در یادداشت پیشین همه یا بخشی از نظرات موافقان واگذاری نظارت بر سریالهای غیرتلویزیونی به تلویزیون را برشمردم و در ادامه به بررسی و میزان درستی و نادرستی آنها میپردازم. در همین ابتدا در بررسی نظر موافقان برای برداشتن طفل سریال از دامن دولت بگویم که برای پرهیز از یک مغالطه نباید فراموش کنیم که اگر تلویزیون واقعا بخواهد خیمه خود را در زمین سریالهای غیرتلویزیونی برپادارد با یک تناقض بزرگ روبرو هستیم چون با این کار قاعدتا سریال غیرتلویزیونی معنی خود را از دست میدهد و با قلب ماهیت به نوع دیگری از سریال تلویزیونی بدل میشود. پرواضح است سریالی که با ضوابط و ملاکهای رایج در تلویزیون ساخته شده باشد، ولو آنکه در مالکیت تلویزیون نباشد، چیزی در امتداد محصولات تلویزیونی است و در ظاهر و باطن تفکیکی بین آنها نمیتوان قائل شد. به عنوان مثال کافی است به سریال مثلا کمدی «موچین» که تاکنون سه قسمت آن پخش شده است نگاهی بیاندازید تا همه چیز دستگیرتان شود.!
یکسانی ضوابط پخش
موافقان بر این عقیده هستند که اگر سریالهای نمایش خانگی زیر بلیط تلویزیون بروند، دیگر دغدغه شل حجابی و بدحجابی برطرف خواهد شد و سبک زندگی با الگوی موردنظر سیمای جمهوری اسلامی ترویج خواهد شد. موافقان به این سوال پاسخ نمی دهند که چرا با وجود تولید و پخش صدها سریال تلویزیونی در ۴۰ سال گذشته و پخش آنها از شبکههای متعدد تلویزیونی، در سطح جامعه حجاب و پوشش موردنظر آنها دیده نمیشود و جمعیت قابل توجهی که عموما به عفاف پایبند هستند، نوع پوشش مطلوب تلویزیون را انتخاب نکردهاند. ایراد کار در کجاست؟ منطقی نیست که علت را در پخش ۳۰ سریالی بدانیم که طی ده سال گذشته در نمایش خانگی توزیع شدهاند، چون انتقادات از سریالهای این شبکه یکی دو سالی است که بر زبانها افتاده است و شامل همه تولیدات اختصاصی این شبکه نمیشود. مشکل آنجاست که این عده در فهم و تحلیل مسائل اجتماعی به اشتباه میافتند و با تقلیل موضوع، عوامل متعدد در ظهور و تشدید چالشهای اجتماعی را نادیده میانگارند. به عنوان مثال اگر تصمیمات اقتصادی برنامهریزان کشور به گونهای است که به تضادها و فاصله طبقات اجتماعی دامن میزند و کسب سود و ثروت یکشبه به ارزش تبدیل میشود، بدیهی است که سبک زندگی مردم دستخوش تغییرات اساسی میشود و همه ساحتهای اجتماعی از آن متاثر میشوند.
اصلا گیرم از این پس سریالها به قاعده مورد نظر تلویزیون ساخته و پخش شدند با تولیدات سالانه سینمایی باید چه کرد؟ آیا فرمول مشابهی برای فیلمهای سینمایی نیز مدنظر قرار خواهد گرفت!؟
بنابراین اگر ایراد از نحوه اعمال نظارت دولت بر محصولات نمایش خانگی و حتی سینمایی است، باید این مشکل را در جای خود مورد رسیدگی قرار داد و حداقل به دور از محاکمه غیابی، توضیحات و دفاعیات مدیران و اعضای شوراهای پروانه ساخت و نمایش سینمایی و غیرسینمایی را که خیلی از آنها یک پایشان در تلویزیون است، شنید و اخذ کرد.
این پرسش جدی است که مدیران تلویزیون که در تولید و پخش فیلم و سریال پایبندی زیادی به رعایت حجاب حداکثری نشان میدهند، چرا در تهیه گزارشهای خبری در سطح شهر بویژه در موسم انتخابات واقع بینی پیشه میکنند و حجاب عرفی زنان و دختران را نیز به رسمیت میشناسند؟ آیا یکی از دلایل افت کیفی سریالهای تلویزیونی و محدود بودن دایره قصهها و سوژهها همین نگرش انتزاعی و آرمانی به حجاب اسلامی و روابط و مناسبات جاری بین آدمهای جامعه فارغ از جنسیت آنها نیست؟ چشم پوشی و یا کم کاری تلویزیون در نمایش هنرمندانه طیف وسیعی از آسیبهای اجتماعی باعث کاهش آنها نشده است و تلویزیون به صرف آنکه رسانه عمومی است، نباید برای پرهیز از انگ سیاه نمایی از کنار چالشهای اجتماعی محسوس و غیرقابل انکار در زوایای پیدا و پنهان جامعه عبور کند.
قصد ندارم بی انصافی پیشه کنم و محظورات تلویزیون را نادیده بگیریم. خوب میدانم بحث و بررسی در باره آسیبهای اجتماعی در خلال سایر برنامههای زنده و تولیدی رادیو تلویزیون به کرات مطرح شده است و قابل انکار نیست. با درک همین واقعیت باید اجازه داد رسانه و مدیوم دیگری که ملاحظات تلویزیونی را کمتر دارد، قدری عریانتر و موثرتر به معضلات اجتماعی در قالبهای نمایشی بپردازد و اجازه دهیم این استقلال زبانی به مرور کامل و پخته شود و غلطها و اشتباهات آن را بزرگ نمایی نکنیم. …. ادامه دارد
روزانه های سینمایی را در تلگرام دنبال کنید: http://t.me/cinemadailyir
اضافه کردن نظر