روزانه های سینمایی

بنیاد اشتباهی برای انیمیشن ایرانی

روزنامه«ایران» کماکان به عنوان ارگان تبلیغاتی و رسانه‌ای دولت سیزدهم عمل می‌کند و به نظر می‌رسد مادام که مدیر مسئول آن تغییر نکند، به روند موجود ادامه خواهد داد. ایرادی هم ندارد! تا زمانی که دولتمردان سابق روزنامه‌‌های خود را راه‌اندازی کنند، بهتر است حرف ناگفته‌ای بر زمین باقی نماند و خدای ناکرده دستاورد و پیشرفتی در کارنامه دولت سه ساله از قلم نیافتد. روزنامه ایران در تازه‌ترین شماره خود بنیاد ملی پویانمایی را به عنوان دستاورد دولت مورد علاقه خود معرفی کرده است. اما آنچه که این گزارش را خواندنی کرده است، اظهارنظر فعالان انیمیشن کشور است که از دید آن‌ها تاسیس بنیادها و نهادهای دولتی نظیر پویانمایی، تأکید و اصرار بر مدل‌های اشتباهی است که با اقتضائات زمانه منطبق نیستند و به دلیل عدم کارایی هیچ‌گاه به هدف و مقصد موردنظر نخواهند رسید. همانطور که پیش از این بنیاد‌های مشابهی در لوایح بودجه برای خود جا بازکردند و هر ساله اعتبارات زیادی را به خود اختصاص می‌دهند اما بی‌خاصیت ظاهر شده‌اند.

حامد جعفری تهیه‌کننده انیمیشن‌های سینمایی پرفروش شاهزاده روم، فیلشاه و بچه زرنگ، به روزنامه ایران گفته است:

«رشد انیمیشن در کشورمان بدون حضور و تولی‌گری دولت یا یک نهاد مشخص متولی، شکل گرفته و توانسته تا سطح خوبی توسعه یابد. البته در گذشته نیز در ساحت فرهنگی کشور، نهادهای مشابهی راه‌اندازی شده که امروز کارنامه‌ آنها پیش‌ رویمان قرار دارد و محقق نشدن اهداف‌شان قابل سنجیدن و بررسی است. به عنوان نمونه بد نیست نگاهی به کارنامه بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای با همه فرازها و فرودهایی که داشته، داشته باشیم. بدیهی است تکرار این مسیر آزموده شده امری غلط است و می‌توان پیش‌بینی کرد حتی به اجبار ایجاد چهارچوب‌ها و دیوان‌سالاری‌ها یا هزینه‌کرد بودجه‌های هنگفت نیز در مدل‌های اشتباه، نمی‌توان به نتایج درست دست یافت. ممکن است این سؤال پرسیده شود که راه صحیح چیست؟ باید گفت دنیا خود را متناسب با پیشرفت تکنولوژی و علم همگام می‌کند و درخصوص هنرصنعت انیمیشن نیز که یک هنرصنعت فناورانه است مدل‌های متعدد و موفقی توسط دولت‌های مختلف به‌کارگیری شده است؛ پس نیاز نیست کارشناسان مربوطه یا مدیران بخواهند به اختراع مدل جدیدی دست بزنند بلکه می‌توانند با الگوگیری از مدل‌های موفق موجود و متناسب‌سازی آن با نیازهای داخلی کشور (که بر مبنای شناسایی دلایل موفقیت و گلوگاه‌های مانع در مسیر است) به یک روش جامع، صحیح و کامل برای تولی‌گری (نه تصدی‌گری) در این حوزه دست یابند که هم پایدار بوده و هم کارکرد لازم را داشته باشد

از دید تهیه‌کنندگان انیمیشن، اگر حاکمیت تمرکز و راهبرد خود را بر لغو تحریم‌ها و زمینه سازی برای عادی سازی رابطه با کشورهای توسعه یافته قرار دهد، شرایط بصورت کاملاً طبیعی برای حضور انیمیشن ایران در بازارهای جهانی فراهم می‌شود و با ورود تجهیزات و فناوری‌های روز، امکان تولید در مقیاس صنعتی بدون کمک مالی مستقیم دولت، برای انیماتورهای ایرانی در دسترس خواهد بود.

از سوی دیگر تاسیس نهادهایی مثل بنیاد ملی پویانمایی که بر روی کاغذ غیردولتی توصیف می‌شوند، در‌واقع بستری برای ایجاد بار مالی تازه برای دولت‌ها هستند. بطوریکه درصد قابل توجهی از اعتبارات حمایتی که باید صرف کمک‌ و حمایت از استودیوهای انیمیشن بر اساس نیاز اعلامی آنها بشود، پس از این صرف خرید ساختمان، جذب کارمند و کارشناس و مدیر و هزینه‌های جاری چنین نهادهایی می‌شود.

تاکنون مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان وظیفه اصلی حمایت از انیمیشن‌های کوتاه هنری را بر عهده داشتند. سازمان سینمایی سوره در سال‌های اخیر سرمایه‌گذار انیمیشن‌های «لوپتو» و «رؤیا شهر» بوده و مؤسسه اوج نیز تهیه انیمیشن بلند «ببعی» را بر عهده داشته است.

پر واضح است که اگر تاسیس بنیاد اخیر بر اساس یک طرح تحقیقاتی و مطالعاتی صورت گرفته بود و اهالی انیمیشن و کارشناسان این رشته ( و نه فقط عده‌ای خاص) در جریان راه‌اندازی آن قرار می‌گرفتند، امروزه آغاز به کار بنیاد پویانمایی اینگونه مورد نقد قرار نمی‌گرفت. بدیهی است تهیه‌کنندگان و کارگردانانی که در ۳۰ سال گذشته بیشتر از طریق تولید سفارش‌های مرکز صبا در تلویزیون ارتزاق کرده‌اند، حتی اگر با مناسبات اقتصادی و صنعتی روز انیمیشن در جهان بیگانه نباشند، انگیزه‌ای برای ورود به چالش رقابت با همتایان خارجی و جذب سرمایه از کانالی به جز دولت را ندارند. ترجیح این عده آن است که در کنار تدریس دانشگاهی و تولید مجموعه‌های تلویزیونی در بنیاد تاره تاسیس نیز دفتر و دستکی برای خود دست و پا کنند و از مواهب آن برخوردار شوند.

انتظار این بود که دولتمردان به جای سوار شدن بر موج توفیقات نسبی تعدادی از فیلم‌های انیمیشن در بازار داخل و خارج از کشور، تقویت استودیوهای خصوصی ساخت انیمیشن را مورد توجه قرار می‌دادند و بر اساس فهرست اولویت‌های سازندگان انیمیشن، توجه خود را به تأمین نیازهای اساسی آن‌ها معطوف می‌کردند. ظرفیت‌های موجود در «مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی» کافی بود تا به جای موازی‌کاری، مرکز گسترش علاوه بر حمایت از فیلم‌های بلند سینمایی مستند و داستانی، سیاست‌گذاری و تنظیم‌گری امور مربوط به انیمیشن‌های سینمایی را نیز عهده‌دار شود، تا با مشارکت تهیه‌کنندگان انیمیشن در مسیر‌های درست و مورد نیاز عملیاتی گردد.

اگر به زعم مدیرعامل بنیاد ملی پویانمایی اجرای مدیریت جزیره‌ای باعث شده است که «هر کسی برای پویانمایی از ظن خودش تصمیم بگیرد و اجرایی کند و قسمتی از بیت‌المال را به این جریان وارد سازد و بازوهای مؤثر در تناسب و ترکیب جامع با یکدیگر قرار نگیرند و ذیل یک تصمیم‌سازی کلان هر کدام قسمتی از این بار را به دوش نکشند، بلکه هریک به راهی بروند و حتی از راه یکدیگر بی‌خبر باشند و گاهی به راه‌های تکراری بروند» ایشان اطمینان داشته باشد که بعد از این نیز در بر روی همین پاشنه خواهد چرخید و بنیاد تازه تاسیس کاری برای هم‌افزایی‌ تولید‌کنندگان دولتی و غیردولتی نخواهد کرد.

اصلاً مگر تولیدات سالانه انیمیشن ایران چه میزان است که شما به فکر هم‌افزایی افتاده‌اید. هم افزایی یعنی چی؟ مدیریت دولتی سینمای ایران در چهل سال گذشته چنین ادعایی در سر نداشته است و وظیفه او در صدور مجوز ساخت و نمایش و حمایت از تولیدات مورد علاقه‌اش بوده است. پر‌رنگ کردن کلیدواژه هم افزایی به خوبی نشان می‌دهد که راه را اشتباهی آمده‌اید و از متن واقعیت‌های انیمیشن ایران دور هستید. فرصت برای جبران و اصلاح راه طی شده باقی است.

در همین رابطه بخوانید.: چه کسی گفت انیمیشن بنیاد می‌خواهد؟ اینجا

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۲ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید