مقدمه:
پدیده نمایش خانگی مانند بسیاری از مظاهر نوین ارتباطی و رسانه های جدید با کمی تاخیر در دسترس مردم قرار گرفت. در اوایل دهه شصت مدت کوتاهی ویدیو کلوب ها با تسامح دولت وقت آغاز به کار کردند اما بواسطه فشارهای وارده از جمله ادعای تضعیف سینمای ایران و فقدان فیلم ها و برنامه های ایرانی از ادامه فعالیت آنها جلوگیری به عمل آمد. باید بیش از یک دهه می گذشت تا حاکمیت از موضع ایجابی ویدیو را به مثابه یک رسانه مستقل ابزاری برای سرگرمی مفید آحاد مردم قلمداد کند و با انگیزه مقابله با ماهواره اجازه عرضه کنترل شده فیلم ها و برنامه های ایرانی و خارجی را در قالب ویدیو صادر کند. به این ترتیب ضرورت بهره مندی از این رسانه مورد انکار و غفلت قرار نگرفت و ساز و کارهایی از جمله تاسیس موسسه رسانه های تصویری وابسته به معاونت سینمایی و متعاقب آن تاسیس صدها فروشگاه عرضه محصولات فرهنگی توسط متقاضیان واجد شرایط محقق گردید. هنوز دهه هفتاد به پایان نرسیده بود که اجازه تاسیس موسسات ویدیو رسانه خصوصی هم صادر شد و شمار آنها در یک دهه به ۲۵ موسسه بالغ شد.
اینک در اغازین سالهای دهه ۹۰ آرایش نیروهای موثر در شبکه تغییرات تازه ای را پذیرا شده است. هر قدر در دهه هشتاد انفکاک و جدایی مشاغل و زمینه های کاری مشهود بود و هر کس تلاش می کرد عرصه مشخصی را برای سرمایه گذاری و فعالیت برگزیند، این روزها مرز فعالیت ها براحتی قابل تشخیص نیست. برای مثال تا همین چند سال پیش موسسات ویدیو رسانه به کار تامین و خرید فیلم ایرانی و خارجی مشغول بودند. در کنار تهیه کنندگان سینما، شرکت های تولید فیلم های ویدیویی به تولید آثار بلند داستانی مشغول بودند و هر دوی آنها پس از اتمام کار راهی دفاتر موسسات ویدیو رسانه می شدند تا با آنها برای عرضه اثر به توافق برسند. موسساتی که دوست داشتند کارهای خوب را در فرمت استاندارد DVD ارائه کنند، دست نیاز به سوی تکنسین هایی دراز می کردند تا کار آتورینگ و مستر سازی را برای آنها انجام دهند. پس از آن نوبت به شرکت های تولید و تکثیر لوح فشرده می رسید که فارغ از آنکه محتوای سفارش چه باشد، نیاز سفارش دهندگان را برآورد سازند. دهه هشتاد هنوز به پایان نرسیده بود که شرکت های پخش هم به مجموعه فعالان شبکه نمایش خانگی کشور افزوده شدند تا آنان نیز ضمن نقش آفرینی، سهم خود را از این خوان در حال گسترش طلب کنند. تا پیش از ورود شرکت های تخصصی پخش به صحنه درام شبکه، اشخاصی که نمایندگی پخش محصول نه چندان پر تیراژ موسسات را بر عهده داشتند، فروشگاه های محدود عرضه محصولات فرهنگی یا همان ویدیو کلوب ها را در سطح شهرها تغذیه می کردند.
در اولین سال دهه ای که پیش روی ماست، اوضاع به گونه ای که شرح آن را دادم، نیست. یعنی تعجبی ندارد که موسسه ویدیو رسانه ای کارهای فنی و حتی دوبله فیلمی را خودش انجام دهد. پیکی را به خدمت گیرد تا استمپر فیلم مورد نظر را به محل کارخانه ای که سندش به نام همان مدیر موسسه خورده است، برساند. جای شگفتی ندارد که تهیه کننده فیلمی ویدیویی یا برنامه ای موسیقیایی، مستقیما" با شرکت پخشی برای عرضه محصول به توافق برسند و آرم و لوگوی هر دو آنها در شبکه ویدیویی به رخ مشتریان و مخاطبین کشانده شود. اتفاق غیر منتظره ای رخ نداده است اگر مشاهده کنیم موسسه ای محصول تکثیر شده اش را با سامانه پخش اختصاصی اش را به اقصی نقاط کشور برساند. امر غیر متعارفی نیست اگر همزمان با سرمایه گذاری موسسات ویدیو رسانه برای استقرار خطوط صنعتی تکثیر محصول، در جبهه مقابل کارخانه داران هم ردای فرهنگ به تن کنند و در صف تاسیس موسسه ویدیو رسانه قرار گیرند. تغییر سیمای فرهنگی شهرهای بزرگ کشور به خوبی گویای آن است که این بار دهها هزار نقطه فروش برای عرضه صدها هزار نسخه از محصول تکثیر شده ویدیویی به خدمت گرفته شده اند و ویدیو کلوب ها فقط بخش کوچکی از زنجیره کنونی را شکل می دهند.
در زمینه پخش و توزیع فیلم، رقابت بین شرکت های وابسته به موسسات ویدیو رسانه با شرکت های بزرگ پخش مواد و کالاهای مصرفی، در جای خود دیدنی است. هر بار که موسسه یا تهیه کننده سریالی، شرکت پخش تازه ای را به خدمت و همکاری فرا می خواند، سامانه های شکل گرفته در بازار دستخوش تغییر می شوند و همه موزعین و فروشندگان خرد و کلانی که در انتظار دریافت فیلم و سریال از شرکت پخش قبلی هستند با هیبت تازه ای در بازار روبرو می شوند.!
در این میان اتفاقی که تاکنون نیفتاده است و خلاء آن بشدت احساس می شود، تاسیس و راه اندازی فروشگاه ها و پایانه های مدرن اختصاصی فیلم و محصولات فرهنگی است. اگر فروشگاه موسسه رسانه های تصویری و چند فروشگاه کوچک دیگر موسسات را استثنا کنیم، به نظر شرایط برای آغاز به کار این واحدها فراهم نگردیده است.
روی خوش به فناوری
آینده ویدیو از حیث تکنولوژِی و تغییراتی که طی این سالها پذیرفته است، تقریبا" مشابه شرایطی است که در سایر کشورهای توسعه یافته در حال وقوع است. ورود سیستم های سینمای خانگی، لوح فشرده بلوری، ورود تلویزیون های سه بعدی و LED، پورتکل تلویزیون اینترنتی، به اشتراک گذاشتن فایل فیلم های سینمایی در شبکه های اجتماعی مجازی و پلیرهای پیشرفته، شکاف و فاصله ای را بین کاربران ایرانی با کاربران دیگر ملل ایجاد نکرده است. مضافا" که عرضه فیلم در فضای مجازی نیز فرصت کم نظیری را برای دسترسی به بسیاری از تولیدات دیداری و شنیداری را فراهم کرده است و با افزایش سرعت اینترنت و پهنای باند آن ضریب نفوذ این امکان در آینده بیشتر خواهد شد. از منظر محتوایی بطور طبیعی هر قدر ارائه محتوا بصورت خلاقانه تری در شبکه ویدیویی صورت گیرد، محصولات رقیب و مغایر با فرهنگ اسلامی و ایرانی به حاشیه خواهند رفت. به تصریح روشن اساتید علوم ارتباطات در بازار پیامی که منع و رادعی برای عرضه محصول در آن نخواهد بود، مخاطب با استفاده از حق انتخاب خود بهترین و مرغوبترین کالا را برخواهند گزید.
در سال ۱۹۹۳ میلادی شرکت های سونی، فیلیپس، جی وی سی و ماتسوشیتا توانستند با استفاده از سیستم های فشرده سازی، نقطه ضعف قالب وی سی دی را که ظرفیت پایین آن در ثبت، ذخیره و پخش اطلاعات تصویری بود، برطرف کنند . البته آنها ظرفیت دیسک های فشرده را زیاد نکردند، بلکه با فشرده کردن اطلاعات، میزان دقایق تصاویر قابل ذخیره در آنها را تا ۷۴ دقیقه بالا بردند که در آن زمان ایده آل بود. از این قالب هیچگاه در کشورهای پیشرفته استقبال نشد چرا که نه تنها از لحاظ کیفیت هیچ برتری نسبت به vhs نداشت بلکه معایبی مانند استهلاک بالا را هم داشت.
سه سال بعد رییس وقت شرکت آی بی ام با مشاهده رقابت بی نتیجه چند شرکت برای ابداع روش های جایگزین وی سی دی، توانست همگان را متقاعد کند تا توسعه استاندارد ابداعی شرکت توشیبا را پیگیر باشند. بدین ترتیب استانداردی که بعدها دی وی دی نام گرفت، پدید آمد. در بیستم دسامبر ۱۹۹۶ کمپانی برادران وارنر یکی از همراهان توشیبا، اولین فیلم سینمایی را روی این قالب تولید و روانه بازار کرد.
اما چرا ابرام و پافشاری ما ایرانی ها برای استفاده از CD برای تکثیر و تماشای فیلم تا سال ۲۰۱۱ و تا زمان مرگ باعث و پدیدآورنده این مصنوع شگفت انگیر به درازا کشید، حتما" برای آقای نوریو اوگا رییس سابق شرکت سونی هم تعجب آور بود.
به یاد داشته باشیم که فرمت های پیشرفته خود به خود سبب ارتقای کیفیت فیلم نمی شوند. به عنوان مثال عکاسی مجدد یا اسکن یک عکس بی کیفیت، بهبودی به آن نمی بخشد. در تصمیم جمعی اتخاذ شده مهم آن است که تهیه کنندگان سینما و موسسات ویدیو رسانه به اتفاق کیفیت لازم و متناسب با حجم ذخیره سازی و پردازش اطلاعات در فرمت DVD را برای آن تدارک ببینند. در غیر اینصورت آش همان آش و کاسه همان کاسه خواهد بود. به عبارت دیگر با آنکه مستر نوریو اوگا از میان ما رفته است، میراث و ماترک او کماکان در ورای فیلم های شبکه نمایش خانگی ایران سایه گستر خواهد بود.!
صنعت سینما – ویدیو در آستانه یک تحول
تلاش های صورت گرفته برای دستیابی کشورمان به فن آوری سینمای الکترونیک e-cinemaخوشبختانه در حال به ثمر نشستن است و در سال آینده نخستین گام ها در این زمینه برداشته خواهد شد.. طبق نقشه راه ترسیم شده از این پس به فراخور اعتبارات تخصیصی و همیاری منابع استانی یکی از سالن های نمایش فیلم در پردیس های سینمایی و نیز سالن های مناسب در مجتمع های فرهنگی و هنری شهرهای فاقد سینما به تجهیزات نوین نمایش فیلم اختصاص خواهند یافت. به موجب پیش بینی های انجام شده برای دسترسی به نسخه دیجیتال دو راه موجود است . راه نخست که هزینه نسبتا" بالایی دارد، ان است که ابتدا نگاتیو فیلم ها پس از ظهور در لابراتوار، اسکن می شوند و بعد از انجام تدوین به شیوه غیر خطی، عملیات اصلاح رنگ، جلوه های ویژه تصویری و صداگذاری و اقداماتی از این دست، متخصصان با استفاده از نرم افزارهای مخصوص، فایل های صدا و تصویر را رمز گذاری می کنند. در نهایت با انتقال محتوا بر روی یک هارد پرتابل، هر سینما می تواند هارد مخصوص به خود را که زمان و دفعات مجاز نمایش فیلم در آن مشخص شده است، دریافت کند.
همانطور که پیداست در این روش چاپ کپی پزتیو برای نمایش فیلم در سالن های سینما منتفی می شود و نیازی به تبدیل- record- نسخه دیجیتال بر روی نگاتیو نمی باشد. از سوی دیگر با این فرض که دانش فنی لازم برای طراحی و ساخت سرورهایی که باید در سینماها مورد استفاده قرار گیرد در کشورمان وجود دارد، هزینه های ناشی از توسل به این تکنیک به مراتب کمتر از روش سنتی یا آنالوگ نمایش فیلم خواهد بود. زیرا بدین ترتیب نیازی به خرید دو دستگاه آپارات و تجهیزات جانبی آن وجود ندارد و در مصرف انرژی نیز صرفه جویی زیادی صورت خواهد گرفت. در روش دوم همانند شیوه هایی که هم اکنون معمول است می توان کپی سی و پنج میلیمتری فیلم آماده نمایش را از خروجی تله سینما به هارد منتقل کرد. از آن پس برای هر سینما با رمز گذاری جداگانه هارد مستقلی را کنار گذاشت.
اگر سوال شود چرا تعمد دارم به جای سینمای دیجیتال از عبارت سینمای الکترونیک استفاده کنم؟ بیشتر بدین خاطر است که کیفیت تصویر در Dcinema حداقل 2k است و در سینمای الکترونیک کمتر از این میزان است. مضافا" که تکنولوژی Dcinema بویژه در زمینه استقرار سرور و ویدیو پروژکتور در انجصار شرکت های عمدتا" آمریکایی است.
به منظور فرهنگ سازی و ارتقای کیفی استانداردهای صدا و تصویر در سینما و شبکه ویدیویی کشور چاره ای جز همه گیر شدن استفاده از فناوری مزبور نیست و احتمال قریب به یقین همانگونه که دولت هزینه میکس ساراند صدای فیلم های سینمایی و نصب سیستم های صوتی را در سالن ها بر عهده گرفت در این زمینه نیز، دولت سهم قابل توجهی از هزینه اسکن نگاتیو، مستر سازی(kdm)و استقرار سرور، پروژکتور و پرده نمایش مخصوص را در سالن های مورد نظر بر عهده خواهد گرفت.
از گذشته تاکنون مشکل بزرگ شبکه، تهیه مستر اولیه برای فیلم های سینمایی ایرانی بوده است. در حال حاضر پزتیو تله شده فیلم ها با همان صدای حاشیه فیلم! بر فرمت دی وی دی یا اچ دی ( خروجی تله سینما) به شرکت های تکثیر برای تولید استمپر داده می شود و نتیجه آن کیفیت نازلی می شود که از آن حظ می بریم. اما تهیه نسخه نمایش به روش اول؛ همزمان با انتقال محتوا بر هارد دیسک، مستری با کیفیت نیز برای نسخه ویدیویی ارائه می شود و صدا با طراحی مجددی برای نمایش خانگی میکس می گردد. در روش دوم نیز می توان با کار بیشتر بر روی مستر اولیه مستر بهتری را از حیث کیفیت صدا و تصویر بدست آورد و به تکثیر صنعتی آن در قالب لوح فشرده اقدام نمود.
موسسات ویدیو رسانه ای که مختصات و ویژگی های مستر اولیه را به صراحت در قرارداد با تهیه کنندگان سینما قید کرده اند، نشان داده اند که دانش فنی لازم را در این زمینه دارند و توانسته اند موجبات رضایت مخاطبان شبکه را بیش از سایر موسسات جلب کنند
تاثیر پذیری ویدیو از فضای رقابتی
شبکه نمایش خانگی ایران با یک مزیت نسبی روبرو است و آن فقدان تلویزیون خصوصی در کشور است. اگر راه برای برنامه سازی شبکه های فارسی زبان ماهواره ای در داخل ممنوع است و آثار فارسی زبان به نمایش در آمده از آنها قدرت رویایی با تولیدات رسانه ملی را ندارند، شبکه نمایش خانگی این امکان را دارد که با خروج از دایره نسبتا" بسته سوژه ها و موضوعات تلویزیون، قلمرو تازه ای را به روی مخاطبان خود بگشاید و به سهم خویش شبکه های رقیب غربی را به حاشیه براند. نمونه سریال هایی که در شبکه نمایش خانگی عرضه شده اند بخوبی موید این ادعا هستند که علاوه بر بداعت موضوع، نوع پرداخت و خلاقیت در اجرا هم می تواند نگاه ها را بسوی این شبکه فرابخواند. اما در نقطه مقابل این رسانه با چالش های عمده ای دست به گریبان است و چنانچه مدیران دولتی و خصوصی دست اندرکار آن چاره ای برای آنها نیاندیشند، سبب انفعال آن خواهند شد.
تعبیر "اورت دنیس" ( Everette Dennis ) مدیر مرکز "ژانت" ( Gannett ) برای مطالعات رسانهای، در سال ۱۹۸۷ بیان گویایی از این نیاز است.:
"امروزه سازمان های رسانهای در حال رشد و دگرگونی هستند و واقعیت این است که دیگر مالکان نمیتوانند ادارهی آنها را به عهده داشته باشند. صنعت رسانه نیازمند تعریف حرفه جدیدی است و آن فن مدیریت شرکتهای رسانهای است. دیگر یک متخصص روزنامهنگاری نمیتواند یک سازمان رسانهای اعم از پخش رادیو تلویزیونی، سایتهای اینترنتی و نشریات پر تیراژ را اداره کند. بلکه بعد دیگر قضیه بازار پیچیده محصولات رسانهای و رقابت با دیگر شرکتها برای بقا در بازار رسانهای است."
پس آنچه در مدیریت رسانه مهم است، علاوه بر درک مقتضیات تکنولوژیک، فهم تغییرات بازار است و این مستلزم رویکرد اقتصادی و مدیریتی به صنعت رسانهای است. از جمله فناوریهایی که در دیگر کشورها به آن متمایل شده اند، استفاده از فضای مجازی برای نمایش فیلم است. در ایران ازآنجا که به موجب قانون راه اندازی تلویزیون در انحصار صدا و سیماست، بهره برداری از ظرفیت فضای مجازی به نظر مغایرتی با قانون ندارد و می توان در شرایطی که الگوی فیلم دیدن بسرعت در حال تغییر است، به این شیوه نیز پرداخت. در پروتکل تلویزیون اینترنتی چنانچه پخش زنده تلویزیونی و اصطلاحا" برادکست را استثنا کنیم، موسسات می توانند با خرید رایت اینترنتی فیلم ها به خلق ارزش افزوده تازه ای برای فیلم های تهیه کنندگان و نیز درآمدی برای خود روی آورند. سیمای جمهوری اسلامی با هدف استفاده از این فناوری بصورت آزمایشی تلویزیون موسوم به تعاملی راه اندازی کرد و نشان داد که زیر ساخت های لازم در این زمینه خوشبختانه وجود دارد.
شبکه تعاملی چیست
این شبکه که در واقع همان -IPTV –است، امکانی را فراهم می کند تا کاربر (تماشاگر) برنامه های زنده تلویزیونی را هر وقت تمایل داشت تماشا کند(برنامه را متوقف کند یا عقب و جلو ببرد) و علاوه بر آن با انتخاب فیلم، سریال و موسیقی مورد علاقه در بانک شبکه، درخواست خود را به شبکه ارسال کرده و لحظه ای بعد به تماشای برنامه مورد علاقه خود مشغول شود( VOD ). دربروشور منتشره از سوی شبکه تعاملی –شیما- به ارائه سرویس های متنوع دیگری در همین زمینه اشاره شده است و برای مثال انجام بازی رایانه ای، خرید و آموزش غیر حضوری و خدمات متفرقه دیگر از جمله مزایای اشتراک تلویزیون تعاملی است. نکته جالب توجه در فرم نظر خواهی شبکه که بطور وسیع در نمایشگاه توزیع گردیده است، دسترسی کاربران به محتوای شبکه ویدیو رسانه کشور است. این ادعا در شرایطی مطرح شده است که در یکسال گذشته متقاضیان خصوصی و شخصیت های حقوقی نسبتا" توانایی با مراجعه به اداره کل همکاری های سمعی و بصری، متقاضی دریافت مجوز در همین خصوص بوده اند که با صلاحدید مقامات مسئول مقرر شده است، فعلا" موسسه رسانه های تصویری بسترهای حقوقی و اجرایی چنین پلاتفورمی را مهیا کند تا در آینده با تایید صلاحیت متقاضیان نسبت به صدور مجوز اقدام شود. از آنجا که مشتریان برای بهره مندی از سرویس های این شبکه نیازمند بکارگیری یک مودم اینترنت پر سرعت و رسیور مخصوص هستند، ترجیحا" شرکت های توانمند و معدودی باید به این عرصه وارد شوند تا با گسترش خدماتشان مخاطب را از خرید مودم و رسیور سایر شرکت ها بی نیاز سازند. ضمن آنکه اشتراک همزمان مشتریان با چندین شرکت، اصولا" منطقی به نظر نمی رسد. اگر پخش برنامه های زنده را که اصطلاحا" BROADCASTING نامیده می شوند، استثنا کنیم – به موجب قانون در انحصار صدا و سیماست – ورود سایر شخصیت های حقوقی به این رسانه نباید محل اشکال یا بحث باشد. در بروشور منتشره شبکه شیما نیز این عبارت مورد تصریح قرار گرفته است که اولین ارائه کننده خدمات تعاملی است و علی القاعده راه برای حضور شرکت های دوم و سوم باید باز باشد. همچنین اگر ضوابط پخش مورد نظر سیمای حمهوری اسلامی بر این شبکه جدید جاری و ساری باشد ، ناگقته پیداست که حجم انبوهی از تولیدات سالانه سینمای ایران مشمول توجه و عنایت مدیران شبکه قرار نخواهند شد و از این نمد کلاهی برای تهیه کنندگان سینما دوخته نخواهد شد. آنچه که برای مدیران موسسات ویدیو زسانه در این بین حائز اهمیت است، توجه به این نکته است که در هنگام خرید رایت ویدیویی آثار سینمایی، تهیه کننده را از فروش رایت نمایش اینترنتی- IPTV – در زمان پیش بینی شده برای توزیع محصول در بازار منع کنند.
یادآور می شود، به دلیل ممنوعیت استفاده از ماهواره در ایران و نیز فقدان سیستم تلویزیون کابلی، بهره گیری از شبکه دیتا و شبکه IP مناسب ترین گزینه برای انجام طرح هایی نظیر IPTV در کشور است.
بایسته های راهبرد تکنولوژی در شبکه نمایش خانگی
در مقام تعریف، راهبرد تکنولوژی را متخذ از راهبرد کلی سازمان دانسته اند. به عنوان مثال در مطالعه موردی موضوع این یادداشت، راهبرد ویدیو از سینمای ایران جدا نیست و باید ذیل ان تعریف و تبیین شود. در حال حاضر به میزان توسعه سالنهای سینما در مناطق فاقد سینما، سواد رسانه ای و بصری مردم افزایش می یابد و علاقمندی آنها برای پیگیری مسائل سینمای ایران تشدید خواهد شد. این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که تلویزیون ایران بخاطر رویکرد و بیانیه ماموریت خود توجه زیادی به تولیدات و آثار سینمای ایران نشان نمی دهد. از این روی اکثریت مردم باید فیلم های سینمایی را یا در سالن سینما و یا از طریق ویدیو نگاه کنند. از سوی دیگر رابطه و نسبت مستقیمی بین دیجیتالایز شدن صنعت سینما با توسعه کیفی ویدیو وجود دارد که شرح آن در فصل مربوط به صنعت سینما ویدیو در آستانه تحول به اجمال داده شد. اولویت سرمایه گذاری در به خدمت گرفتن فناوریهای نو و بهره برداری از آنها که در نقشه راهبرد تکنولوژی قابل جستجو است، فصل مشترک سینما و ویدیوست. به عنوان مثال توانمندی فنی سینما برای تولید و ارائه مستر استاندارد به موسسات ویدیو رسانه که شرایط بالنسبه قابل قبولی از حیث فناوری های روز دارند، در مجموع زمینه ساز عرضه فرمت ایده الی برای شبکه نمایش خانگی خواهد شد. همچنین به موازات تغییر عادات بینندگان برای تماشای فیلم و اجتناب آنها از خرید یا تهیه لوح فشرده و توسل به تکنیک های تازه دین فیلم، مدیریت رسانه ویدیو و موسسات ناشر را برآن می دارد که با هوشیاری کامل تحولات فناوری را تعقیب کنند و میزان استفاده مخاطبان از روش های نو و ضریب نفوذ هر روش را بدقت مطالعه کنند و حسب مورد تغییرات لازم را در راهبرد و استراتژی خود اعمال کنند. مباد که درنگ و تعلل موسسات در انتشار فیلم بر محمل دی وی دی که سبب ریزش مخاطب گردید، این بار با بی توجهی به شیوه های تغییر یافته تماشای فیلم لطمات بیشتری را بهمراه آورد. بدیهی است در این بین اعتنا به سایر جنبه های اقتصادی و اجتمماعی موثر در فضای کسب وکار حائز اهمیت فراوان است و در یک بسته کامل تصمیم گیری باید بدانها نیز اندیشید. شاید مروری بر تعریف مدیریت راهبردی وضوح بیشتری به این ادعا ببخشد. مدیریت استراتژیک تلاشی است پویا و نسبتا" سازمان یافته برای اتخاذ تصمیمات راهبردی و انجام اقدامات کلیدی که ماهیت و سمت گیری فعالیت های یک سازمان – بخوانید رسانه- را شکل می دهند و تغییرات جهشی در سازمان ایجاد می کند. تدبیر جسورانه مدیریت موسسه رسانه های تصویری در سال های گذشته برای توسعه بازار و اکتفا نکردن به ظرفیت محدود چند هزار ویدیو کلوب و ارائه تصویری تازه از فیلم به عنوان کالای مصرفی و روانه ساختن آن به ویترین دهها هزار سوپر مارکت و کیوسک مطبوعاتی ،کنشی هوشمند به منظور ایجاد تقاضای موثر در بازار بود که به تبع خود مطالبه مخاطب برای عرضه محصول در فرمت استاندارد دی وی دی را سبب شد. در این راستا ترویج فرهنگ خرید غیر حضوری و ایجاد فروشگاه های مجازی بویژه در کلان شهرهاتدبیر بایسته ای است که نبایداز آن غفلت ورزید.
جمع بندی
اگر چه عده ای از صاحبنظران بر این عقیده هستند که بدلیل سیر شتابان تغییرات تکنولوژیکی و تاثیر پذیری جامعه مخاطبان از تحولات، اتخاذ و پیش بینی برنامه و تصمیمات بلند مدت برای رسانه ها امر دشوار و ناممکنی شده است، اما همین مراجع توسل به استراتژی های اقتضایی و انطباقی را از نظر دور نداشته اند و معتقدند با اقدام بموقع و انطباق با شرایط جاری می توان از تحولات عقب نماند و خود را با آنها همسو نمود. بر اساس این نگرش تفکر و اقدام استراتژیک مقدم بر برنامه استراتژیک یا راهبردی است. از این رو" باید در موقع مناسب با درک شرایط و اثرات عوامل درونی و بیرونی اقدامات لازم را برای رویایی با وضعیت های پیش آمده را انجامم داد و با در نظر گرفتن تجربیات و آزمایش های قبلی در این زمینه راه حل های مناسب ارائه کرد.(مدیریت رسانه وحید خاشعی)"نگاهی به سیر تحولات در شبکه نمایش خانگی ایران و نقاط عطف آن که بعضا" در مواردی از جمله تیراژ محصول و تاکید بر فروش نسخه بیشتر- به جای اجاره- شرایطی استثنایی را رقم زده است، گویای تامل مستمر مدیریت این عرصه در تصمیم گیریها و رصد تغییرات نو به نوی روش های متفاوت فیلم دیدن است. در اینصورت زمینه برای حسن استفاده از سرمایه گذاری های صورت گرفته فراهم شده و در کوران رقابت رسانه های دیداری و شنیداری ویدیو نیز سهم خویش را برای جذب مخاطب طلب خواهد کرد.
جناب فروتن عزیز
IPTV:
فعلا تا معادل بهتری یافت نشده معادل معنایی و مناسب آی پی تی وی "تلویزیون با پروتکل اینترنتی" است که دقیقا و در مقایسه با تلویزیون های آنتن هوایی (تررستریال) و یا کابلی به نحوه دریافت آن اشاره دارد
Interactive Network:
شبکه تعاملی به انواع شبکه هایی اطلاق می شود که مخاطب می تواند در مسیری دوطرفه به داد و ستد اطلاعات با سرور یا فرستنده بپردازد و
آی پی تی وی یکی از این شبکه هاست و نه همه آن
ببخشید که حیفم آمد مطلب زیبا و کاربردی شما در همین حد ناچیز هم دقیق نباشد
البته اگر خاطر شریف باشد چند سال پیش در جلسه اداره کل در باره این موضوع کمی در این زمینه درس پس داده بودیم
قناد شیرین سخن
عبارت تلویزیون تعاملی را مهندسان سیما درست یا غلط به همین شبکه شیما اطلاق می کنند.! شبکه ای که IPTV می خوانندش. نمیدانم متوجه شدی یا نه این مقاله برگرفته و تنظیمی تازه بود از یک سلسله یادداشت با قدر ی مطالب افزوده شده که همزمان با جشنواره فیلم فجر در فصلنامه فارابی منتشر خواهد شد. چنانپه نظر دیگری داری دریغ نکن.
سلام اینکه تلویزیون اولین است باید پذیرفت اما اگر آخرین باشد جای تامل دارد بنابراین فعالان شبکه نمایش خانگی ضرورت رسانه ای کشور ایجاب می کند توانمندان این حوزه تردید نکنند و سریعتر وی او دی را اجرایی نمایند و معاونت سینمایی در جهت حمایت از تمام ظرفیت های خود استفاده کند
در ارتباط با شبکه های خدمات شنیداری و دیداری اینترکتیو پیشنهاد می کنم تلویزیون های دوسویه بکار رود