روزانه های سینمایی

حاشیه های ایجاد شده برای فیلم های پر فروش

«فیلم «۵٠ کیلو آلبالو» با وجود آنکه مجوز اکران گرفته و از آن هم استقبال شده، ‌اشکالات فراوانی دارد. من پس از اعتراض‌هایی که توسط برخی رسانه‌ها انجام شد، شخصا آن را بازبینی کردم. واقعا فیلم نامناسب و مغایر سیاست‌های دولت است. فروپاشی و سقوط خانواده را ترویج می‌کند و با آرایش نامناسبِ بازیگران الگوی نامناسبی را ارائه می‌دهد؛ بنابراین من شخصا مخالف اکران این فیلم هستم. ربطی به مخالفت برخی رسانه‌ها هم ندارد.»

این بخشی از سخنان وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در باره سومین فیلم پر فروش تاریخ سینمای ایران و دومین فیلم پر فروش در اکران ۹۵ سینمای ایران تا این تاریخ در گفتگو با یک روزنامه است.(اینجا) یک  هفته پس از انتقاد کلی رهبر معظم انقلاب در باره مفسده انگیز بودن بعضی از فیلم های جشنواره سال گذشته(اینجا) و انتقاد آیه الله مکارم شیرازی از فیلم «۵٠ کیلو آلبالو» در دیدار وزیر ارشاد با ایشان (اینجا)، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درصدد بازبینی فیلم های چالش برانگیز برآمده است و هیچ بعید نیست که از ادامه اکران فیلم هایی از جمله «۵٠ کیلو آلبالو» و یا عرضه آنها در شبکه نمایش خانگی جلوگیری به عمل آید.

این روزها خبرهای تایید نشده ای از انصراف حوزه هنری (موسسه سوره) برای خرید رایت فیلم های «من سالوادور نیستم»و «ابد و یک روز» به گوش می رسد. این موسسه که هر ۱۲ فیلم اکران ۹۵ را بدون استثنا در سینماهایش اکران کرده است، بعید نیست که پس از انتقادات اخیر رهبری انقلاب، معدودی از مراجع تقلید و نیز احضار تهیه کنندگان سه فیلم نوروزی به دادسرا در باره نمایش آنونس فیلم هایشان در شبکه «جم»، در باره اکران و خرید رایت نمایش خانگی فیلم های سینمایی تجدید نظر کند.

جدا از موسسات دولتی، ناشران خصوصی نسخه ویدیویی فیلم های پر فروش نیز احتمال می دهند که در بازبینی مجدد شورای نمایش خانگی، فهرستی نسبتاً بلند بالا از اصلاحات در باره فیلم های پر مناقشه ای همچون : «۵٠ کیلو آلبالو»، «من سالوادور..»، «اژدها وارد می شود» به آنها ابلاغ گردد. این ناشران پس از احضار تهیه کنندگان به دادسرا حتماً باید فکر سفارش آگهی به «جم» را از سرشان بیرون کنند و اگر تاکنون موفق به خرید رایت این فیلم ها نشده اند، با توجه به شرایط ایجاد شده قیمت های نامعقول و گرانی را به تهیه کنندگان این فیلم ها پیشنهاد ندهند.

وزیر ارشاد در پاسخ به این سوال که « به‌هرحال اکران فیلم «۵۰ کیلو آلبالو» با وجود فروش بسیار خوبش به پایان رسیده است و آیا برای عرضه در نمایش خانگی باید اصلاح شود؟» گفته است: حتماً باید اصلاح شود.»

به هر حال به رغم شروع طوفانی تعدادی از فیلم های اکران اول نوروز و امیدهایی که به ادامه روند حضور پر شمار تماشاگران به سینماها می رفت، افت فروش سینماها در اکران دوم و نیز انتقاداتی که این روزها به بعضی از فیلم ها وارد شده است، کمترین تاثیرش افت بهای حقوق نمایش خانگی فیلم ها و تامل دوباره در برنامه ریزی شرکت های تامین و پخش است. پیش بینی می شود در روزهای آینده موج تازه ای از تماشاگرانی که موفق به تماشای فیلم های اکران اول نوروز نشده اند، خیز دوباره ای برای دیدن این فیلم ها قبل از عرضه نسخه متفاوت آنها در نمایش خانگی بردارند.!

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۷ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • آیا نسخه شبکه ویدیویی فیلم در مدت معلوم هم سانسور شده است؟ در شناسنامه ی فیلم که در کتاب سال ماهنامه فیلم چاپ شده مدت زمان فیلم ۹۵ دقیقه عنوان شده اما مدت زمان نسخه ی شبکه ۸۵ دقیقه است.

    • سلام؛نسخه ای که در سینما من دیدم؛۸۵ دقیقه بود.در ضمن این فیلم که چیزی برای سانسور نداره!
      فیلم ابد و یک روز هم در ویکیپدیا۱۵۰ دقیقه زده بود ولی زمان اصلی۱۱۵ بود و اشتباه در زمان صورت گرفته بود.

  • سلام؛متاسفانه جو خیلی ناعادلانه ای برای پنجاه کیلو البالو راه افتاده؛طوری پنبه فیلم رو زدند که هر کسی ندیده باشه فکر میکنه چه خبره!طوری میگن انگار فیلم امریکایی با درجهR هست.
    این فیلم یه کمدی رومانتیک خوبه که باعث میشه بیننده فارغ از دغدغه های فکری روزمره شاد بشه.من دو بار این فیلم رو دیدم خیلی هم شاد شدم؛فروششون حلالشون باشه….

