تعجب نکنید
اگر در سال ۹۲ تعداد فیلم های ویدیویی عرضه شده در شبکه نمایش خانگی از فیلم های سینمایی ایرانی و خارجی پیشی گرفت، چندان تعجب نباید کرد. با تحلیلی که در این یادداشت ارائه دادم و با وجود شواهد و قرائن موجود در بازار، موج کارهای ویدیویی از نوع کمدی های سبک و ملودرام های سطحی شبکه را در خواهند نوردید.
در سالجاری بی پولی تلویزیون هم مزید بر علت شده است و بعضاً فیلم هایی که می توانست با کمی اغماض از تلویزیون به نمایش درآیند، راهی شبکه ویدیویی کشور شده اند. نگاهی به پیشخوان های فروش بیاندازید، فرار از کمپ ۲، عاشق کشی، فراتر از ابرها، برج آرام، زندگی در شهر بزرگ، عصیان و… تنها بخشی از عناوینی هستند که در غیاب فیلم های سینمایی ایرانی این روزها میدان داری می کنند.
از پی دیدار
خدا بخواهد اولین دیدار مدیران موسسات ویدیو رسانه در هفته پیش روی با رییس سازمان سینمایی انجام خواهد شد. تشکل صنفی موسسات ویدیو رسانه در این صورت نخستین تشکل رسمی خواهند بود که با رییس جدید سازمان سینمایی ملاقات کرده و مسائل و مشکلات خود را با وی در میان خواهند گذاشت.
در ۱۵ ماه گذشته علیرغم تماس های مکرر این تشکل، امکان گفتگو با رییس پیشین سازمان سینمایی کشور فراهم نشد و بی تردید رابطه سرد و شکننده آنها با معاون فعالیت های سازمان در این ناکامی بی تاثیر نبوده است. این روزها از رهگذر ارائه آثار بی کیفیت و پرده ای و نقض مقررات سینمای کشور از سوی مرکز رسانه های دیجیتال، متاسفانه رد پای بعضی از موسسات رسمی ویدیو رسانه در این آشفته بازار به خوبی هویداست و به نظر نمی رسد توجیه پیشی گرفتن از شرکت های نرم افزاری پاسخ قانع کننده ای از سوی موسسات فوق برای آلوده شدن به این تجارت سیاه باشد.
موسسات ویدیو رسانه می توانستند اعتراضات اجتماعی و مدنی خود را طی یکسال گذشته به اشکال متنوعی به نمایش بگذارند و حتی اگر لازم بود در مقطعی دست از کار می کشیدند و نهادهای نظارتی را به وضعیت وخیم پدید آمده حساس می کردند.
گذشته نه گذشته
اکران نسخه دوبله شده فیلم سینمایی گذشته رونق تازه ای به تازه ترین فیلم اصغر فرهادی در سینماها بخشید. این فیلم که فروش آن در کل کشور در آستانه عبور از مرز دو میلیارد تومان می باشد، نشان داد که برخلاف ضرب المثل معروف که می گویند گذشته ها گذشته، در مورد این فیلم مصداق نداشته و هنوز عده زیادی برای تماشای دوباره "گذشته" دارای انگیزه هستند.
توقف در ایستگاه سی و یکم
پس از توزیع فیلم ضعیف "اینجا آخر دنیاست"، فیلم دیگری تحت عنوان "شوخی های خدا" به شبکه عرضه شد که به دلیل کوتاهی زمان مجموع فیلم – ۵۹ دقیقه- نمی توان آن را فیلم سینمایی نامید. صدور پروانه سینمایی برای اثری با تایم کمتر از ۶۰ دقیقه اشتباهی محض است که در فروردین سال ۱۳۹۰ مرتکب شده ایم.! آن اشتباه و غفلت می توانست هنگام بررسی طرح روی جلد اثر در دوران اخیر جبران گردد. متاسفانه در بررسی طرح روی جلد نه تنها اشتباه گذشته مورد توجه قرار نگرفت بلکه خطاهای تازه تری رخ داد. زمان فیلم به ۸۷ دقیقه افزایش یافت و سال تولید فیلم از ۸۰ – 81 به سال ۱۳۸۵ تغییر یافت.! به سهم خودم عذرخواهم.
خیانت در امانت
بزرگی گفته بود روزی که بنیاد سینمایی فارابی را تاسیس کردم، در دل آرزو داشتم ایکاش روزی بیاید که نیازی به آن بنیاد نداشته باشیم. از ایراد آن سخنان ۳۰ سال گذشت. کج سلیقگی و بد فهمی یک ممیز مالیاتی به مسئولان کنونی بنیاد این توصیه را دیکته کرد که برای بهره مندی از معافیت های مالیاتی مقرر، باید نام بنیاد تغییر و به موسسه بدل شود. از آنجا که مرغ در اینگونه موارد یک پای دارد و ممیز محترم مالیاتی کوتاه بیا نبود، با تصویب هیات امنای بنیاد در مرداد سال ۱۳۹۱ و تاکید موسسه حسابرسی برای برون رفت از چالش موجود یعنی باقی ماندن بر نام بنیاد و پرداخت مالیات و یا تبدیل وضعیت به موسسه و معافیت از پرداخت مالیات، مدیران بنیاد راه دوم را برگزیدند و در یکسال گذشته راه اخذ مجوز قانونی از هیات رسیدگی به مراکز فرهنگی و هنری را پیش گرفتند.
زمزمه تغییرات مدیریتی که بلند شد و به خیابان سی تیر هم رسید، نامحرمانی با اطلاع از موضوع و دسترسی به گردش کاری پرونده، به زعم خویش دست به افشاگری زدند و اسنادی را به روزنامه های منتقد رساندند که چه نشسته اید عده ای دارند بنیاد را موسسه خصوصی می کنند و سند آن را به نام خود می زنند.! کژتابی دایه های دلسوزتر از مادر از آنجا ناشی می شد که وفق مقررات باید در انجام تشریفات اداری نام افرادی به عنوان هیات موسس در فرم ها قید می شد و در پرونده گذارده می شد. کاری که ۳۰ سال پیش عده دیگری کردند و از آن روز تا حالا با افتخار از آن یاد می کنند و منطقاً هم کسی بنیاد را ملک طلق آنها ندانسته است.
مدیران بنیاد سینمایی فارابی روزی که تصمیم به تغییر عنوان فارابی از بنیاد به موسسه گرفتند می بایست ملاحظه همه جوانب حقوقی و قانونی مترتبه را می کردند – که انشاءالله از این مهم غفلت نورزیده اند- و همچنین گلایه ها و انتقاد خود را از تفسیرهای شخصی ممیز مالیاتی در خصوص تغییر عنوان قدیمی ترین نهاد سینمایی کشور با افکار عمومی در میان می گذاردند و زمینه اظهار نظر حقوقی صاحب نظران را فراهم می ساختند. این کار می توانست دو حسن داشته باشد:
الف- به نرمش احتمالی جناب ممیز از پی مواضع سرسختانه او منجر شود.
ب- اهالی رسانه را برای تغییر عنوان فارابی مطلع سازد. در این صورت فرصت طلبان و رسانه های همسو خلع سلاح می شدند و از آب گل آلود ماهی نمی گرفتند.
در این میان جالب است بزرگ اهل تمییز که آرزوی نبودن فارابی را در سر می پرورانید، این روزها تغییر اساسنامه فارابی را تاب نیاورده و از آن به خیانت در امانت یاد می کند.!
آقای فروتن فیلم زندگی در شهر بزرگ که هنوز توزیع نشده؟؟؟ شما که میگین توزیع شده؟؟؟
عزیز منبع خبر ضمیمه شش و هفت همشهری است