روزانه های سینمایی

گارد بسته مدیران در برابر انتقاد

شاید خنده‌دار به نظر برسد یک عده از مسئولان اگر گوش شنوایی برای شنیدن انتقاد و حتی پیشنهاد ندارند، به عارضه طبیعی ثقل سامعه دچار هستند. البته گوش این عده استثنائا به فرکانس تعریف و تمجید حساس است و آن را در آستانه شنوایی خود احساس می‌کنند و به آن پاسخ می‌دهند. این عده را باید به حال خود رها کرد تا با سر به زمین بخورند بلکه برای همیشه صحنه را با بی آبرویی ترک کنند و خلقی را خشنود سازند.
عده دیگری اتفاقا به انتقاد و پیشنهاد بها می‌دهند. برای آن صندوق نصب می‌کنند و در دوره جدید برای دریافت نظرات صندوق الکترونیکی راه می‌اندازند تا خدای ناکرده صدای منتقدان در گلویشان نماند و غم‌باد نگیرند.
این عده از ارباب قدرت متظاهرانه راه را برای ارسال انتقاد و پیشنهاد می‌گشایند و به آن فخر می‌کنند تا نشان دهند رابطه تعاملی و نه یکسویه، با ارباب حاجت دارند. نگاه این دسته از مدیران به انتقادات شکلی و فیگوراتیو است. به زعم آنها یعنی همان‌قدر که دریچه دریافت انتقادات را گشوده نگه‌دارند، کافیست. برای آنها مطالعه و بررسی نظرات در اولویت نیست، کار خودشان را می‌کنند و آنچه را درست می‌پندارند ادامه می‌دهند. گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من ٫ آنچه البته به جایی نرسد فریاد است
نهایت کار این نامسئولان آن است که هر چند وقت یکبار حافظه دستگاه هایشان را پاک می‌کنند تا جا برای ضبط نقطه‌نظرات بعدی باز شود و البته از ارائه آمار و نمودار از میزان دریافت انتقادات و پیشنهادات غافل نمی‌شوند و آن را به رخ می‌کشند تا نشان دهند حرف شنوی و مردم‌داری در خون آنهاست.!
انصاف نیست اگر همه مدیران را با یک چوب برانیم. دیده شده برخی از مدیران گامی فراتر نهاده و دفتر و دستکی برای بررسی انتقادات و پیشنهادات راه می‌اندازند. نظرات را دسته بندی کرده به آنها کد می‌دهند. بر روی نرم‌افزار اکسل آنها را پیاده سازی می‌کنند تا امکان خروجی گرفتن از آنها به تناسب موضوع راحت باشد. سراغ داریم نمونه‌هایی را که به نشانی الکترونیکی فرستنده انتقاد و پیشنهاد پاسخ می‌دهند و با احترام به آنها وعده می‌دهند که دیدگاه آنها در نوبت بررسی است. تنها مشکل آن است که دستگاه اجرایی و کارکنانش آنقدر غرق خدمت و انجام وظیفه هستند که کمتر فرصت بررسی نظرات مردم را پیدا می‌کنند‌.
انتقاد که سهل است شما اگر شکایت هم دارید چرا به دادگاه و دادسرا متوسل شوید. اغلب ادارات کار شما را راحت کرده‌اند و واحد بررسی شکایات دارند. معترضان و شاکیان می‌توانند مستندات خود را به آنها ارائه دهند تنها مشکل این است که شوربختانه همین دوایر هم کارآمدی خود را از دست داده و از مرحمت مدیران ارشد، خنثی و بی خاصیت شده‌اند. شکایت واصله در مسیر پرپیچ و خم‌ اداری گرفتار می‌شود و از شدت و حرارت اولیه مسئولان مربوطه برای پیگیری آن کاسته می‌شود. به مرور شکایت واصله حکم یک نامه عادی اداری گیرم مردمی را به خود می‌گیرد.
از آنجا که چاقو دسته خودش را نمی‌برد، تلاش برای مصالحه و جلب رضایت شاکی انجام می‌شود. ولی چنانچه شاکی بد بدن و چغر باشد، آب پاکی روی دست او ریخته و می‌گویند، راه دراز و جاده باز! به او رهنمود می‌دهند که می‌تواند به سراغ مقامات و مراجع بالاتر رسیدگی کننده، برود و پیگیر شکایتش باشد.
لوث شدن انتقاد از مدیران و بی‌اعتنایی به آن، دلیل دیگری هم دارد. در ایران با استقرار دولتی که به یکی از جناح‌ها و طیف‌های سیاسی متمایل است، گروه شکست خورده در انتخابات، توپخانه خود را روی مواضع دولتمردان مستقر نشانه گیری می‌کنند و با دستور شلیک، آتش‌باری خود را آغاز می‌کنند. دولتی‌ها همه انتقادهای درست و غلط را به پای نیات سیاسی مخالفان به منظور تضعیف خود گذاشته و به آن وقعی نمی‌نهند. در میان این هیاهو و فضای سیاست‌زده، حرف حق منتقدان مستقل به حاشیه رفته و به آن انگ سیاسی می‌خورد. نگارنده که خدا قبول کنه به مرض و عادت نوشتن گرفتار است و تاکنون راهی برای درمان آن نیافته است، تاکنون یک شاهی از کسی نگرفته است و وامدار هیچ دستگاهی نبوده است، با این حال در معرض اتهاماتی مثل مزدبگیری و قلم به مزدی آن هم در پیرانه‌سری و بازی در زمین رقیب سیاسی است.
یادتان باشد زمانی که روزنامه‌ها فر و کری داشتند، ستونی برای درج نظر خوانندگان اختصاص می‌دادند. بریده این ستون‌ها در کارتابل مدیران روابط عمومی قرار می‌گرفت تا پاسخی بیابد. با ظهور روزنامه الکترونیکی و پدیده شهروند رسانه، حجم نظرات و دیدگاه‌ها در فضای مجازی به قدری زیاد شده است که امکان جمع‌آوری آنها مشکل شده است و برای جانماندن از آنها باید مرتب برخط بود و به مطالعه مشغول بود. در چنین وانفسایی مدیران روابط عمومی خیلی که همت کنند، گزیده‌ای از آنها را به دلخواه خود برای مدیر ارشد پرینت می‌گیرند و یا به کانال اختصاصی او فوروارد می‌کنند. مدیر هم اگر فرصت داشته و سرش خلوت باشد به مرور سریع آن می‌پردازد و تمام.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید