روزانه های سینمایی

این کاراکتر‌های دوست نداشتنی

کاراکترهای امروز موجود در سریال‌های شبکه خانگی به نوعی کمترین درصد از جامعه ایرانی را تشکیل می‌دهند و حتی می‌شود گفت که دغدغه‌های آنها و جنس فکر کردن آنها به بخش بزرگی از بدنه اصلی جامعه نزدیک نیست.

نگاهی به شخصیت‌پردازی در سریال‌های شبکه خانگی
این روزها با وجود مشکلات مالی فراوانی که سینما و تلویزیون با آن درگیر هستند، بخش سینمای خانگی روزهای نسبتاً خوبی را سپری می‌کند. در ایامی که سریال های شبکه خانگی به شکل پیاپی در حال تولید و عرضه شدن در بازار شبکه خانگی هستند. سریال‌هایی که هرکدام در تلاش بوده‌اند با استفاده از خلق کاراکترهایی در دل قصه‌های امروزی مخاطب خود را جلب کنند و او را تا پایان سریال با خود همراه کنند.
لاکچریسم عوام‌گرا جواب نمی‌دهد
با نگاهی به برخی از سریال‌های شبکه خانگی در این روزها، متوجه می‌شویم که کاراکترهای اصلی قصه‌ها با چند چالش روبه رو هستند:
۱.کاراکترهای قصه‌های سریال‌های شبکه خانگی در دام لاکچریسم برای جلب مخاطب افتاده‌اند. به طوری که قهرمان‌های اصلی این قصه‌ها از یک طبقه خاص و از دهک‌های بالای جامعه هستند که مخاطب آنها را دور از خود می داند.
۲.طبقه متوسط یا فقیر در اکثر موارد از نگاه نویسندگان این سریال، به سختی می‌تواند قهرمان اصلی قصه باشد.
۳.کاراکتر حرف بزن نداریم. بخش زیادی از کاراکترهای قصه‌های این روزهای شبکه خانگی در موضوعاتی همچون مواد مخدر، مشروب، شب نشینی‌های شبانه غرقند. اغراق بسیار در این زمینه مخاطب را از آنها دور کرده است.
۴.کاراکترها نمونه مشابه زیادی در سریال های دیگر دارند و همین مسأله ذهن مخاطب را با این جمله روبه رو می‌کند: این کاراکتر همان کاراکتر فلان سریال است.
از این جامعه تا آن سریال….
این چالش‌ها و مشکلات در کاراکترهای سریال‌های شبکه خانگی در حالی است که وضعیت جامعه ایرانی و به نوعی آدم‌های جامعه ایرانی با فضایی متفاوت در زندگی خود رو به رو هستند.
۱.قشر متوسط و فکور جامعه به‌دنبال چرایی وجود بحران‌های اجتماعی در جامعه است و علاقه‌ای به زیست لاکچری به آن معنای خاص ندارد.
۲- دهک پایین جامعه در مشکلات پیش پا افتاده خود غرق است و به چگونگی سر کردن امروز خود تا فردا فکر می‌کند.
۳- بخش جوان جامعه ایرانی که تعداد قابل توجهی از آنها تحصیلکرده‌اند یا تحصیلات را می‌گذرانند به‌دلیل تحقق نیافتن رؤیاها یا به‌دنبال وضعیت آرمان خواهانه دغدغه‌هایی دارند یا در فکر خروج از کشورند.
با این ترسیم از جامعه ایرانی می‌شود به این مسأله اشاره کرد که کاراکترهای امروز موجود در سریال‌های شبکه خانگی به نوعی کمترین درصد از جامعه ایرانی را تشکیل می‌دهند و حتی می‌شود گفت که دغدغه‌های آنها و جنس فکر کردن آنها به بخش بزرگی از بدنه اصلی جامعه نزدیک نیست. برای همین اغلب دوست داشتنی یا ماندگار نخواهند شد. دقیقاً نمونه وارونه همین ماجرا را می‌توان در مجموعه شهرزاد مشاهده کرد. فارغ از بستر تاریخی جذاب شهرزاد، کاراکترهای شهرزاد دوست داشتنی‌اند و قابل همذات پنداری برای مخاطبان هستند. در مجموع به نظر می‌رسد که سریال‌سازی در شبکه خانگی درآینده باید همچنان در یک روند پیش رونده فکر بیشتری به‌حال کاراکترهای خود کند. کاراکترهایی که باید بتوانند مخاطب را به همذات پنداری سوق دهند و همراه کنند تا مخاطب به خریدن قسمت بعدی سریال همچنان علاقه داشته باشد.
منبع: روزنامه ایران
رضا فرخی
منتقد سینما و تلویزیون

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید