی از فیلم های مشکل دار و جنجالی به قم نزد حضرات مراجع برده شده اند ، حضرات با اکران بعضی از آنها موافقت کرده و با اکران برخی دیگر نه!

    • پرسش آخر یادداشت اقدام مورد انتظار از سازمان سینمایی را تلویحا گوشزد می کند. ضمنا حضرات آیات فرصتی برای تماشای فیلم ندارند و بطور مصداقی حتی الامکان اظهار نظر نمی کنند مگر انکه نظر معتمدین شان برایشان حجت آور باشد.

    • خب چرا انقدر دوباره کاری شود؟!
      می تونیم برای …نمایندگان برحق ملت که روزها درد ملت در سر دارند و شب ها از اندیشه دردهای ملت خواب آسوده به چشمشان نمی آید و تصمیمات و اظهار نظراتشان همگی فقط و فقط در راستای بهبود اوضاع مملکت است حقوق و زمان دیگری مشخص کنند و زین پس آنان برای فیلم ها مجوز صادر کنند.
      اینگونه تکلیف همه هم روشن است یا برای فیلمی که اجازه اکران نمی گیرد بیهوده هزینه نمی شود یا اگر هزینه شود تضمین اجازه اکران دارد.
      اصلا چرا این کار را بکنیم؟!
      یک شورا از افرادی که عرض کردم تشکیل شود و برای تمام مسایل مملکتی تصمیم بگیرند تا همه خیالمان راحت شود که کشتی جمهوری اسلامی به سلامت به مقصد می رسد.
      اصلا دموکراسی یعنی همین دیگه

      • نمایندگان به اعتبار جایگاه شان حق اظهار نظر دارند و نمی توان آنها را از این کار بازداشت. مهم آن است که موافقت و یا مخالفت آنها نباید حکم میزان الحراره به خود گیرد و اقدام مسئولان بر اساس آن تنظیم و اجرایی شود.

  • در ایران تاکنون فیلمی بر خلاف شرع و عرف و ضد نظام ساخته نشده که این همه بلوا به پا شود و جلوی اکرانش گرفته شود.
    هرچه هست تحمل نکردن اندکی صدای مخالف است. تاکید می کنم تنها اندکی صدای مخالف.
    این که در فیلم ها همه چیز را گل و بلبل نشان بدهیم به این بهانه که دشمن از آن سو استفاده می کند بی منطقی و سرپوش گذاشتن بر ضعف هاست. و در برابر سیاه نشان دادن جامعه و فضای سیاسی بی انصافیست.
    اما نکته اینجاست : رفتار برخی مسیولین بیشتر گزک دست دشمن می دهد تا اکران فیلمی انتقادی

    • متاسفانه طرفداران یکی از خوانندگان زیر زمینی در ۲۴ ساعت گذشته موج بزرگی را علیه سریال در صفحه اینستاگرام “ابله” راه انداخته اند. ظاهراً در قسمت سوم با این خواننده شوخی شده شده است. موج اخیر را بعضی از معترضان به سریال “ناتمام سرزمین کهن” همراهی می کنند.

      • واقعا خدا به آقای تبریزی و طرفداران آن خواننده زیر زمینی عقل عطا بفرماید…

        همچنین وقتی کار این افراد را دیدم یاد قسمتی از یک شعر زیبا افتادم و آن این بود:

        دیده به دریایی از کمال ، ایرانی

        محو جمیلی از آن جمال ، ایرانی

        • آقای فروتن
          یه چیزی انگار جا افتاد
          من میخواستم بنویسم خدا به آقای تبریزی صبر و به طرفداران آن خواننده عقل افزونتر عطا بفرماید…
          من اصلا نمی خواستم به ایشون توهین کنم…

          • فارغ از کار تبریزی و بقول شما حاشیه هایش؛ ذات هنر این است که بی بو و خاصیت نباشد. موج ایجاد کند. نگاه ها را به خودش بخواند. جور دیگری به محیط پیرامونی نگاه کند. کشف تازه ای از روابط بین پدیده ها ارائه کند. تابوهای تصنعی را بشکند و قدرت تلنگر زدن داشته باشد. خرق عادت کند و ظرفیت های بیشتری را به هنر و کارکردهای اجتماعی آن بیافزاید. بدیهی است به تناسب باز بودن فضای سیاسی جامعه و میزان سعه صدر و مدارای دولت ها و مردم، هنرمند در کارش دچار نوسان خواهد بود. قصه ابله و گره اصلی آن هم در این نکته است که در جامعه انتقاد از چه قشری مجاز است و سبب دردسر نمی شود!؟

  • آقا iman عزیز ، همانطور که آقای فروتن گفتند اظهار نظر درباره کوچکترین اعمال دولت هم حق مجلس است (البته به شرط اینکه بحق باشد و دیگر زیاده روی نکنند!)
    اما در مورد اینکه در ایران تا به حال همچین فیلم هایی ساخته شده یا نه ، البته که ساخته شده! فیلم که حتماً نباید داد بزند من مخالف نظام هستم! باید به محتوای آن توجه کرد! مثلاً همین چند ماه پیش با مخالفت شدید روحانیون و مراجع اکران فیلم رستاخیز به تعویق افتاد چون به عقیده افرادی که فیلم را دیده بودند رستاخیز یک فیلم صرفاً دکوردار وقایع نگار است که عملاً تمام محتوای مذهبی قیام عاشورا را حذف کرده و آن را تبدیل به یک فیلم تاریخی-اکشن کرده است! خب ، چنین فیلمی که با هزینه ای گزاف هم ساخته شده چطور می خواهد پیام عاشورا را به مخاطبانش منتقل نماید؟ نمونه های ضد اجتماعی هم در این دو دهه گذشته کم نبوده اند که با نگاه هایی غیر منصفانه کار را از انتقاد به سیاه نمایی کشانده بودند .
    سینمای انتقادی اصولاً چیز بدی نیست ، اصلاً انتقاد است که عیب های یک جامعه را گوشزد کرده و آن را به سوی کمال رهنمود می سازد . اما انتقاد هم حد و حدودی دارد . از این حد و حدود بگذرد می شود سیاه نمایی . از طرف دیگر بعضی ها هم انتقاداتی دارند که فکر می کنند با توجه به آنها جامعه به کمال می رسد اما تعریفشان از کمال یک تعریف غربی است نه یک تعریف ایرانی-اسلامی . فیلم “هیس! …” یک انتقاد مفید داشت و صد تا انتقاد بی خود و سیاه نمایی! انتقاد مفیدش این بود که باید با توضیح برخی مسائل به کودکان و گوش کردن به حرفشان جلوی برخی حوادث شوم را گرفت ، اما بقیه حرف ها و پیام های متظاهرانه اش را قبول ندارم! آن جناب وکیل (با بازی شهاب حسینی) چندین راه قانونی پیش پایش بود که نقش اول داستان را نجات بدهد اما چون خانم کارگردان می خواست کاراکترش حتماً اعدام شود هیچکدام از این راه ها را در فیلم مطرح نکرد و دست آخر وکیل را فرستاد دنبال نوشتن قوانینی که وجود دارد!!!
    از این دست مثال ها باز هم می توانم بگویم و مطمئن هستم شما هم زیر بارشان نمی روید! پس بروم سر نکته آخر :
    چرا سینمای ما دچار بحران مخاطب است؟ چرا ما که فروشنده هستیم با آن استقبالی که انتظار داریم از محصولاتمان بشود مواجه نمی شویم؟ چرا بنده بر خلاف ماه های قبلی که ۱۰۰-۱۵۰ هزار تومان از کرایه را کم می آوردم به پس اندازهای قبلی ام رجوع می کردم اما حالا که تمام پس اندازم را هم مصرف کرده ام و در به در دنبال یک وام ۲-۳ ملیونی می گردم ، فردا که رئیس جمهور هم قرار است به شهرمان تشریف بیاورند ۳۰۰ هزار تومان برای کرایه کم دارم؟!
    سینمای ما و شبکه نمایش خانگی ما زیر ضربات متعدد از سوی مواضع متعدد است ، اما دو نقظه ضعف محتوایی هم دارد! یکی اینکه در کمدی سازی خیلی قوی نیست و خیلی از عناوین کمدی که اکران می شود دست کمی از عناوین بی محتوای شانه تخم مرغی ویدئویی ندارند و مردم برای دیدن یک کمدی خوب و با ارزش خیلی باید انتظار بکشند . دوم محتوای انتقادی و سیاه نمایی فیلم های اجتماعی و حتی کمدی را قشر عظیمی از مردم ما نمی پسندند! شما تهرانی ها که طبقه متوسط جامعه دارید شاید خیلی این مسئله به چشمتان نیاید اما حتی در شهر بزرگی مثل اصفهان ، هنوز مردم آنقدر پست مدرن نشده اند که از تماشای فیلم هایی مثل “طبقه حساس” ، “امروز” یا حتی “رد کارپت” لذت ببرند! شما توجه کنید به سینمای آمریکا ، از ۱۰۰ فیلم پرفروش گیشه های آمریکا در سال ۲۰۱۴ ، ۳۴ مورد فیلم هایی بوده اند با نگاه انتقادی ، تلخ یا تیره و ۶۶ مورد فیلم هایی بوده اند با نگاه شاد ، روشن بین و ستایش آمیز! حالا سینمای خودمان را ببینید ، از ۵۰ فیلمی که امسال روی پرده رفته اند (بجز فیلم های گروه هنر و تجربه که تقریباً تمامشان انتقادی و تیره بودند!) ۳۳ مورد درون مایه های انتقادی ، تلخ و تیره داشته اند و ۱۷ مورد درون مایه شاد و روشن بین و ستایش آمیز! این یعنی نسبت ۶۶% به ۳۴% درصد که دقیقاً عکس نسبت سینمای آمریکاست! ببینید کار سینمای ما به کجا کشیده که دیروز چپ و راست علیه یکی از فیلم های روز اول جشنواره فجر متفق القول شده بودند : فیلم “قول” ساخته محمد علی طالبی ، داستان نوجوانی که خودش را مقصر مرگ دوستش می داند و اسیر کابوس ها و عذاب وجدانش است و این فیلم برگزیده جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان هم شده است!!!!
    و در آخر اینکه فیلم انتقادی ساختن خوب است به شرط اینکه برای روشن گری ذهن مردم همین جامعه باشد نه برای نشان دادن معایب و معضلات جامعه ما به جشنواره های شرق و غرب عالم!

    • بذار من بگم چرا دچار مشکل مخاطب شده ایم.
      چون شما و امثال شما که در بدنه دولت و مجلس هم کم نیستند از فیلم توقع منبر را دارید و اعتقاد دارید فیلم سراسر باید فرهنگی-اسلامی و نه بدون ذره ای ایرانی باشد.
      خب نتیجه اش هم همین می شود.
      چرا در سراسر جهان همه برای فیلم های امریکایی سر و دست می شکنند؟
      برای اینکه نخست به فرم اهمیت می دهند و سپس هرچه بخواهند در لایه های زیرین یا روی به خوردمان می دهند.
      چه بسا از فیلم های مورد علاقه مان از امریکا بدتر از فحش به دین و فرهنگ و کشورمان باشد ، پس چرا ما شیفته شان هستیم؟ چون نخست از فرم فیلم خوشمان می آید.
      همین مثالی که فرمودید ، رستاخیز ، البته من چیزی راجعش نمیدانم ولی از صحبت های شما فهمیدم بیشتر تلاش شده به جنبه های اکشن پرداخته شود.
      خب چه اشکالی دارد؟ این همه از پیام عاشورا صحبت شده ،‌ کمی هم به جنبه های حماسی پرداخته شود.
      هرچند به رای من هنوز هم بهترین فیلم درباره رخداد عاشورا ، روز واقعه بهرام بیضایی است.
      درضمن: ما تهرانی ها هم از طبقه حساس و رد کارپت خوشمان نمیاد. اصولا فرقی نمی کند سلیقه کمدی بینی ایرانی ها مثل هم است. بسیار سختگیرانه و دیر خند هستیم. هرچند شما اصفهانی ها خوش خنده ترین ایرانی ها هستید.

