روزانه های سینمایی
شما بگویید چه کنم؟

شما بگویید چه کنم؟

“من یک فیلمساز جوانم و چند ماه پیش نخستین فیلم بلند ویدیویی ام را در ویدئو رسانه خانگی در مقام نویسنده، سرمایه گذار و کارگردان، عرضه کردم. متاسفانه بعد از اجحافی که مجری طرح و تهیه کننده صوری فیلمم در حقم نموده بود و مجبور به تدوین و صداگذاری مجدد فیلم با صرف هزینه بیشتر شده بودم برای پخش تله فیلمی که مالکیت حقوقی آن را داشتم با شرکت … وارد مذاکره شدم. در قراردادی که اسفند ۱۳۹۲ بین ما منعقد شد قرار بر این گردید که به ازای فروش هر نسخه از فیلم، مبلغ ۷۰۰ تومان به من پرداخت شود و قرار تکثیر فیلم نیز موقع پخش مشخص شود. در ابتدا تصور می کردم قبل از پایان سال فیلم من به بازار خواهد آمد ولی در کمال ناباوری شهریور ۱۳۹۳ انتشار آن آغاز شد. در تمام این مدت هر بار که با مدیران شرکت تماس می گرفتم وعده ی بزودی و همین ماه آینده را تحویلم می دادند.

در طول این مدت اتفاق خوبی هم که برای فیلم من افتاد حضور در دومین جشنواره بین المللی فیلم های ویدیویی یاس تهران بود که نشان می داد این فیلم از ارزش هنری و کیفی نسبتا خوبی برخوردار است. خوشبختانه فیلمم چندان بدون چهره هم نبود که به دور از سلیقه ی عامه مردم قلمداد شود.

و اما در قرارداد یکطرفه دیگری که نوشتیم قرار تکثیر فیلم من در تیراژ هفتاد هزار نسخه بر عهده شرکت افتاد منوط به این که مرجوعی آن به خودم باز گردد. البته مدیر شرکت اظهار می کردند پنجاه هزار تای آن قطعا به فروش خواهد رسید ولی بیست هزار تای مابقی در خطر مرجوع شدن خواهد بود. حالا بعد از گذشت سه ماه از توزیع فیلم طی تماسی که با مدیران شرکت داشته و از آن ها خواسته ام تا به حساب ها رسیدگی کرده و تسویه کنند طبق اظهارات خودشان مبلغ سه میلیون و پانصد هزار تومان بدهکارشان شده ام!!   یعنی بیش از چهل و پنج هزار مرجوعی که با احتساب هزینه ی تکثیر حسابم را منفی کرده است.

سوالی که برای من امروز پیش آمده این است آیا همیشه در صورت عدم فروش موفق فیلم، کوتاهی از طرف فیلمساز و تهیه کننده است و شرکت پخش نباید جوابگوی نحوه ی غلط تبلیغات و یا  عدم عرضه ی مناسب باشد؟

اصلا از کجا می توانم مطمئن شوم که شرکت… تیراژی بیش از هفتاد هزار نسخه نداشته است و حالا بخواهد مرجوعی اش را به خودم قالب کند؟

آیا شرکت می توانسته به نیت مفت خر کردن دی وی دی های مرجوعی  بخش زیادی از آن را در انبارهایش دپو کند؟ چون هر وقت گلایه می کردم چرا فیلم من در بسیاری از فروشگاه ها یافت نمی شود پاسخم می دادند که تیراژش کم بوده و در تمام پایانه های فروش امکان عرضه کردنش نیست.

جناب آقای فروتن به عنوان فیلمساز بدون پشتوانه و جوانی که در ابتدای راه بوده و تمام سرمایه ام در تولید فیلم اولم هزینه شده است چگونه می توانم از صحت صحبت مدیران شرکت مطمئن شوم؟ آیا راهکار قانونی برای بررسی ماجرا و در صورت لزوم شکایت از شرکت پخش برای من فیلمساز وجود دارد؟

حالا بگذریم از این که هم اکنون بیش از صدها سایت قانونی دانلود رایگان فیلمی که نزدیک به سه سال از عمرم صرف آن شده است را گذاشته اند و چندین بار خودم شاهد پخش آن از شبکه های ماهواره ای بوده ام. لطفا راهنماییم کنید.”

روزانه های سینمایی: نویسنده این یادداشت گلایه آمیز با درج نام و مشخصات شرکت طرف قرارداد در اصل این نامه را بصورت خصوصی برای نگارنده(سعید رجبی فروتن) ارسال کرده است؛ اما به خاطر اتفاقات مشابهی که از گذشته تا حال رخ داده است،  بی مناسبت ندیدم که با جرح و تعدیل به انتشار آن اقدام کنم. شاید بحث و صحبت هایی که بین کاربران عزیز بویژه مدیران و کارشناسان پخش محصولات نمایش خانگی در این زمینه صورت می گیرد کمک کند تا زوایای پنهان این موضوع روشن گردد و ضمن روشنگری مایه عبرتی برای سایر تهیه کنندگان و شرکت های پخش گردد. بنده متخصص در امر پخش و بازاریابی نیستم و فقط حسب تجربه پیشین مطالبی را بازگو می کنم:

علاج واقعه قبل از وقوع  

عقد قرارداد بین طرف های ذینفع برای آن صورت می گیرد تا ابهام و پرسشی در باره موضوع قرارداد و چگونگی اجرای آن باقی نماند و در صورت بروز هر گونه اختلاف، با مراجعه به آن پاسخ لازم دریافت شود.

البته مهمتر از صدر و ذیل هر قراردادی آنچه که اهمیت دارد و جان مایه و ضمانت اجرای آن است، اعتماد طرفین به یکدیگر است. بر این اساس شک و تردید در باره تیراژ واقعی و یا مانده کالا در انبار شرکت پخش بعد از توزیع کالا، محلی از اعراب ندارد مگر آنکه به استناد بندی در قرارداد عدول و تخلفی صورت گرفته باشد. در واقعیت از آنجا که تکثیر صنعتی محصول توسط شخص ثالثی صورت می گیرد، نظارت بر این امر برای صاحب کالا و شرکت پخش میسر نمی باشد. اگر بنا بر بی اعتمادی باشد، شرکت پخش هم به عنوان سفارش دهنده می تواند همین شک و تردید ها را در قبال صحت عمل کارخانه تکثیر مطرح کند. البته استعلام از واحد تکثیر کننده صنعتی در باره رقم دقیق تیراژ کالا می تواند، مد نظر قرار گیرد. این استعلام اگر از سوی مرجع رسمی صورت نگیرد به صحت و سقم آن هم نمی توان مطمئن بود.

مطالعه میدانی

صاحبان فیلم به جز مطالعه و تحقیق در باره توانمندی و امانت داری شرکت های پخش، می بایست جهت اطلاع از میزان کشش بازار برای عرضه فیلم مورد نظر، پرس و جوهای بیشتری به عمل آورند تا تیراژ حدودی مورد نظر برای تکثیر محصول را به دست آورده و برآورد تقریبی از فروش نسخه های فیلم در بازار داشته باشند. بر اساس متن نامه ارسالی شرکت پخش تیراژ ۷۰۰۰۰ نسخه را پیشنهاد کرده ولی در واقعیت ۲۵۰۰۰ نسخه از فیلم به فروش رفته است. در این رابطه صاحب کالا می توانست در قرارداد به گونه ای عمل کند تا شرکت پخش فروش تعداد مشخصی از کالا را تضمین و اصطلاحاً گارانتی کند. اگر واقعاً شرکت پخش ادعای فروش قطعی ۵۰۰۰۰ نسخه را داشته است می بایست همین مقدار را تضمین می نمود تا قرار داد چنین نتیجه ای را به بار نمی آورد.

سطح بندی مراکز عرضه

از شرکت های پخش شنیده ایم که مراکز فروش که عمدتاً سوپر مارکت ها هستند، به اعتبار موقعیت شهری و هویت محله ای اقسام گوناگونی دارند. به همین خاطر بعضی از مراکز کششی برای فیلم خارجی ندارند. مراکزی فقط به دنبال فیلم هایی با بازیگران مطرح هستند. فروشگاه هایی تمایلی برای برداشتن فیلم های ویدیویی ندارند و فروشگاه هایی هم فقط به کارتن و انیمیشن روی خوش نشان می دهند. بنابر این اگر فیلم یا فیلم هایی در همه مراکز قابل رویت و دسترسی نباشد، خیلی دور از انتظار نیست. در انتخاب شرکت پخش در بین گزینه های موجود، یکی از فاکتورها فراوانی تعداد فروشگاه ها و مراکز عرضه ای است که شرکت پخش می تواند فیلم مورد نظر را در آنها بنشاند.

