سر انجام از سوی روابط عمومی جشنواره فیلم فجر اسامی بیست و سه تله فیلم راه یافته به بخش ویدیو سینمای بیست و هشتمین دوره جشنواره اعلام شد . اگر بر خلاف پست قبلی من که به گزینش بیست و پنج اثر اشاره کرده بودم ، در خبر منتشره فقط نام از بیست و سه عنوان برده شده است ، بدان خاطر است که در چند هفته گذشته دو عنوان فیلم به دلیل پخش از تلویزیون از فهرست کنار گذاشته شدند . همچنین …
با اغماض مسئولان جشنواره ، علیرغم انقضای مهلت اعلام شده تعداد دیگری از آثار رسیده ، اعم از کوتاه یا بلند داستانی مورد بازبینی قرار گرفتند . به هر حال منابع سرمایه گذار و فیلم ساز نشان دادند که سالانه قادر به تولید و نمایش بیش از یکصد عنوان تله فیلم در کشور هستند و این رقم تقریبا دو برابر آثار سینمایی در کشور می باشد . از سوی دیگر مناسبات حاکم بر شبکه نمایش خانگی کشور ، گویای این واقعیت است که هر قدر در تله فیلم ها ،به عنصر اعتبار و اشتهار در چینش عوامل فنی و هنری اهمیت داده شود ، به همان میزان خریداران بهای بیشتری را برای ابتیاع رایت ویدیویی فیلم های تولید شده پرداخت خواهند کرد . به موجب پاره ای از اخبار امیدوارکننده ، چنانچه مدیران سیما و سینمای کشور به تفاهمی در زمینه مشارکت در تولید و پخش تله فیلم های با کیفیت و استاندارد برسند ، می توان روزی را تصور کرد که پس از گذشت مدت مشخصی از عرضه فیلم های بلند ویدیویی در شبکه نمایش خانگی ، شاهد نمایش آنها در شبکه های مختلف سیما باشیم تا بدین ترتیب ، قدری از سرمایه مصروف شده با بازگشت اقتصادی توام گردد و هم بر خلاف رویه کنونی تضمین بیشتری برای ماندگاری اثر و افزایش مخاطبان آن ، فراهم گردد.
اما می خواهم در ادامه یادداشت حق فیلم های کوتاه داستانی را هم به نوعی ادا کنم و کمی هم در باره کیفیت آثار انتخابی و معیار های انتخاب آنها بگویم . امیدوارم ذکر این نکات از زبان و قلم نگارنده که ده سال سابقه تدریس رشته های تصویری نویسی و فیلمنامه نویسی در دفاتر انجمن سینمای جوانان را دارد ، به عنوان مواضعی خیرخواهانه و تخصصی قلمداد گردد . گزینش نوزده فیلم کوتاه داستانی از بین بیش از یکصد و پنجاه فیلم رسیده ، به قدر کافی مبین نگاه سختگیرانه هیات بازبینی و البته محدودیت زمانی ستاد جشنواره برای نمایش این گونه سینمایی است . نمی خواهم در این مجال دوباره مقررات جشنواره را یادآور شوم اما بی مناسبت نمی دانم که بگویم ، این بخش نوعی جشنواره ی جشنواره های فیلم کوتاه کشور است . به این معنا که آثار راه یافته به بخش مسابقه جشنواره های فیلم کوتاه کشور ، اعم از موضوعی ، منطقه ای و ملی در طول سال ، یکبار دیگر در هماوردی به نام جشنواره فیلم فجر با یکدیگر رقابت می کنند و از این نظر اغراق نیست اگرادعا شود ، عصاره و ماحصل هنرنمایی و خلاقیت یکساله سینماگران کوتاه ایران در این بخش از جشنواره فجر به نمایش در می آید . از این رو همه کسانی که پیگیر تحولات معنایی و ساختاری فیلم کوتاه هستند ، سعی کنند ، تماشاگر این بخش باشند .
بطور کاملا منطقی فیلم هایی که فاقد اشکالات اولیه در جنبه های فنی بوده ، و از آن مهمتر توانمندی عوامل فنی و هنری خود را البته در خدمت روح حاکم بر اثر به رخ می کشند ، از تیررس نگاه هیات انتخاب دور نماندند . بعضی آثاری که فقط به دلیل عدم رعایت زمان اعلام شده ( ۱۵ دقیقه ) برای هر فیلم در مقررات جشنواره ، از گردونه انتخاب خارج شده اند نیز عموما واجد این خصلت برجسته بوده اند .
همانطور که در تعریف فیلم کوتاه استاندارد گفته شده است ، اثر بخشی در عین وحدت موضوعی ( یا یک موقعیت مشخص ) و ساختار و روایتی هوشمندانه از جمله خصایص این محصول سینمایی است . اگر فیلم هایی را که برجستگی عمده آنها تجربی بودنشان است ، استثنا کنیم ، خوشبختانه سایر نمونه های انتخاب شده الگوهای بسیار خوبی برای ساخت فیلم کوتاه هستند .
بی تردید موضوع بکر یا نگرش تازه فیلمساز به موضوعی آشنا ، نخستین مواجهه بیننده با هر فیلم از جمله فیلم کوتاه است . سازندگان فیلم کوتاه حتما باید فرزند زمانه خویش بوده و درک درستی از عصر خود داشته باشند . از گذشته تاکنون فیلم کوتاه بیش از هر چیز با شجاعت و صراحت آن شناخته شده است . از این رو پیروی از موضوعات مبتلابه سینمای موسوم به بدنه و غفلت از ظرفیت های بیانی فیلم کوتاه برای رمز گشایی از موضوعات مهم ولی مهجور اجتماعی ، شکست محتوم اینگونه فیلم ها را به دنبال خواهد داشت . در این دوره به قدر بضاعت و خمیرمایه آثار موجود از دریچه زلال و صمیمی و صادق سینماگران مستعد ، چشم اندازهای تازه ای به روی موضوعات و دغدعه های آنان گشوده شده است .
همچنین استفاده اصولی از عناصری همچون ؛ صدا ، فیلمبرداری ، طراحی صحنه و تدوین که در مجموع هویت زیبایی شناسانه ای را به فیلم می بخشند ، در صدر توجهات هیات انتخاب قرار داشت .
به فراخور شاکله داستانی آثار ، توقع این بود که فیلمساز در خلق و پرداخت موقعیت های دراماتیک و بروز نمودهایی چون تعلیق ، بحران و گره گشایی به معنای متعارف آن ، اهتمام لازم را معمول داشته و کشش و اشتیاق نسبی را در بیننده برای تماشای فیلم ایجاد کرده باشد .
البته کمترین فیلمسازی را می توان سراغ گرفت که قائل به این اصول بدیهی نباشد اما از دید یک ناظر بیرونی در مقام مقایسه ، قطعا توفیق بعضی از فیلمسازان نسبت به سایر رقبا در اعتنا و پایبندی به شاخص های فوق بیشتر جلوه می کند و ضیافت پر شورتری را به پا می کنند .
کار سختی است ، وقتی مجبوری اسمی از فیلمی نبری و در دایره تنگ کلیات محصور بمانی ، پس اجازه دهید موتور یادداشت هم در همین جا از نفس بیافتد . !
اضافه کردن نظر