  • راستی آقای فروتن ، این همه گفتم ، یادم رفت راجب سریال جلال الدین این هفته بگویم!
    آخه این بندگان خدا که این همه زحمت این سریال رو کشیدند چرا باید همچین دروغ تاریخی شاخ داری بگویند؟! اینکه محمد خوارزمشاه از زبان قاصدی که با سر غایر خان از اترار آمده ، از هجوم مغول آگاه شده است!
    آنطوری که در کتاب های تاریخی نوشته اند ، غایر خان چندین ماه مقاومت کرد تا آنجا که اترار پس از بسیاری از شهرهای ماورالنهر سقوط کرد . نوشته اند که او در روز آخر به بامی رفته بود ، زنان از کنگره ها خشت می کندند و بدستش می دادند و او با پرتاب خشت ها مغولان را دور نگه می داشت تا آنکه بالاخره به او دست یافته و سر از تنش جدا کردند . اغلب منابع مدت مقاومت غایر خان را ۷ ماه ذکر کرده اند .
    اما در مورد امیر شهر بخارا هم تا جایی که بخاطر دارم نوشته بودند که امیر وقتی طلائیه سپاه مغول را دید به تصور اینکه کل سپاهشان همین است با سواران از شهر خارج شد اما در مواجه با سپاه اصلی مغول مغلوب گشته و به خوارزم نزد سلطان گریخت (نه به بلخ که در جهت مخالف است!) مردم بخارا پس از سه روز دروازه ها را بر روی سپاه مغول گشودند . مغولان به شهر آمده و از آنجا که مسجد جامع شهر بزرگترین و زیباترین بنای آن بود به تصور آنکه عمارت امیری است به آن وارد شدند و به منابر و صحف قرآنی آن اهانت نمودند . سپس مردم را از شهر خارج کرده و تعدادی از مردان جوان و صنعتگر را برای خدمت در لشکر انتخاب نموده و به بقیه امر کردند حداقل آنچه از مال برای زنده ماندن احتیاج دارند برداشته و به اطراف پراکنده شوند ، سپس شهر را غارت کرده و چون پاسبانان دیوارها تسلیم نمی شدند آتش در شهر افکندند و کل آن را سوزاندند . در واقع سقوط بخارا پیش از سقوط اترار رخ داده است!
    ای کاش در سریال جلال الدین اشاره ای هم به امیر تیمور ملک می شد که جنگ های جانانه ای با مغولان نمود و مردم او را رستم دوران می دانستند . در مورد او گفته اند آنقدر با مغولان جنگید و از ایشان کشت که هیچ یک از یارانش باقی نماندند و خودش در حالی که سه تیر در تیردان داشت می تاخت و سه مغول به دنبالش بودند . یکی از تیرها را که سرش شکسته بود به چشم یکی از مغولان زد و به دو نفر دیگر گفت برگردید که حیف است این دو تیر را حرامتان کنم! سال ها بعد که تیمور ملک پیر شده و از مبارزه کناره گرفته بود در راهی می رفت که به چند مغول رسید ، از قضا فرمانده آن مغولان همان کسی بود که با تیر تیمور یکی از چشمانش کور شده بود و به فرمان او کشته شد .