بزخری اینجا معنی ندارد

نویسنده نامه متاثر از بدبینی مفرطی که به شرکت پخش پیدا کرده است، احتمال داده شرکت پخش سناریویی را برای دپو کردن کالا با قیمتی نازل در انبارش به اجرا گذاشته است که لابد سر فرصت و در دراز مدت آنها را در بازار به فروش برساند. این گمانه چندان روا نیست زیرا اگر فیلم های انیمیشن پرمخاطب را استثنا کنیم، سایر عناوین از چنان جذابیتی برخوردار نیستند که در دراز مدت بتوان با تزریق آنها به بازار به فروش شان دل خوش کرد.

دوستان علاقمند در این زمینه می توانند اظهار نظر و مشارکت کنند.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۱۲ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • جناب فروتن راهنمایی شما بس بود ، اما به چند نکته باید توجه کرد:
    چه عنوانی ؟ چه بازیگرانی ؟ و چه شرکتی ؟
    چندی پیش از یکی از کارگردانانی که بازیگر بوده و به تازگی کارگردان شده گلایه ای از یک شرکت پخش بسیار معتبر و با پیشینه درخشان شنیدم. ایشان همین ادعای این کارگردان گرامی را داشت. اما با گفتگوی بیشتر به این نتیجه رسیدیم که ایشان اشتباه کرده.
    شاید کارگردانان و تهیه کنندگان بی تجربه ای این اشتباه را بکنند و پیش خود گمان کنند کلاه سرشان رفته ، ولی به راستی چنین نیست و باید در آغاز راه در اندیشه پایان می بودند.
    نکته مهم این است که ایشان نباید به گفته های بدون استناد بسنده می کردند و همه چیز را نوشتار می کردند.
    با توجه به نزدیکی ای که بنده به شرکت های پخش و مراکز توزیع دارم ، هنگامی شرکتی شمار فروش عنوانی را گارانتی می کند که به همان میزان گارانتی آن عنوان را پیش خرید کند و دیگر به وعده و وعید نمی رسد. مگر آنکه به راستی ان شرکت قصد کلاه برداری داشته باشد.
    پیشنهاد می کنم کارگردان گرامی یک روز را برای راحت تر شدن خیالش صرف کند و به پژوهش میدانی برود:
    یک منطقه از تهران را گزینش کند و به شمار صد سوپرمارکت سر بزند و سه پرسش داشته باشد:
    ۱) عنوان مورد بحث در آن فروشگاه عرضه شده؟
    ۲) چه شماری عرضه شده؟
    ۳) چه شماری فروش رفته؟ (البته اگر به یاد فروشنده باشد)
    پاسخ را به صورت میانگین در ۵۰۰۰سوپرمارکت فعال فروش محصولات فرهنگی در تهران ضرب کند. البته شمار تقریبی نمایندگان شهرستان نیز مهم است. و همچنین نباید تنها فروشگاه های درجه یک و یا تنها فروشگاه های ضعیف را برود و باید همه فروشگاه های ضعیف و قوی لحاظ شود.
    با این کار می تواند به شمار تقریبی تیراژ تولید ، شمار فروش و همچنین نحوه درست پخش دست پیدا کند.
    ولی باید بگویم در این وانفسای بازار که حتا فیلم های سینمایی ، فروش چندانی ندارند ، تیراژ ۲۵۰۰۰ نسخه فروش رفته از عنوان تله فیلم خیلی هم بد نیست.

  • باسلام ، دراینکه این دوست کارگردان خودشونم در این قضیه مقصر اند جای هیچ بحثی پیش نمی آید.

    ولی یک سوال که چندین سال ذهنم رودر گیر کرده اینکه دفیقا موسسات ویدئو رسانه این وسط چه کاری انجام می دهند؟؟ جز پول مفت ؟؟ وقتی کار توزیع رو شرکت پخش انجام می ده و تکثیر رو یکجای دیگر و قرار بابت مرجوعی ها پول کسر بشه و هیچ گارانتی وتضمینی نیست خب مگر افراد خودشون چلاقند که نتونندکار تکثیر رو به یک شرکت بسپارند و از طرفی خودشون طرف حساب پخش کننده بشن ،۱۰۰ هزار تا ۲۰۰ هزار تا اینقدر بگیر وببند نداره
    البته میدونم خلاء قانونیه که اصلاح نشده و فکر نمی کنم بشه و ضعف صنفی ( البته توی مقوله سینمای ایران صنف حالت جک داره و از آن به عنوان دکان چند نفر نیز می توان نام برد)

    ۱- قروشنده اگه فروش نره ، مرجوع میکنه
    ۲- پخش کننده اگه فروش نره مرجوع میکنه
    ۳- ویذئو رسانه اگه فروش نره مرجوع میکنه
    ۴ – تهیه کننده اگه فروش نره …….
    حالا بیایم حساب کنیم کار این دوستمون ۲۵۰۰۰ نسخه فروخته:
    ۱- فروشنده به اندازه قروش سود کرده
    ۲- پخش کننده به همین اندازه
    ۳- ویدئو رسانه سود + هزینه نمایش تبلیغات قبل از فیلم
    ۴-تهیه کننده ضرر وزیان سرمایه تولید + هزینه تکثیر
    اگر تو این معادله ویدئو رسانه حذف بشه هیچ خللی پیش نمیاد
    واقعا ظلم بزرگی داره در حق تولید کننده میشه چون بعضی از این موسسات خودشون کارخانه تکثیر دارن و حاضر به پذیرش هیچ ریسکی نیستند.

    اونایی که هی فقط مصاحبه میکنن میگن ((صنف ،اتحادیه … هولو گرام حتما باید از اتحادیه تهیه بشه اگه نشه قاچاق میشه ،دولت نباید دیگه مجوز صادر کنه که ما فقط بخوریم اونم هر طور میخوایم ، فلان موسسات دارن فیلم بدون مجوز پخش می کنن- این چرا انیمیشن پخش میکنه من چرا پخش نمیکنم ،
    بیان پاسحگو باشن
    همین اقای موسوی تهیه کننده عزیزمون که بنده احترام خاصی براشون قائلم و از موسسان وسهامداران ویدئو رسانه فیلمسازان جوان هستند که اخیرا تخلف ۴ شرکت محترم ویدئو رسانه را کشف کرده اند و گردش مالیه آن را هم حساب کرده اند لطف کنند در خصوص این موارد هم ورود کنند

  • جناب آقای فروتن عزیز توی مطلبتون به شرکت پخش اشاره کرده بودین ، که به نظرم بهتره موسسه ویدئو رسانه و توزیع کننده رو از هم جدا کنیم چون طرف حساب ایشون ویدئو رسانه بوده وقتی نام شرکت پخش رو میبریم ، شرکت توزیع کننده زیر سوال میره و اینکهخیلی بدبینانه تر هم میشود به این موضوع نگاه کرد موسسه مورد بحث داری خط تولید وتکثیر بوده، بنا برتجربه و اطلاعات بازار ۵۰۰۰۰ تکثیر کرده ، به توزیع کننده سپرده ، فروش رقته ، ۴۵۰۰۰ تا مجددا تکثیر و به تهیه کننده می دهد و او را بدهکار میکند .
    ولی راه حل همیشه هست ؟
    این دوست کارگردان از طریق مراجع قضایی از موسسه ویدئو رسانه در خواست ریز صورتحساب توزیع و فاکتور های مربوط به تکثیر و همچنین از توزیع کننده فاکتور و صورتحساب های با فروشنده ها و همچنین میزان فروش نقدی وغیر نفدی و مرجوعی رو بگیره اگر توزیع کننده شرکت معتبری باشه قطعا برای امار فروش وتحلیل بازار لیست دفیف تهیه میکنن

    • از همه دوستانی که در این زمینه اظهار نظر کرده اند، سپاسگزارم. ضمنا تکثیر محصول در کارخانه ثالثی انجام شده است.پیگیری های قضایی بسیار زمانبر است و اگر مرجع رسیدگی کننده بتواند از کارشناس رسمی در این خصوص کمک بخواهد، نتیجه واقع بینانه تری به همراه خواهد داشت. تشکل صنفی موسسات در تمام این سالها می توانست مجموعه ای از قراردادهای تیپ را تهیه و در اختیار ذینفعان قرار دهد.

  • سلام
    با کمال شرمندگی شرکت مورد بحث تصویر دنیای هنر میباشد و فیلم مورد نظر افسون گل سرخ نام دارد
    که به تعداد ۶۹۹۸۷ نسخه تولید شده و ۲۴۹۰۴ نسخه فروش رفته
    یقینا بنده هم از اینکه کارگردان محترم از ویدیو درامدی نداشته متاسفم واز همین تریبون اعلام میکنم مبلغ سه میلیون و پانصد هزار تومان را از ایشان نخواهم گرفت
    و اما دوستانی که گمان میکنید موسسات خون آشامان سرمایه داری هستند اقای فروتن میتوانند گواهی دهند اینجانب سختی ها و زیانهای متعدد و غیر قابل تحملی در این صنعت کشیده ام و دیگر امکان تحمل زیان ندارم
    بر این اساس به دوست محترم کارگردان که بسیار بسیار علاقه داشت فیلم اولش در حد شاهگوش دیده شود عرض نمودیم حداقل تیراژ برای پخش مویرگی که تا حدودی نیاز معنوی شما را اغنا کند هفتاد هزار نسخه میباشد
    و ایشان پس از توزیع بسیار خرسند بوده و ابراز خشنودی می نمودند و اکنون که فبلم توسط مردم استقبال نشده
    متاسفانه گمان بد دارند
    از دوستان نمایندگان توزیع که در جمع ما حاضرند خواهشمند است امار خرید خود را از این فیلم زیبا اما کم مخاطب
    اعلام بفرمایند تا انشالله دوست من به صحت گزارشات من یقین بیاورند

  • با سلام اینجانب برای شهرهای آبادان و خرمشهر تعداد ۱۵۰ عدد سفارش دادم با اینکه طراحی ولت و عکس خوبی داشت با این بازیگر ها بیش از این نمی توانستم بفروشم ولی مسئول فروش تصویر دنیای هنر تاکید کرد که آقای جواد معماری گفته اند که این فیلم خوبی است و روی آن کار کنید من هم به احترام آنها ۵۰ عدد دیگر اضافه کردم و ۲۰۰ عدد سفارش دادم که بعد از دو هفته همان ۱۵۰ عدد خودم را فروختم و ۵۰ عدد ماند که احساس می کردم فیلم خوبی است و باید بیشتر از آن فروش کند و به همه پیشنهاد می دادم که هنوز هم ۲۰ عدد از آن را در فروشگاه موجود دارم بیشتر مردم برای خرید فیلم به دو مورد توجه می کنند ۱- کارگردان معروف ۲- بازیگر معروف جدیدا یک مورد هم اضافه شده فیلم فقط باید سینمایی باشد

  • با درود فراوان به پیشگاه(خدمت) جوادخان معماری دلبند(عزیز) که هرچه ما در این صنعت داریم از موسسه ایشان است. چون نخستین شرکت خصوصی و پخش کننده محصولات فرهنگی است.
    از شما سپاسگزارم که نام شرکت پخش و فیلم را بردید. چون خیلی دوست داشتم بدونم و آمار راستینش را در بیاورم.
    بنده که در بخش غرب تهران فعال هستم به جرات می توانم بگویم در هر سوپرمارکت به طور میانگین ، آن هم شاید و دست بالا ۷ نسخه فروش رفته و تیراژ شما را به واقعیت نزدیکتر می بینم.
    همیشه کارگردانان در نخستین تجربه شان با شتاب و با ذوق و شوق عمل می کنند و احساس من این است که بیشتر تقصیر از جانب کارگردان گرامی ست. جالب اینجاست خود من نیز از تبلیغات شما در همه محصولات ۳ یا ۴ ماه پیش از این عنوان یا عنوان های هم زمان این عنوان خسته شده بودم. انقدر که شما در آنها تبلیغ این عنوان را کرده بودید. گمان می کنم برای فروش آن سنگ تمام گذاشتید چون هنگام پخشش پوسترهایش در سطح شهر بی داد می کرد و مانند یک فیلم سینمایی درجه یک هر نوع تبلیغی را در حقش روا داشته اید.
    این اشتباه کارگردان گرامی را برخی دوستان و مشتریان ما هم دارند و پیش خود گمان می کنند یک فیلم چقدر زیاد می فروشد و چه سود هنگفتی را نسیب شرکت تولید کننده یا پخش کننده اش سرازیر می کند.
    گمان می کنم این نمونه خوبی باشد برای برخی از حتا دوستان خودمان که بدانند این صنعت همیشه سود ده نیست و گاهی باید عاشقانه به آن نگاه کرد.

  • منم عرض سلام دارم جناب آقای معماری.
    پاسخ شما جهت شفاف سازی و رفع ابهام از این مطلب منتشر شده را خواندم و از صداقت بی حد و حسابتان لذت وافر بردم. امیدوارم در طول مدتی که از آشناییمان می گذرد و دیدار چند باره ای که با هم داشته ایم همین گونه صادقانه با من رفتار کرده و حرف زده باشید.
    فقط برایم جالب است که یک نامه خصوصی من به فردی ناشناس (تا کنون نه آقای فروتن را دیده ام و نه می شناسمشان) برای خواستن راهنمایی در جهت رفع شک و شبهه انقدر برایتان اهمیت داشته باشد که اعتبار چندین و چند ساله ی شرکتتان را خودتان زیر سوال ببرید.
    همان گونه که آقای فروتن خودشان ذکر کرده اند این صرفا یک نامه خصوصی به ایشان بوده و هرگز نیت رسانه ای کردنش را نداشتم. از طریق موتور جستجوگر گوگل به صرافت افتادم تا فردی را که اطلاع درستی از قوانین و وضعیت ویدئو رسانه دارد پیداکرده و از او راهنمایی بگیرم. حتی برای جلوگیری از سوء تعبیر، در همان نامه ی اینترنتی خصوصی اسم خودم و فیلمم را هم نیاوردم. حالا شما با چه انگیزه ای به افشای نام شرکت پر سابقه و معتبرتان در جوابیه ی یک فیلمساز بی نام و نشان پرداخته اید، برایم سوال برانگیز است؟ آخر شکست تجاری برای یک فیلم اولی که می خواهد فیلمش در حد سریال شاهگوش دیده شود خیلی دور از انتظار نباید باشد ولی برای پخش کننده ی شاهگوش پربیننده کمال شرمندگی است.

    روزی که آقای… با من تماس گرفته و آمار کذایی فروش را با بی خیالی تمام به عرضم رساندند و گفتند ما کارمان را خوب انجام داده ایم و علت شکست تجاری فیلم فقط و فقط خود فیلم بوده است و این که ما از اولش هم نمی خواستیم و شما خودت اصرار کردی و چه و چه… مدت زمانی طول کشید تا از شوک ماجرا بیرون بیایم. بیشتر از همه تعبیر توافقی دو طرفه به اصرار یک طرفه بود که آزارم می داد و این که تماس مستقیم خود شما با من که بیا قراردادش را ببندیم در گوشم صدا می کرد. خالی ازلطف نیست که بدانید من فیلمم را به شرکت دیگری هم برای بازبینی داده بودم ولی آن ها هیچ تماسی نگرفتند که بلند شو بیا و من هم البته اصراری بهشان نکردم.
    اگر خاطرتان باشد در همان زمان تنظیم قرارداد به شما گفتم برای فیلم هم پوستر تهیه کرده ام و هم آنونس. شما فرمودید ما سیستم تبلیغات خودمان را دنبال می کنیم و کاری به طراحی های شما نداریم چرا که نیاز بازار را بهتر از شما می دانیم. پس بد نیست بدانید پوستر طراحی شده ای که مورد تایید خودم بود در جشنواره یاس از بین بیش از ششصد پوستر جزو ده پوستر برگزیده شد و البته در مورد پوستر و آنونسی که شرکت شما برای فیلم زد فقط سعی می کنم اظهار نظر نکنم.
    دوستی در نظرات فرموده بودند که من هم مقصرم و البته درست فرموده اند. هر شراکتی که به مشکل بر می خورد همه تقصیر دارند. اما بزرگترین تقصیر من نه در شیوه ی تولید که در نحوه ی تنظیم قرارداد است و این که دستم به دم کلفتی بند نبوده تا حقم ضایع نشود.
    آقای معماری عزیز از لطف بیکرانتان سپاسگذارم که بدهی بنده را به شرکتتان بخشیدید ولی برای کسی که صد میلیون خرج تولید فیلم کرده پرداخت سه و نیم میلیون تومان خیلی هم دشوار نیست. به آن سرسپرده ای که هر چه دارد از شما دارد هم بگویید گز نکرده برای خودش نبرد و بدوزد. در همان منطقه غرب تهران به یک سوپرمارکت در خیابان رحیمی سر بزند، از تعداد چهل نسخه فیلم به جز پنج یا شش عدد تمامش را فروخته است و البته نصیب را نسیب نمی نویسند. والسلام

    • جناب سید مجتبی حسینی
      من سرسپرده هیچ کس نیستم جز خدای خودم که گویا با خدای شما تفاوت بسیار دارد که به راحتی انگ می زنید
      گفته من این بود: هرچه ما در این صنعت داریم … . چون بنیانگذار پخش مویرگی محصولات فرهنگی ، دنیای هنر است. اگر باز هم برایتان شبهه ای بود بفرمایید تا برطرف کنم. وگرنه من هرچه دارم از خدا ، مغز کاملا سالم و بازوی توانای خودم است.
      جدا از این ها لازمه چند نکته رو بهتان گوشزد کنم.
      ۱) پاسخ جواد معماری به شما نبوده و به همه ما بوده. چون در این تارنما منتشر شده آقای معماری هم خواسته توضیحاتی بده که جامع باشه و دیگر کارگردان باذوق و سلیقه ای مانند شما به قول شما در دام نیفتد. هرچند با کمی زیرکی می شد نام فیلمتان را پیدا کرد.
      ۲) تا چند سال پیش از تله فیلم ها شاکی بودم و یکی از علت های رکود بازار را تله فیلم ها می دانستم. اما چندیست این رای من ملایم شده و دیگر آن نگاه را ندارم ، ولی برایم جالب است چرا شما خودت کمی گمانه زنی نکردی و پرس و جویی نکردی؟ اصلا یه پرسش؟ شما خودت تا کنون چند تله فیلم خریدی؟ که توقع داشتی فیلمتان بیشتر از این ها بفروشد.
      ۳) در سراسر ایران هیچ پخشی مانند دنیای هنر پیدا نمی کنی که فیلمتان را پخش کند. شاید نمی دانستی دنیای هنر قوی ترین بازاریاب ها را در اختیار دارد و از هنگامی که فیلمتان پخش شود تا زمانی که جمع آوری شود هم از پوسترش حفاظت می کنند و هم فیلمتان را همیشه در جلو پیشخوان نگه می دارند. همچنین استندهای پلکانی این موسسه در هر سوپرمارکت در بهترین جای آن فروشگاه قرار دارد تا نکند خدای ناکرده فردی فیلم شما را بخواهد و نبیند. بهتان قول می دهم اگر هر شرکت دیگری برایتان پخش می کرد کمتر از این ها می فروخت.
      ۴) اگر پیام من را به دقت خوانده بودید ، من پیشنهاد داده بودم به شمار صد سوپرمارکت از قوی و ضعیف سر بزنید ، نه تنها یک فروشگاه قوی. این کارتان به راستی غیر حرفه ای بود.
      ۵) به راستی مرا شگفت زده کردی. در آن زمان که فیلم شما پخش شد سریال شاهگوش نیز پخش می شد. یکی از دوستان بیاد و به من بگه آخه مگه امکان داره سریال شاهگوش به طور میانگین در هر فروشگاه ۵۰ یا۶۰ نسخه بفروشه و فیلم افسون گل سرخ ۳۵ نسخه؟ یه چیز جالب دیگه هم بگم که استندهای این فیلم ۲۵ تایی بوده ، حال چطور آن فروشگاه ۴۰ عدد داشته نمی دانم!! پیشنهاد می کنم برای آن فروشگاه هدیه ای درخور ببرید.
      ۶) آن زمان که کسی نمی دانست محصول چیه و فرهنگ چیه ، دنیای هنر داشت محصولات فرهنگی پخش می کرد و این قضیه به هیچ عنوان باور من نمی شه که شرکتی با این اعتبار و این گردش مالی بخواهد برای مبلغی ناچیز سر کارگردان نوپای گرامی ای کلاه بذارد.
      ۷) بارها دیدیم پوستری از نگاه هنری بسیار عالی است و از نگاه تجاری نه. من و همه همکارانمان هم بر این باور هستیم که پوستر فیلم های شبکه نمایش خانگی نباید زیاد هنری باشد و بیشتر تجاری باشد تا مشتری جذب کن باشد. این که پوستر شما جزو ۱۰ پوستر برتر بوده را خجسته باد می گویم اما بدانید برای فروش بسیار موارد تعیین کننده وجود دارد.
      ۸) جناب کارگردان گرانقدر اینو جدی گفتم و باز هم می گم: تو این بازار که فیلم های سینمایی و گاهی انیمیشن های پرفروش جهان در ایران فروش چندانی ندارند ، شمار ۲۵۰۰۰نسخه فروش رفته دور از واقعیت نیست. البته دوستان دیگر نیز می توانند رای خود را بدهند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید