متن خبر
آقای مرتضی میرباقری معاون سیمای سازمان صدا و سیما گفته است:
مذاکراتی را با حوزههای بالادستی انجام میدهیم بر محور اینکه نباید استاندارد چندگانه در تولیدات نمایشی در کشور وجود داشته باشد، حالتی که اکنون وجود دارد. وی ادامه داد: استانداردهای تلویزیون از نظر حرمت، حریم، حلال، حرام، حجاب و… مشخص است و این استانداردها را حوزههای دیگر هم باید رعایت کنند وگرنه اگر استانداردها چندگانه باشد نوعی فضای بلبشو به وجود میآید. معاون سیمای رسانه ملی با اشاره به اینکه فضای از هم گسیخته در حوزههای گوناگون، استانداردها را هم بههم میریزد، بیان کرد: این استانداردها هم از نظر محتوا و هم از نظر مالی تفاوتهایی را به همراه داشته است. به طور مثال شما میبینید که نویسندهای در تلویزیون یک قسمت از یک فیلمنامه را با هشت میلیون تومان دستمزد مینویسد اما در شبکه نمایش خانگی همان فیلمنامه را قسمتی ۲۵ میلیون تومان مینویسد یا بازیگری در اینجا دستمزدی میگیرد که در آنجا سه برابر آن را مطالبه میکند.
میرباقری تصریح کرد: در کوتاهمدت ممکن است عده محدودی از این استانداردهای چندگانه بهرهمند شوند اما این چندگانگی در طولانیمدت صنعت سریالسازی ایران را مختل میکند و ما با جدیت در تلاش هستیم که این استانداردهای چندگانه بهم بخورد. اگر این شرایط بهم خورد و تغییر کرد میتوان از تولیدات شبکه نمایش خانگی در سیما هم بهره گرفت.(به نقل از روزنامه صبح نو ۲۲ اسفند)
نقدی بر اظهارات معاون سیما
آقای میرباقری نگفته است که ضوابط و استانداردهای متفاوت پخش و نمایش، فقط در محدوده تلویزیون و نمایش خانگی خلاصه نمی شود و سینما نیز ملاک های متفاوتی از رسانه ملی دارد. وی با اذعان به اینکه تلویزیون حرام و حلال را بیشتر رعایت می کند، این پیام ضمنی را داده است که نمایش خانگی و لابد سینما باید خود را با ضوابط تلویزیون تطبیق دهند و بنانیست ضوابط پخش تلویزیون به دو مدیوم دیگر نزدیک شود.
معاون سیما همچنین مدعی است که با توسل به حوزه های بالادستی در تلاش است تا استانداردهای چندگانه را بهم بریزد و استانداردهای کنونی تولیدات نمایشی را یگانه و یکسان سازد. از این اظهارات استنباط می شود که تعامل بین مدیران ارشد رسانه ملی و سازمان سینمایی به نتیجه و توافق مورد نظر ایشان منتهی نشده است ولاجرم به دخالت حوزه های بالا دستی نیاز شده است. وی تصریح نکرده است که منظور از مقامات بالا دستی وزیر ارشاد و رپیس رسانه ملی است و یا آنکه مراجع ذی نفوذی خارج از این دو دستگاه مد نظر ایشان است. با علم به اینکه پیش از این گفتگو و تعامل نزدیکی بین مدیران عرصه سیما و سینما پیرامون موضوع مورد اختلاف صورت نگرفته است، قاعدتا باید بدون نیاز به دخالت مرجع ثالث، ابتدا فضای مفاهمه و درک مشترک بین مدیران این دو رسانه شکل بگیرد تا به تدریج نتایج مورد نظر رخ بنماید.
نکته مغفول مانده در این میان آن است که در سینما و نمایش خانگی بر خلاف تلویزیون ، دولت کارفرما و سفارش دهنده فیلم و سریال نیست و این توانایی را ندارد که تولیدات را آنگونهآکه باید و شاید به سمت و سویی هدایت کند که خود مایل به آن است. توجیه هنرمندان و قشر مولف به رعایت حدوبد و پرهیز از حریم شکنی، نیازمند برخوردهای اقناعی و غیربخشنامه ای است تا حاصل کار در نهایت بر دل و جان بیننده بنشیند و از شایبه ریا و بی صداقتی دور باشد.
از سوی دیگر قراپن نشانگر آن است که تلویزیون در موسم انتخابات، راه پیمایی ها و یا روزهایی که در تقویم به ایام الله شهرت دارند، به عقب نشینی تاکتیکی از مواضع خود در زمینه حجاب روی می آورد و نمایش حجاب عرفی را به رسمیت شناخته و در دو گانه حرام و حلال، بر مباح بودن آن صحه می گذارد. همچنین تلویزیون از گذشته تا حال در ایام نوروز با وسعت نظر بیشتری دست به انتخاب و خرید فیلم می زند و از ضیق و تنگنای ممیزی و خطوط قرمز خود موقتا خارج می شود و مبادرت به پخش آنها می کند اما در دیگر ایام سال دوباره تظاهر به رویه مالوف خویش می کند.
در اینکه شکاف و فاصله زیادی بین معیارهای پخش در سه مدیوم سیما، سینما و نمایش خانگی وجود دارد شکی نیست اما به نظر می رسد همانقدر که ضرورت بازنگری در پوشش و گریم مردان و زنان در قالب تولیدات سینما و نمایش خانگی وجود دارد و نقض و تقلیل حدود و ضوابط شرعی نباید از حدی فراتر برود، تلویزیون نیز باید دست از رفتار دو گانه خود به شرحی که رفت بردارد و با قدری تعدیل در رفتارها و کنش های ممیزی خود به گونه ای عمل کند که تولیدات نمایشی محلی برای بروز و نمایش همه آحاد جامعه باشند و برای باور پذیر کردن شخصیت های نمایشی، معدل پایبندی و تقید به حدود شرعی و عرفی را مد نظر قرار دهد. اگر چه ایده آل آن است که در صحن جامعه تراز حجاب و عفاف و نیز حریم و حرمت به همان گونه ای باشد که سیما در تولیداتش به تصویر می کشد اما اگر با خودمان صادق باشیم، واقعیت چیز دیگری را می گوید و تلویزیون به معنای رسانه ملی نمی تواند نسبت به آن موضع انکاری اتخاذ کند. مدیران تلویزیون خوب می دانند که سیمای واقعی جامعه ما همانی است که در پس زمینه گزارش های خبرنگاران سیما از سطح شهر مشاهده می شود و هر قدر هم تصویر بردار بخواهد کادر را تغییر دهد، نمی تواند از واقعیت جاری در پوشش قشری از زنان و دختران در جوامع شهری فرار کند.
بخش دوم اظهارات معاونت سیما مربوط به تعرفه متفاوت دستمزدها در رسانه های یاد شده است که باید به طور جداگانه به آن پرداخت و فقط اجمالا باید گفت که بی شک هر گونه توافق در این زمینه نه با ضرب و زور مداخله مراجع بالادستی، بلکه باید از طریق صنوف ذی ربط و اجماع آنها بدست آید.
اضافه کردن نظر