  • مجموعه دوم عشق تعطیل نیست! هم اکنون رسید … توزیع فردا صبح ساعت ۱۰…
    امیدوارم این مجموعه هم مخاطب زیادی داشته باشه …
    سریال عالی و خوب میباشد …

  • لطفأ به أبله توهین نــکنید …!
    (((منظورم شما عزیزان نیستید اگر به اینستاگرام سریال أبله مراجعه کنید می بینید که همه دارن تهیه کننده ی کار کارگردان کار و همه ی کار رو زیر سوال میبرن و …….))) حرف من با اوناست … عزیزان من شما اگر نیــمیخواهید خب! نبیـــــنید چرا این همه تهمت !؟!!!! چرا اینهمه زاری …! واسه هیــچی … سریال به این زیبایی … آقای تبریزی و نویسنده ی ( کارکن یکی از موسسه تصویر گستر پاسارگاد و دیـگری عوامل سریال ) اینستاگرام سریال أبله نیز در پست جداگانه اطلاع رسانی کرده و به مردم گفـــــــته که أبله فیلمنامه ی سنــگینی داره پس کمی صبر کنید هنوز زوده … به نظر بنـده این سریال پایان خوب و خوشی را خواهد داشت … حالا بگذریم !
    به هم احترام بگذاریم و به احترام همه ی هنرمندان کشـور همه ی مجموعه های نـــمایش خانگی را اورجینال خریداری کرده و دست سارقین محصولات فرهنگی را از جامعه ی اسلامی برباییم .
    تشـکر / محمدی !

  • همه میدانید من یکی از طرفداران دولت هستم و تفکرات اصلاح طلبی دارم و اصلا قصدم تخریب دولت و شخص دکتر روحانی نیست.
    ولی شاید ندانید دکتر روحانی نهایتا ۱۰ سال قبل شخصیت سیاسی اش مثل امروز نبوده و تفکرات سیاسی اش کاملا متفاوت از امروز بوده
    مثلا واکنش دکتر روحانی به فیلم سینمایی مارمولک را می خوانیم:
    دکتر حسن روحانی درباره فیلم مارمولک گفته بود: «حتی در رژیم شاه هم کسی جسارت ساخت فیلم موهنی مثل مارمولک را نداشت»!

    دکتر حسن روحانی که در زمان اکران فیلم مارمولک دبیر شورای عالی امنیت ملی بود درباره این فیلم و پس از اکران خصوصی آن برای جلب نظر مسئولان گفته بود: «حتی در رژیم شاه هم کسی جسارت ساخت فیلم موهنی مثل مارمولک را نداشت»

    نشریات در آن روزها اینچنین به انتشار موضع گیری وی پرداختند: «حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی بعد از دیدن فیلم مارمولک (اکران خصوصی برای جلب نظر مسئولین بوده) ضمن ابراز تاسف از ساخت و نمایش این فیلم گفت: حتی در رژیم شاه هم که دشمن روحانیت بود، کسی جرأت و جسارت ساخت فیلم موهنی مثل مارمولک را نداشت… وی خطاب به منوچهر محمدی و کمال تبریزی (تهیه کننده و کارگردان فیلم) گفت: توجیهاتی که شما برای مثبت جلوه دادن این فیلم به عمل می آورید، به هیچ وجه قابل قبول نیست و اصولاً ساخت این فیلم کار نادرستی بوده است.»

    تصویر:http://rajanews.com/Files_Upload/113474.jpg

    • آقا سید نمیدانم اینکه از فیلمی خوش مان بیاید یا نیاید چقدر با گرایش و علائق سیاسی ما ارتباط دارد؟ ای بسا همفکران و هم حزبانی که بر روی یک فیلم موافق نباشند و اما افرادی در دو حزب رقیب در دفاع از یک فیلم اتفاق نظر داشته باشند. مارمولک به مذاق اکثر روحانیون خوش نیامد و جز معدودی مثل زائری جوان پشت آن نایستادند.
      شاید اگر جامعه مخالفان فیلم؛ ابتدا سیمای روحانیت را در فیلم هایی مثل طلا و مس، فرشته با هم می آیند و سریالی نظیر پرده نشین می دید، آنگاه برخورد مهربانانه تر و متساهلی با مارمولک می کردند. به زبان ساده تر گویی مارمولک قدری زود ساخته شد و از زمان خودش جلوتر بود.!

      • یعنی به نظر شما این موضوع صحت ندارد؟
        به نظرم پوشش جشنواره فیلم فجر امسال توسط صدا و سیما آزمونی خواهد بود برای آقای سرافراز تا نشان دهد چقدر نحوه مدیریتش با نحوه مدیریت آقای ضرغامی متفاوت است…

  • آقا ایمان عزیز ، این تعریفی که آقای فروتن از هنر دارند را بنده هم کاملاً قبول دارم :
    “ذات هنر این است که بی بو و خاصیت نباشد. موج ایجاد کند. نگاه ها را به خودش بخواند. جور دیگری به محیط پیرامونی نگاه کند. کشف تازه ای از روابط بین پدیده ها ارائه کند. تابوهای تصنعی را بشکند و قدرت تلنگر زدن داشته باشد. خرق عادت کند و ظرفیت های بیشتری را به هنر و کارکردهای اجتماعی آن بیافزاید .”
    این یعنی همان تعریف “هنر برای تعالی” ، پس یک فیلم با این تعریف می تواند یک منبر باشد . البته همانطور که گفتم این نو گفتن و تابو شکنی اگر تبدیل به ضد ارزش شود مضر است! و ضد ارزش چیست؟ ضد ارزش این است که آنچه صراحتاً در دین و مذهب است را زیر سئوال ببریم! حق قصاص برای اولیای دم و حاکم شرع حکمی است که خداوند در قرآن صراحتاً به آنها داده است . چیزی نیست که بعداً به دین اضافه شده باشد یا دچار تفسیر اشتباهی شده باشد . و کسی که در رد این حکم الهی فیلم می سازد اصلاً نمی تواند ادعای مسلمانی داشته باشد . اما قصاص احکام و شرایطی دارد که توسط امامان و علمای دین تعیین شده و اگر این احکام و شرایط برقرار نباشد در آن صورت می توان در صدور حکم تشکیک کرد نه اینکه اصل حکم را زیر سئوال برد! ببینید مثل دیگری می زنم ، موقعیت اجتماعی زن از منظر اسلام را در نظر بگیرید . اسلام جایگاه ویژه و بالایی برای زنان در نظر گرفته اما شرایطی هم برای حضور آنها در جامعه برقرار نموده است . در دوره هایی از تاریخ این شرایط برقرار نبوده و زنان برای دوری از گناه و معصیت خانه نشینی را برگزیدند و این خانه نشینی کم کم تبدیل شد به یک تابو و اصل در خانواده های متدین و سنتی . بعد در اواخر دوره قاجار و در دوره پهلوی یک عده پیدا شدند که سعی کردند جایگاه زنان در جامعه را با مفاهیم غربی تعریف نمایند در نتیجه با مخالفت دو گروه مواجه شدند ؛ یک گروه مذهبیون آگاه و عالم و یک گروه مذهبیون ناآگاه و به قول معروف خشکه مقدس! گروه اول مخالفت می کردند چون با وجود آگاهی از جایگاهی که اسلام برای زنان قائل شده می دیدند که در حاکمیت این طیف غرب گرا زن جایگاه اجتماعی خودش را از دست می دهد و تبدیل به یک جنسیت در جامعه می شود . گروه دوم هم اصولاً حضور زنان در جامعه را مغایر باورهای سنتی می دانستند . امام خمینی (ره) در زمان رژیم پهلوی از مخالفان اعطای حق رای به زنان بودند چون می دانستند رژیم پهلوی از طرح این موضوع چه چیزی را دنبال می کند اما برقراری جمهوری اسلامی و تنظیم قوانین براساس شرع اصیل اسلامی خطر انحراف را بر طرف نمود و از همان آغاز (رفراندوم جمهوری اسلامی) با وجود اینکه خشکه مقدس ها همچنان مخالفت می کردند امام از حق رای زنان دفاع نمودند . جایگاه اجتماعی-سیاسی که الان زنان در جامعه ایران دارند در تقریباً تمام کشورهای اسلامی بی نظیر است . با این حال هنوز یک عده با خشکه مقدس بازی این جایگاه را زیر سئوال می برند و یک عده هم برای رسیدن به همان زن جنسیتی غربی صدای اعتراضشان بلند است . ساخت فیلم برای ارشاد آن گروه اول لازم است اما ساخت فیلم برای خواسته های آن گروه دوم ضد ارزش است .
    اما از طرف دیگر برای فیلم خوب ساختن لازم نیست حتماً دنبال شعارهای گل درشت رفت . یک فیلم بی سر و صدا و بی حاشیه که حتی در اکران هم مورد توجه قرار نگرفته باشد می تواند فیلم خوبی باشد . من و نگین دات کام فیلم خوبی است چون واقعی و قابل لمس است ، پسر شمالی قهرمان داستان از جنس بچه شهرستانی های پابرهنه فیلم های روشنفکری نیست بلکه باشگاه ورزشی می رود ، از کلوپ محلشان فیلم می گیرد! و برای پدرس که آبدارچی بانک است نهار می برد . اینها را در کدام فیلم روشنفکری ارسالی به جشنواره های خارجی دیده اید؟
    زمانی برای دوست داشتن هم فیلم خوبی است چون درباره کشف توانایی های افراد به ظاهر ناتوان است و اینکه نباید آنها را بخاطر ظاهرشان قضاوت و طرد نمود . و درباره محبت است و انسان بودن .
    و کودک و فرشته فیلم خوبی است چون بی ادعا است . برای نشان دادن خرمشهر جنگ زده به یک لشکر جنازه و یک ملیون انفجار نیازی ندارد! اصلاً خرمشهر یک لشکر جنازه اش کجا بود وقتی کل مدافعان اسلحه به دست شهر که در گوشه و کنار آن در برابر بعثی ها مقاومت می کردند به زحمت به ۴۰۰-۵۰۰ نفر می رسید . همین است که از فیلم های آقای درویش خوشم نمی آید و به آقایان حق می دهم با اکران رستاخیزش مخالف باشند چون مثل مایک بی فقط دنبال انفجار و جلوه های ویژه است و واقعیت گرایی در کارهایش دیده نمی شود! رستاخیز قرار بود مبلغ فرهنگ عاشورا باشد . امام حسین(ع) بدون امر به معروف و نهی از منکرش و بدون هل من ناصرش چه جاذبه ای می تواند داشته باشد؟ درست مثل اینکه اخلاق و دین و علم و عدالت حضرت علی(ع) را نادیده بگیریم و او را تنها به عنوان قهرمان غزوه خندق و نبرد خیبر معرفی نماییم!

  • من هم جای امام خمینی بودم در زمان شاه مخالفت و پس از انقلاب موافقت شدید می کردم. بی خود نبوده که جزو صد چهره تاثیرگذار جهان هستند.
    اما نمی دونم این حرفا چه ربطی به مساله دارد؟!
    آقاجان فیلم فیلمه نه چیز دیگه ای . نخست باید هویت فیلم بودنش را حفظ کند ، و بعد ادعاهای دیگری داشته باشد.
    چندین ساله همین جوری فکر کردیم که به اینجا رسیدیم. این نگاه ریزبینانه ای که شما دارید رو راجع به فیلم های مورد علاقه تان هم داشته باشید هزار جور ایراد میشه گرفت.
    هدف از ساخت هیس چیز دیگه ای بوده تا اونی که شما برداشت کردی. حالا اگه یه مورد حقوقی هم داشته باشه فکر نمی کنم به کلیت داستان یا دستگاه قضا یا شرع و دین لطمه ای وارد بشه.
    برای همینه که پیش از اینم عرض کردم بهتره یه شورا از افرادی مانند شما تشکیل بشه و به فیلم ها مجوز بدن. اینطوری هم در هزینه صرفه جویی میشه و یا دست کم تکلیفمون با خودمون و سینما روشن میشه.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید