عباس رافعی کارگردان فیلم سینمایی «غیبت موجه» در آستانه اکران فیلمی که پنج سال از زمان ساخت آن میگذرد گفته بود:
«امیدوارم این فیلم در چینش اکرانش ضربه نخورد و «غیبت موجه» لای فیلمهای کمدی له نشود.»
بخت با رافعی یار بوده است که این روزها در سینماها صدر گیشه در دست دو فیلم اجتماعی پیرپسر(اکتای براهنی) و زن و بچه(سعید روستایی) است. کمینه آنکه هر دو فیلم بالا نشین جدول فروش هفتگی هستند.پس از این دو فیلم، کمدیهای مرد عینکی و صددام گیشهها را داغ نگه داشتهاند.
استقبال از دو فیلم اجتماعی اخیر نشان میدهد که علاقهمندان به سینما با ژانر خاصی از جمله کمدی عهد و پیمان دائمی نبستهاند. آنها حاضر شدهاند بیش از سه ساعت به داستان تراژیک پیرپسر و یکصد و سی دقیقه به درام خانوادگی٫ اجتماعی زن و بچه دل بدهند و با سرگذشت تلخ همنوعان خود و یا رفتار هیستریک و شرارت بار پدری لاقید و بی مسئولیت بر روی پرده همدلی کنند تا نشان دهند برای سینمایی که روایتگر قصههای چند لایه و نمایشدهنده مناسبات پیچیده انسانی است، احترام قائلند.
اتفاقاً غیبت موجه با دو فیلم موفق این روزها بستر مشترکی دارد و آن زمینه خانوادگی و اجتماعی آن است. آنطور که کارگردان اثر گفته است، فیلم از فیلتر چهار شورای نظارتی و بازبینی عبور کرده است و خوشبختانه شورای واپسین، حداقل اصلاحیه را به فیلم داده است. به این ترتیب اگر فیلم غیبت ناموجه که چند روزی است اکران آن آغاز شده است، به موفقیت برسد به جز جذابیتهای ذاتی خود، موج همراهی مردم با فیلمهای اجتماعی را باید در توفیق آن دخیل دانست. اما اگر غیبت موجه ناکام گیشه لقب گرفت، دلیل آن را نه در فیلمهای کمدی روی پرده بلکه باید در نبود و غیبت ناموجه عناصر دیگری در فیلم جستجو کرد.
حالا که چند هفته از اکران فیلم غیبت موجه گذشته است، متاسفانه فیلم مورد استقبال نگرفت و قافیه را نه فقط به فیلمهای کمدی بلکه به فیلمهای اجتماعی هم باخت. کارگردان فیلم با مشاهده جاخوش کردن فیلم غیبت موجه در قعر جدول فروش، اظهارات تازهای را مطرح کرده است.
«اجحافی که به «غیبت موجه» شده این است که چهار سال در محاق قرار گرفت و وقتی شما حتی یک جنس در بازار تولید کنید و چهار سال بگذرد و آن را عرضه نکنید، مدلهای جدیدتری عرضه میشوند. درباره این فیلم هم همین اتفاق افتاده و واقعیت این است که اگر «غیبت موجه» چهار سال قبل اکران شده بود، فضایی که در آن زمان وجود داشت برای مردم ملموستر بود اما الان احساس میکنم گذشت زمان باعث شده شرایط جور دیگری رقم بخورد.»
در واقع رافعی واقعبینانه گفته است که فیلمش حرفی برای این زمانه ندارد و ناظر به جامعه پنج سال پیش بود. البته رافعی به همین مقدار هم بسنده نکرده و نبود بازیگران در فضای مجازی را هم باعث سرد بودن تبلیغات فیلم دانسته است.
«بازیگران همیشه میتوانند در دیده شدن فیلم اثرگذار باشند. این روزها دنیای تبلیغات و حضور بازیگران در فضای مجازی و تبلیغاتی فیلمها خیلی موثر است ولی بازیگران فیلم من حضور پررنگی در فضای مجازی ندارند و خانم حجار هم که اصلا در این فضا نیستند؛ به همین دلیل از چند جنبه با ضرر مواجه شدیم.»
در شماره گذشته صدای خاک آقای حاجی مشهدی نقد خوبی در باره فیلم غیبت موجه نوشته بود. او از عدم ارتباط ارگانیک و معنادار قصههای فرعی با پیرنگ اصلی نوشته بود. این ایراد جز آنکه باعث نحیف شدن قصه اصلی میشود، روایت را هم به پراکنده گویی وامیدارد. تاکید بر نمادها و بیان تمثیلی به تنهایی نمیتواند، ضعف داستان پردازی را برطرف کند. اگر رافعی مدرسه را به عنوان یک مرکز آموزشی و تربیتی ناامن و فاقد کارکرد اصلی میداند و بالا زدن چاه فاضلاب را استعارهای برای کهنه بودن نظام و روشهای آموزشی میپندارد، اگر او کارکنان مدرسه درگیر منافع شخصی خود نشان میدهد، همه اینها باید در خدمت محور اصلی یعنی جستجوی زن برای پیدا کردن پسر جوان باشد.
پ.ن: عباس رافعی در دهه نود یکی از کارگردانان نسبتا پرکار سینمای ایران بود.
اضافه کردن نظر