روزانه های سینمایی
بیا این ور بازار!

بیا این ور بازار!

در مراجعات چند ماه گذشته ام به مراکز فروش محصولات ویدیویی برای خرید فیلم یا آلبوم موسیقی به این مطلب پی برده ام که فروشندگان به جز نصب پوستر و آفیش های تبلیغاتی شرکت های پخش، کار دیگری برای معرفی و تبلیغ محصولی که در اختیار دارند، انجام نمی دهند. از خواربار فروش و سوپر مارکتی محل نمی توان توقعی در این زمینه داشت اما فروشگاه های تخصصی فیلم و آلبوم هم از این قاعده مستثنی نیستند. سکوت سرد و سنگین حاکم بر این محیط ها،کمتر نشانی از جایی دارد که ارائه کننده تازه ترین محصولات دیداری و شنیداری است.

به نظر می رسد اگر مغازه های سنتی و عمده فروش میدان امام تهران را استثنا کنیم، در اغلب فروشگاه ها، جاذبه و گیرایی در همان پوستر و استندهای موجود در مغازه ها خلاصه می شود.

به یاد دارم در نخستین هفته های عرضه سریال "قهوه تلخ" بسیاری از فروشگاه های عرضه محصولات فرهنگی و مراکز مشابه، به نمایش سریال از طریق سیستم های نمایش داخل فروشگاه مبادرت می کردند و بینندگان عبوری را با فضای سریال آشنا می ساختند.

پس از آن مجموعه های نمایشی تازه، فیلم ها و آلبوم های متنوعی بر پیشخوان های فروش نشستند ولی ذوقی در فروشندگان بیدار نشد.

تصور اینکه البوم های پر مخاطبی چون؛ سرنای نوروز، من خود آن سیزدهم و کارهای تازه استاد شجریان در شبکه توزیع شوند اما صدا و تصویری از این آثار ولو به آرامی در مراکز فروش شنیده و دیده نشود، چه معنایی جز رخوت و بی تفاوتی فروشنده به ذهن می نشاند؟

نگاهی به آراستگی محیط و طراحی داخلی سایر مغازه ها و فروشگاه های غیر فرهنگی گویای ابتکار عمل و حسن سلیقه مدیران آنان برای ارائه مطلوب کالا و ترغیب مشتریان به خرید محصولات می باشد. اگر چه یادآوری قهوه تلخ ممکن است کام عده ای را تلخ کند ولی در ایام توزیع این محصول فروشگاه ها به منظور رقابت، داوطلبانه با کاهش قیمت فیلم، هدفشان را بر روی فروش تعداد بیشتری از نسخه های سریال قرار می دادند. قصد مقایسه کیفیت سریال مزبور را با دیگر عناوین این ماه های شبکه ندارم، بلکه غرض یادآوری بکارگیری همه تمهیداتی است که می تواند سبب رونق بیشتر یک واحد فرهنگی و فروش بهتر اجناس آن باشد. اگر جمعی بر این عقیده هستند که صدای نگارنده از جای گرم در می آید، حداقل این سوال را پاسخ بدهند که آیا ایجاد فضایی با نشاط و جذاب برای جلب مشتری یکی از اصول اولیه فضای کسب و کار نیست؟

برخورداری از یک دستگاه نمایشگر صفحه بزرگ و نمایش مرتب محصولات تازه شبکه، به ایجاد انگیزه در رهگذران کمک می کند تا لختی گام هایشان را کندتر بردارند و سرکی به داخل فروشگاه بکشند و یا پای دستگاه نمایشگر برای لحظه ای توقف کنند.

در بین بازدید کنندگان این سایت آیا مغازه داری این زحمت را به خود داده است که فیلم های نوروزی شبکه را بر روی برگه های آ چهار تایپ کند و پشت شیشه مغازه اش بچسباند.؟ اصلاً حال و فضای مغازه در روزهای منتهی به عید با روزها و هفته های قبل فرقی کرده است.؟

خداوکیلی به فکر کسی رسیده است تا همانند بانک ها اسامی صدها برنده جوایز سری اول سریال "ویلای من" را به رخ رهگذران بکشد؟

زیادی دل خوشم؟ بسم اللهً! شما بفرمایید کدام بار برای تبلیغ اجناس تان سرمایه و انرژی گذاشتید و جواب نگرفتید؟ آیا با یک بار شکست باید پا پس کشید و به راههای دیگری فکر نکرد؟

از دوستانی که در این زمینه موفقیت هایی داشته اند، می خواهم همین سرچراغی شب عید دست به قلم شوند و یا با ارسال عکس از مغازه هایشان نشان دهند که چه سر پرشوری برای تحریک ذائقه فرهنگی مردم دارند.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۲ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • دوباره سلام و سال نو مبارک .

    بنده این پیشنهاد آخریتان را دو هفته ای است اجرا کرده ام به این شکل که اسم عناوین جدید فیلم ایرانی و خارجی و سریال و انیمیشن را تایپ و به شکل نوار بریده و چسبانده ام به شیشه . اینطوری وقتی بخواهم عنوان جدیدی را اضافه کنم کافی است نوار اسم فیلمی را که تمام کرده ام یا خیلی قدیمی شده بردارم …

    در مورد سیستم بخش و سر و صدای مغازه هم که اولاً بنده شخصاً اهل آهنگ گوش دادن نیستم و همیشه یا در حال خواندن صفحات اینترنت هستم یا بازی کردن . یک تلوزیون و دو دستگاه پخش سی دی و دی وی دی هم یک مدت در مغازه داشتم که از وقتی در خانه دست زیاد شده برده ام تا در اتاقم با خیال راحت فیلم تماشا کنم! چند سال پیش هم یک سیستمی داشتم که گذاشتم پشت شیشه مغازه قبلی ام و بلندگو را هم گذاشتم دم در و البته صدایش هم خیلی زیاد نبود اما مغازه دارهای اطراف شاکی شدند و مجبور شدم بلندگو را جمع کنم تصویر بدون صدا هم با آن مغازه آفتابخوری که داشتم که فایده نداشت و مغازه ابزار فروشی پهلویی هم که به آشغال فروشی معروف است کم کم جلوی پیاده مغازه را تصرف کرد و چون آشنا بود حرفی نمی شد زد و …

    خلاصه … بنده به وسع خودم سعی ام را کرده ام اما اینطوری هم فایده ای ندارد!!! شما که گفتید بنیاد ملی بازی های رایانه ای ربطی به شما ندارد اما خدا وکیلی اگر در راهرو باهاشان برخورد کردید بگویید بچه ها عید نوروز بازی بیشتر می خرند تا فیلم و کارتون .

    با تشکر و تبریک مجدد سال جدید .

    • امین جان 

      ممنون که بالاخره یک نفر برای این پست کامنت گذاشت.! چه جواب خوب و کاملی داده ای. نکته جالب حرف شما این است که در تعطیلات نوجوان ها به گیم بیشتر اشتیاق نشان می دهند تا فیلم. شاید پخش انبوه فیلم های سینمایی در تلویزین به نوعی سبب اقناع واشباع بینندگان می شود. به هر حال در اغاز سال نو آرزوی سلامی و موفقیت های بیشتری برایت دارم

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید