روزانه های سینمایی
برخورد دو گانه

برخورد دو گانه

در هفته گذشته یک سینما تعطیل شد و یک سینما هم خوشبختانه پس از نوسازی و تجهیز مجدداً به روی مردم گشوده شد. سینمای تعطیل شده از اقبال بلندی که داشت در تهران بود و درست بیخ گوش بسیاری از رسانه های گروهی و به همین خاطر خبر ناگوار تعطیلی آن بازتاب گسترده ای یافت. در گزارش تلویزیونی مربوط به این واقعه از مالک سینما تا سرایدار آن رو به دوربین صحبت کردند و گله از نامرادی ها کردند.

سینمای دوم در شهرستان گرگان بود و با وجود آغاز بهره برداری رسمی از دو سالن مجهز آن، به اندازه رویداد اول انعکاس عمومی نیافت. حضور دولتمردانی از جمله مرد اول دولت در سینما هم کمک نکرد تا این اتفاق خجسته، تلخی تعطیلی سینما قدس تهران را از اذهان پاک کند.

علی القاعده به دلیل حس امیدوار کننده ای که افتتاح یک مرکز فرهنگی ایجاد می کند، می بایست واکنش رسانه ها نسبت بدان گسترده باشد و به اصطلاح خبرنویسان ارزش های خبری خاص خود را هم دارد ولی چرا تعطیلی یک سینمای قدیمی برزگ نمایی می شود و روش شدن چراغ سینمای دیگری به رخدادی عادی تعبیر می گردد. آیا نزدیکی و دوری محل واقعه دراین امر تاثیر دارد؟ رسانه ها قصد سیاه نمایی دارند؟ قرار نیست خدمات دولت و سرمایه گذاری بخش خصوصی به درستی بازتاب یابد؟

در این زمینه آنچه که قابل انکار نیست، تاسف عمیق اهالی فرهنگ و هنر از جمله ارباب جراید و رسانه، از خبر ناگوار پایان کار یک سینمای بزرگ و خاطره انگیز است. بر این اساس حجم درخور اعتنای اخبار مربوط به تعطیلی سینما قدس نه به انگیزه سیاه نمایی بلکه به صدا درآوردن زنگ هشدار و خطر برای همه مسئولان ومردمی است که دل نگران مراکز فرهنگی و هنری هستند. زیرا بی تردید تعطیلی چنین مراکزی شرایط را برای بروز ناهنجاری ها و اتلاف اوقات فراغت شهروندان مستعد می سازد و عوارض آن در دراز مدت زیست بوم شهر را متاثر خواهد ساخت. طبیعی است که در آستانه برگزاری سی و دومین جشنواره فیلم فجر رسانه ها نتوانند در برابر از دست رفتن یک ظرفیت نمایشی بی تفاوت باشند و در برابر واقعه ای چنین تاسف بار خم به ابرو نیاورند. از سوی دیگر واکنش رسانه ها و افکار عمومی در قبال خاموش شدن چراغ سینما قدس، نشان داد که آستانه حساسیت آنها در برابر تعطیلی سینماها بسیار پایین است و این امر گویای علاقمندی مردم به حفظ و حراست از سرمایه ها و زیرساخت های لجستیک در زمینه فرهنگ و هنر است.

ممکن است سوال شود در نقطه مقابل چرا ماجرای شیرین و دلپسند افتتاح سینما کاپری گلستان نتوانست جایی در سبد اخبار شبکه های رادیویی و تلویزیون های سراسری بیابد؟ در پاسخ باید گفت آنگونه که بررسی ها نشان می دهد متاسفانه با یک کج سلیقگی محض همین مکان در تاریخ ۱۵ آبان با حضور آقایان فرامرز قریبیان و هوشنگ گلمکانی افتتاح شده بود و آیین گشایش آن در روز پنجشنبه هفته گذشته اگر چه رسمیت بیشتری بدان بخشید ولی بازتاب های منفی آن در بین رسانه های داخلی و خارجی قابل ردیابی است.

بگذریم که عموماً دولت ها در انعکاس شایسته اخبار و عملکردهایی از این دست همواره ضعیف عمل کرده اند و رسانه ها نیز نگرشی کاملاً کلیشه ای و غیر خلاقه بدانها دارند. به نظر می رسد ترکیب مسئولان ارشد و هنرمندان شاخص در آیین افتتاحیه سینما کاپری گرگان می توانست، ارزش های خبری مضاعفی را پدید آورد و قدری خبر تاسف بار تعطیلی سینما قدس تهران را به حاشیه ببرد. به هر حال از این پس مردم فرهنگ دوست گرگانی باید با استقبال از سینمای شهرشان نشان دهند که که قدر سرمایه گذاری هایی از این دست را به خوبی می دانند و در تهران و شهرهای مشابه نیز اقدامات پیشگیرانه برای تعطیلی سینماها باید بیش از گذشته در کانون توجه مسئولان امر قرار گیرد.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید