خبر ابلاغ تشکیل شورای سینما بعضی از منتقدان را به واکنش واداشت. یک رسانه این شورا و ماهیت دولتی آن را مغایر با ادعای مردمیسازی تعبیر کرد و کسانی نیز ترکیب غیرسینمایی آن را ناکارآمد توصیف کردند. بطور طبیعی همه تصمیمات دولتها زیر ذرهبین رسانهها و اهل نظر قرار میگیرند و گریزی از آن نیست و ای بسا نکات خوبی در برخی از نظرات بیان شده باشد.
دامنه این انتقادات زمانی میتوانست کمتر باشد که در ابتدا شورای سینما بصورت پایلوت و آزمایشی در یکی دو استان تشکیل میشد تا در ادامه نقاط قوت و ضعف آن استخراج میشد.
ابلاغ همزمان آییننامه راهاندازی شورا در ۳۱ استان که هر کدام مسائل و خصوصیات متفاوت خود را دارند، نتایج یکسانی را به بار نمی نشاند.
به عنوان مثال در استانی زیرساختهای نسبتا کافی وجود دارد اما ضریب اشغال سالنهای سینما پایین است. در استان دیگری برای هموطنان برخورداری از یک سالن یا پردیس سینمایی مدرن به یک آرزو بدل شده است و مردم از سالنهای قدیمی موجود استقبال نمیکنند.
در استان دیگری مردم با محصولات سینمایی قرابت فرهنگی احساس نمیکنند و سینما را آیینه زندگی و اکنون خود نمیدانند.
استانداران به عنوان روسای شورای سینما نگاه متفاوتی به مقوله هنر و از جمله سینما دارند. برخی ترجیح میدهند به اولویتهای مهمتری بپردازند.
استانداران و روسای سازمان برنامه و بودجه خوب میدانند که اعتبارات استانی آنها به ادارات کل ارشاد آنقدر ناچیز است که توقع زیادی از مدیران ارشاد ندارند. بودجههای اختصاص یافته از مرکز نیز بیشتر در رویدادهای فرهنگی و یا تقویمی مثل میزبانی جشنوارههای منطقهای و ملی در رشتههای مختلف فرهنگی و هنری هزینه میشود.
در شیوه اجرای آزمایشی میتوان بصورت دقیق هدفگذاری کرد و متناسب با اعتبار تخصیص یافته از مرکز و استان، عملکرد قابل سنجشی را انتظار داشت.
از سوی دیگر با توجه به طیف وسیعی از برنامهها و طرحهای قابل اجرا در حوزه سینما، چگونگی و نقشآفرینی دولت (سازمان سینمایی) و منابع استانی باید مشخص شود. به عنوان مثال حمایت از ساخت پردیس سینمایی توسط بخش خصوصی با حمایت از تولید فیلم کوتاه و بلند توسط فیلمسازان محلی، قابل قیاس با یکدیگر نیستند و مشوقهای احتمالی مقادیر عددی متفاوتی هستند.
بازتاب خبری چنین تصمیماتی از سوی دولت، انتظار مشابهی را در هنرمندان سایر عرصهها مثل هنرهای نمایشی، موسیقی، تجسمی و… ایجاد میکند و این احساس در آنها تقویت میگردد که سینما بیش از سایر هنرها در کانون توجه مدیران ارشد قرار دارد و به تعبیری دردانه و عزیزکرده آنهاست.
به این خاطر مسئولان امر باید به پیامدهای تدابیر خود اندیشه کنند و اجازه ندهند تا شائبه تبعیض و بیعدالتی برای اهالی فرهنگ و هنر پدید آید.
اضافه کردن نظر