    در ضمن چرا کسی از ابد و یک روز انتقاد نمیکنه؟چرا برادر باید خواهر خودش رو با یه انسان افغانی عقد کنه بخاطر پول؟چرا کسی نمیگه این بی غیرتیه؟!چرا باید همچین مشکلات ومعضلاتی رو گل درشت کرد؟من منکر توانایی کارگردانی و دیکر عوامل ابد و یک روز نمیشم؛فیلم خوبیه،ولی امیدوارم که به جشنواره های خارجی نره.

    • ممنون بخاطر جواب. ضمنا حرفی که در مورد ابد و یکروز زدید مصداق ایجاد کردن جو بد برای یک فیلم است. شما با یک فیلم خوب داستانی طرف هستید و در مورد فیلم پنجاه کیلو علیرغم اینکه با راه اندازی این جو برای فیلم مخالفم باید بگویم که فیلم بسیار ضعیف بوده و حتی سرگرم کننده هم نبود. فیلم سرگرم کننده خوب که سخیف نباشد متاسفانه در سینمای ایران کم ساخته شده اما نمونه های بسیار خوبی مانند فیلم ورود آقایان ممنوع وجود دارد

      • رضا برون عزیز؛بنده جو راه ننداختم،کافیه نقد های منفی ابد و یک روز رو بخونید تا بدونید که من جو راه ننداختم.آخرینش هم نقد آقای محمدتقی فهیم بود که گفته بود روزگاری قیصر برای خواهرش غیرت داشت حالا اینجوری شده(نقل به مضمون)
        در ضمن گفتم که ابد و یک روز فیلم خوبیه در مجموع ولی اصلا شاهکار نیست!

        نظرتون درباره پنجاه کیلو البالو محترمه؛چون هر کسی سلیقه ای داره و سلیقه هر کسی هم قابل احترامه.
        ورود آقایان ممنوع عالی بود،از همه لحاظ

    • با عرض سلام مجدد .
      بنده هم تا حدودی با حرف شما موافق هستم . بی غیرت نشان دادن یک جوان ایرانی که حاضر است بخاطر پول خواهرش را به عقد کس دیگری درآورد اصلاً در شان جامعه ما نیست و متاسفانه با استقبال فراوانی هم از سوی جشنواره های خارجی مواجه خواهد شد و تنها رقیبش برای عدم ارسال به اسکار هم فروشنده اصغر فرهادی می باشد . اما نکته ای که کاملاً از کامنت شما مشخص است که تاثیر منفی خود را گذاشته ، این است که چرا باید آن شخص کذایی یک افغانی باشد؟ بنده همیشه گفته ام مردم افغانستان همانقدر ایرانی هستند که ما هستیم و در هشت هزار سال فرهنگ و تاریخ ایرانی فقط دویست سال آخر را با عنایات استعمار انگلیس اشتراک نداریم . ازدواج بین دختران و پسران ایرانی و افغان بسیار اتفاق می افتد و در اغلب موارد هم هیچ مشکلی وجود ندارد اما امثال این فیلم باعث می شوند تا جامعه با دیدی منفی به این قضیه نگاه کند . چه فرقی می کند که نیمه گمشده یک فرد از چه کشوری باشد؟ شخص خواستگار پولدار می توانست یک تاجر ایرانی از یک شهر دیگر باشد! چه لزومی داشت که حتماً از افغانستان باشد؟
      چند روز پیش مستندی از شبکه خبر پخش می شد که بنده را شدیداً تحت تاثیر قرار دارد و بسیار تعجب کردم که چرا این مسئله تاکنون در جامعه و رسانه های ایران بازتاب نداشته؟ در این مستند با تعدادی از مجاهدان شیعه عراقی مصاحبه می شد که از اهالی شهرک بشیر در جنوب کرکوک بودند (و اتفاقاً دو روز بعد از پخش مستند این شهرک از اشغال تروریست های داعش خارج شد) این مجاهدان از کسانی بودند که در زمان جنگ تحمیلی در جبهه ایران و بر علیه رژیم بعث جنگیده و در طول سکونت در ایران با دختران ایرانی ازدواج کرده و پس از سقوط صدام همراه همسرانشان به زادگاهشان بازگشته بودند و اینطور که در مستند گفته می شد تعدادی از این شیر زنان ایرانی و بچه هایشان در زمان اشغال بشیر توسط داعش (زمانی که همسرانشان برای دفاع از سامرا رفته بودند) اسیر شده و به نقطه نامعلومی منتقل شده اند و شوهرانشان حتی نمی دانند که آنها زنده هستند یا کشته شده اند!؟ فیلمسازان ایرانی اگر راست می گویند چنین عشق هایی را به تصویر بکشند!

      • موافقم آقا امین؛در ضمن مشکل من افغانی بودن داماد نیست؛مشکل من فقط بخاطر اینه که خواهرش رو مجبور به ازدواج اجباری با کسی که دوست نداره کرده و بخاطر پول هست و دم از خانواده میزنه!
        با توجه به دیالوگ نوید محمدزاده خواهرشون کس دیگه ای رو دوست داشته!

        اتفاقا شخصیت افغانی کار هم خوشبختانه موجه نشان داده شده ولی مشکل همان قضیه ازدواج اجباری و گرفتن پول است.
        فدا کردن خانواده بخاطر پول!
        وگرنه ازدواج افراد با ملیت متفاوت اشکالی که نداره.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید