روزانه های سینمایی
رسیدن به مرز پختگی

رسیدن به مرز پختگی

مجموعه “شوخی کردم” در حالی به بخش های پایانی خود نزدیک می شود که اوج ذکاوت و تیزبینی تیم نویسندگانش را در قسمت های اخیر به نمایش گذارده است. حالا دیگر کسانی که خالق شخصیت های مختلف این مجموعه و آیتم ها ی آن بوده اند، با ظرفیت های هر کدام خوب آشنا هستند و می دانند بر اساس موضوعات انتخاب شده چگونه هر یک از شخصیت ها را به صحنه فراخوانند. اینکه در بعضی از قسمت ها آیتم های ثابتی را همواره می بینیم و آیتم هایی را هم نمی بینیم؛ از دو حال خارج نیست یا نویسنده ها از نتیجه کارشان راضی نبوده اند و یا با وسواسی که در مهران مدیری سراغ داریم، به حذف آنها اقدام کرده است. مثلاً آیتم جذاب مهران غفوریان در اتاق بازجویی، گل آیتم هاست و متن های نوشته شده برای آن در همه قسمت ها خوب از آب درآمده است. در مقابل؛ آیتم نقد فیلم و گزارش های مردمی را در همه قسمت ها نمی بینیم و کمبود و خلاء آن هم احساس نمی شود. بر همین سیاق آیتم انسان های نخستین هم می توانست مورد تجدید نظر قرار گیرد و اصراری بر حفظ آن در تمام قسمت ها نباشد.

متن پلاتوهای برنامه که ظاهراً نوشته مسعود مرعشی است، انصافاً با لحن و اجرای بی نقص مدیری امتیاز دیگر مجموعه شوخی کردم به حساب می آید. متاسفانه در برنامه “مهاجرت” به دلیل اصرار مدیری برای نشان دادن پلاتوهای کم خاصیتی که در سفر به لیتوانی و لهستان داشته است، فضا برای ارائه متن های مرعشی به قدر کافی فراهم نشده است.

مجموعه “شوخی کردم” تا اینجای کار توانسته است کلکسیون نسبتاً کاملی از خصائل و عادات نوکیسه های جامعه امروز ایران را به زیباترین شکلی به سخره بگیرد. این دغدغه را مدیری و همکارنش از قهوه تلخ شروع کردند، در “ویلای من” ادامه دادند و در شوخی کردم به تکامل رساندند. نگاهی به موضوعاتی مانند؛ مدرک فروشی، چشم و هم چشمی، تقلید ناشیانه از ظواهر زندگی غربی و مرعوب شدن در برابر آن، زندگی تجملی، ریخت و پاش های بی حساب و کتاب، صرف هزینه های سرسام اور برای زیبایی و حودنمایی و سفرهای تفریحی فقط بخشی از عادات و سکنات این قشر هستند.

 با آغاز به کار دولت جدید پیدا بود که با سعه صدر دولتمردان می توان مجموعه رفتارهای متناقض، بی منطق، متظاهرانه و سطحی بعضی دولتمردان و انتقاد ناپذیری آنها از گذشته تا حال را با فراغ بال مطرح کرد و حرف هایی از جنس امروز را برای مخاطب گریزان از رسانه های رسمی بیان کرد. کاری که در شکل حساس تر و سخت تری میرباقری در شاهگوش کرده است.

کار مهم “شوخی کردم” زیر ذره بین بردن مشکلات و گرفتاری های جامعه ای است که سوای پیشرفت ها و کمالاتش، در گرداب تضادها و شکاف های طبقاتی، تحریم ها و بی تدبیری ها، دست و پنجه نرم می کند و فرصت طلبانی از این وضعیت، بیشترین بهره را می برند. در آیتم بازجویی از یک متهم، مهران غفوریان با سیاهه ای مطول از جرائم و تخلفات، افراد و گروه های زیادی از مجرمان را نمایندگی می کند. مجرمانی که این سالها نشان داده اند؛ در دور زدن قانون استاد هستند و هر روزه بر حجم پرونده تخلفات آنها در مراجع قضایی افزوده می شود و ظاهراً نوار هنجار شکنی های آنان را پایانی نیست.

دایره انتقاداتی که روی میز نویسندگان شوخی کردم ترسیم شده است، به همین مسائل ختم نمی شود. پاره ای از رفتارها و عادات بعضی از ما ایرانی ها- بلا نسبت شما- به قدری در وجود ما نهادینه شده است که تغییر نسل ها و گذر زمان هم باعث اصلاح آنها نشده است. سرکشی در کار یکدیگر، حق یکدیگر را رعایت نکردن، شتابزدگی، زود دست به یقه شدن، کنار نیامدن با فرهنگ تکنولوزی های وارداتی و سیاهه ای بلند تر از این!

تماشای دو قسمت پایانی “شوخی کردم” را از دست ندهید.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۱ نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • در خصوص آیتم های نقد فیلم و گزارش های مردمی و با توجه به مدت زمان ۳۰ دقیقه ای دو بخش مجموعه ی شماره ۱۰ (مهاجرت)، احتمال دیگری نیز می توان متصور شد که همانا سانسور می باشد!

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید