در این چند هفته ای که از تغییرات مدیریتی در سازمان صدا و سیما می گذرد به جز نکته ای که در دل یکی از یادداشت هایم آوردم، اظهار نظر مستقل دیگری در باره این رخداد که می تواند مهم تلقی شود، نکردم. بسیاری از نکته سنجان و صاحب نظران در جراید و سایت های مختلف انصافاً نظرات خوب و کارسازی را مطرح کردند که اگر آقای «علی عسگری» فرصت خواندن همه آنها را هم ندارد، یکی از همکارانش می تواند چکیده آنها را استخراج کند و به رویت ایشان برساند. اینکه می گویم انتصاب ایشان مهم تلقی شود دقیقاً در گروی این نکته است که به انتقادات و پیشنهادات اهل فن توجه نماید و در ادامه مدیریتش طرحی نو دراندازد. به هر حال «علی عسگری» طی سالیان مدیدی از مدیران ارشد سازمان بوده است و این شائبه وجود دارد که با همان دست فرمان اسلاف پیشین حرکت کند و به جز تغییرات جزیی و جابجایی مدیران تحولی اساسی دیگری صورت گیرد که امیدوارم اینگونه نباشد.
…بگذریم سه شنبه یازدهم خرداد روزنامه «صبا»متن پیاده شده از یک گفتگوی تلفنی با من را باحذف سوالات خبرنگار به چاپ رساند که همین کار سبب گسستگی مطلب شده بود. در اینجا محورهای عرایضم را با شما خوبان در میان می گذارم. به «صبا» گفتم:
حالا که رئیس سازمان از بین مدیران قبلی انتخاب شده است، اقلاً ایشان برای مدیران و شبکه های سیما گزینه های جوانتری را در نظر بگیرند و با بی خیال شدن از ادامه کار بازنشسته ها، رو به جوانان جسور و خوش فکر بیاورند. تجربه مدیران شبکه های افق، مستند و.. در این مدت ۲۰ ماهه بسیار قابل اعتناست.
تلویزیون به جای حجیم کردن باکس های آگهی می تواند با راه اندازی IP MEDIA مستقل خود کمی هم از FREE TV به سمت PAY TV حرکت کند. سیما به پشتوانه موجودی آرشیو ۵۰ ساله خود و تولیداتی که مستقلاً برای تلویزیون تعاملی می تواند تولید کند، قادر خواهد شد فرهنگ پرداخت هزینه برای مصرف فرهنگی را در مخاطبان تقویت کند و البته مشروط به اینکه قدری دایره ممیزی را از این طریق فراختر کند.
در باره هویت مند کردن شبکه های تلویزیونی بارها صحبت شده است اما هنوز تغییر محسوسی در خیلی از شبکه ها نیفتاده است و بیننده اگر لوگی اختصاصی هر شبکه را در بالای تصویر نبیند، نمی تواند تشخیص دهد در حال تماشای کدام شبکه است.
ایران به برکت انبوه شخصیت های فرهنگی هنری دانشگاهی و سیاسی می تواند سیما و رسانه ملی به معنی واقعی کلمه داشته باشد. حیف نیست بسیاری از اکابر ادبیات و هنر ما هیچ تصویر تلویزیونی ندارند. درگذشتگانی مانند زرین کوب، ایرج افشار، باستانی پاریزی، محصص، منوچهر ستوده و … در آرشیو تلویزیون گفتگو و برنامه ای دارند؟ اینجا عرض می کنم دعوت از سید حسن خمینی در برنامه نگاه یک شبکه اول در چهارشنبه شب ۱۲ خرداد طلیعه خوبی برای باز شدن گارد سیما در دعوت از چهره های ملی بود که باید ادامه یابد.
چابک سازی بنای خوبی بود که سرافراز گذاشت و رئیس جدید هم در تداوم آن نباید تردید کند. واسپاری بسیاری از کارهای سازمان و ادغام و حذف شبکه های رادیویی و تلویزیونی کم مخاطب به کوچک شدن سازمان فربه کنونی کمک می کند. فراموش نکنیم کیفیت تولید فیلم و برنامه در مراکز استانی سیما در اغلب موارد قابل دفاع نیست و در یک دهه گذشته سازمان برای راه اندازی و تقویت این مرکز نیروهای زیادی را به استخدام آنها درآورده است. در حالی که سازمان باید منطقاً خریدار تولیدات خارج از سازمان باشد و به تولید و پخش برنامه های خبری و گزارشی اکتفا کند.
ماموریت تلویزیون در فضای رقابتی کنونی نباید در تولیدات نمایشی خلاصه شود و حمایت از برنامه های غیر نمایشی جذاب هم می تواند به رویش و افزایش دوباره بینندگان سیما کمک کند. خیلی از تهیه کنندگان سابق و کنونی اینگونه برنامه ها را شگرد دارند و خلاق ظاهر می شوند.
تعامل سینماگران با سیما مستلزم آن است که هر کدام یک قدم برای رسیدن به «ضوابط پخش» مطلوب و نه الزاماً ایده آل حرکت کنند. ضوابط ممیزی نسبتاً متصلب و بسیار تنگ کنونی اجازه پخش کمتری فیلمی را از سینمای ایران می دهد و از آن طرف هم سینماگران یرای بهره مندی از حقوق پخش تلویزیونی باید در زمینه انتخاب داستان و پرداخت آن و طراحی و اجرای گریم و لباس دقت بیشتری را منظور کنند.
اضافه کردن نظر