از عرضه آخرین قسمت مجموعه قلب یخی – فصل سوم- یکماه گذشت. تمام کسانی که امیدوارانه در چند هفته گذشته سایت موسسه پخش کننده را کلیک کرده اند، از زمان توزیع قسمت های باقیمانده اطلاعی کسب نکرده اند . این در حالی است که تا قسمت شانزدهم بطور تقریباً منظمی زمان پخش هر قسمت از مجموعه در همان سایت اعلام می گردید.
مدیر موسسه پخش پیشتر در مصاحبه هایی بی محابا قول داده بود وقفه ای در توزیع سریال پدید نیاید و قبل از شلیک توپ تحویل سال، پرونده سریال را ببندد. او غافل از این نکته بود که سر رشته همه امور دست او نبود و نباید طوری وانمود کند که گویی سریال جز با سر پنجه تدبیر او تولید و عرضه نمی شود. او بعد از ناکامی و شکست در توزیع منظم مستند روزی روزگاری فوتبال – هر چند که تقصیری متوجه شرکت او نبود – باید قدری با احتیاط حرف می زد و احتمال می داد که اتفاقاتی پیش بینی نشده مانع از عرضه سریال گردد.
مسئله در ظاهر چندان پیچیده نیست. پیش بینی اولیه سرمایه گذار و تهیه کننده درست از آب درنیامده است. به زعم آنها حضور کم سابقه مجموعه ای از ستارگان سینما در فصل سوم سریال می توانست به مثابه یک بمب عمل و توجهات را به خود جلب کند. یک بار دیگر اسم بازیگران را مرور کنید. مهران مدیری، رضا عطاران، هدیه تهرانی، رضا کیانیان و … . هنرنمایی هر کدام از آنها در پروژه ای کافی است که استقبال تماشاگر را در حد قابل قبولی تضمین کند.
در اینصورت چرا برای "قلب یخی" جای این قاعده و استثنا عوض شد؟ بد نیست بدانید پروانه ۲۲ قسمت از مجموعه صادر شده است. کارگردان تصویر برداری قصه را در ۳۴ قسمت (۱۷ پک) به اتمام رسانده است. در مقابل متاسفانه شنیده ها حاکی از عدم رضایت سرمایه گذار برای ادامه پروژه است. شرکت پخش کننده هفته هاست منتظر دریافت دستور تکثیر از تهیه کننده است. مونتاژ مجموعه به دلیل روشن نبودن وضعیت به حالت تغلیق درآمده است. در فضای مجازی واکنش های منفی کاربران رو به فزونی گذارده است.
تهیه کننده سریال اگر در دو فصل قبلی سریال هر طور بود گلیمش را از آب بیرون کشید، این بار ظاهراً رمق و قدرتی را در خود نمی بیند تا کاروان در میانه راه متوقف مانده سریال را دوباره به حرکت وادارد.
بهانه عرضه همزمان دو سریال و کاهش قدرت خرید مردم از تهیه کننده پذیرفته نیست چون بازخورد سرد و منفی مخاطبان از زمانی نمودار شروع شد که هنوز "ویلای من" رونمایی نشده بود. در واقع "قلب یخی" هفته ها در بازار هماورد و رقیبی نداشت.
پاسخ سرد بازار و عقب نشینی سرمایه گذار به تبع آن، قطعاً دلایل روشنی دارد اما تهیه کننده می بایست قبل از سرمایه گذاری مطالعه و تحقیقی را صورت می داد و مطمئن می شد راهی که او برگزیده است به سر منزل مقصود خواهد رسید.
سرمایه گذار حق خود می داند سرمایه اش در جایی به کار گرفته شود که بازگشت و سودی را نصیبش سازد. او محکوم نیست سرمایه اش را هدر دهد و هیچ چشم انداز روشنی را هم پیش رویش نبیند. با منطق او جلوی ضرر را از هر جا بگیری فایده است. اما تهیه کننده چه جوابی برای دفاع از حیثیت حرفه ای خود و صدها هزار بیننده ای دارد که پس از قهوه تلخ بار دیگر در شبکه نمایش خانگی مغبون شدند و احساس می کنند عواطف آنها به بازی گرفته شده است؟ برآورد مخاطبان مجموعه با احتساب این واقعیت است که هر نسخه اریژینال را حداقل چهار نفر می بینند.
پیامدهای اتفاق ناگوار و تلخ توقف توزیع "قلب یخی" بیش از هر چیز دامن سریال دیگر شبکه یعنی "ویلای من " را خواهد گرفت. می پرسید چرا؟ شرایط حاکم بر شبکه بی شباهت به قاعده و قانون "ظروف مرتبطه" نیست. تاثیر مثبت و منفی اقداماتی از این دست به راحتی دیگر آثار و مجموعه های شبکه را در برمی گیرد. کمترین عارضه آن است که مخاطب با خود می اندیشد؛ چه تضمینی است که "ویلای من" ادامه یابد و رشته ارتباط حسی او با مجموعه به یکباره قطع نشود.!
اضافه کردن نظر