روزانه های سینمایی
پنجشنبه بازار ۵

پنجشنبه بازار ۵

لباس عید 

در حالیکه سینماها در آستانه عید فطر پیشاپیش لباس نو به تن کرده و پذیرای ۵ عنوان فیلم جدید شده اند، شبکه ویدیویی با طمانینه بیشتری به استقبال عید می رود. به موجب گزارش های میدانی در دو روز گذشته عنوان تازه ای به بازار ویدیوی ایران عرضه نشده است ولی شمارش معکوس برای حرکت خودروهای سواری و موتوری حامل بسته های فیلم در سراسر کشور آغاز شده است.  شاید شورای صنفی نمایش هم اطمینان زیادی از حضور مردم در سالن های سینما نداشت که دست و دلبازانه به تهیه کنندگان پنج فیلم اکران شده آوانس داد و با قمپز اعلام کرد، هفته پیش از عید را به حساب دوره اکران آنها نمی گذارد. از شما چه پنهان اگر شورای صنفی این کار را هم نمی کرد، عید فطر که سهل است ای بسا بعضی از سینماهای رو به موت، دیگر رنگ هیچ فیلم و عیدی را به خود نمی دیدند و در حسرت مشتری و بی فیلمی برای همیشه از گردونه اکران می رهیدند.

مراکز عرضه محصولات نمایش خانگی در یکی دو هفته گذشته تقریباً در قرق انیمشن های خارجی بود که البته در بین آنها سری دوم شکرستان و شهر عسلی از ایران، برای خود مخاطبانی را دست و پا کردند.

با پایان توزیع realtiy show های" شام ایرانی" و "رالی ایرانی"، قسمت سوم مجموعه "شوخی با ستارگان" نیز به بازار آمد تا خلاء برنامه هایی از این دست یکباره در بازار احساس نشود.

در همین مدت موسسه رسانه های تصویری که فیلم های دپو شده خود را یک یک به بازار گسیل کرد، نتوانست موجی را پدید آورد و به اعتبار کیفیت فیلم های فرهنگی و غیر تجاری نظیر؛ "استشهادی برای خدا" و "یک سطر واقعیت" پاسخ دلگرم کننده ای را از بازار دریافت نکرد. موسسه رسانه های تصویری اگر تحت تاثیر مشاوره های نادرست کارگزارن پخش، تیراژ زیادی را به این دو عنوان اختصاص نداده باشد، باید به همین میزان فروش آنها در بازار راضی باشد.

بنا به اعلام کاربران در سایت "روزانه های سینمایی" یخ بازار در ابتدای هفته آینده با عرضه سری هفدهم سریال "ویلای من" آب می شود تا از پی آن فیلم های سینمایی ایرانی نیز یکان یکان از گرد راه برسند. چنین باد!

دلنوازان نازنازان در رهند؟

انجام مراسم تنفیذ و تحلیف رییس جمهور منتخب یعنی به صدا درآمدن ناقوس پایان کار دولت دهم.  رییس جمهور قبل از وزرا محل کار خود را ترک می کند و منزل به دیگری می  پردازد. به محض انتخاب وزرا و رای اعتمادی که مجلس به آنها بدهد، وزرا نیز به اتفاق میدان را در اختیار همتایان خود در دولت یازدهم می دهند تا فرصت خدمتگزاری برای جمع دیگری مهیا شود. وزیر احتمالی فرهنگ و ارشاد اسلامی این روزها ابایی ندارد که خود را در معرض افکار عمومی قرار دهد و به بعضی از سوالات آنها پاسخ دهد. برای اهالی فرهنگ و هنر اگر چه شخصیت وزیر و سوابق و نگرش های فرهنگی وی حائز اهمیت است اما بی تردید کسی که با هنرمندان باید چهره به چهره شود و با آنها تعامل برقرار کند، معاونین وی هستند. به همین خاطر از فردای انتخاب وزیر گمانه زنی ها در باره معاونین وی آغاز می شود و هر کس به ظن خویش گزینه مورد نظرش را بر سر زبانها خواهد انداخت. البته استثنائاً در باره معاون وزیر در امور سینمایی پیش بینی ها خیلی زود آغاز شده است و در سایت های خبری این چهره مورد توجه قرار گرفته است. اینجا و اینجا. یادآور می شود؛ وزیر احتمالی تاکنون به جز تاکید بر بازگشایی خانه سینما و غلط دانستن تعطیلی آن به دیگر امور و جنبه های سینما اشاره ای نکرده است و پیداست که مجال و فرصت بیشتری برای آگاهی و وقوف بر مسائل لازم دارد.

آنچه مهم است، تدبیر و برنامه ریزی برای هدایت و سکانداری سینمایی است که در تلاطم طوفان ها و چالش های اقتصادی، سیاسی، تکنولوژیکی و اختلافات داخلی بنیه اش تحلیل رفته است. روز ارائه برنامه وزیر پیشنهادی در صحن علنی مجلس معلوم خواهد شد وزیر تا چه حد در برنامه ریزی و سیاست هایش برای سینما اهمیت و وزن قائل شده است.

داد از بی دادی

بعد از فیلم سینمایی "بازمانده" میراث ماندگار مرحوم سیف الله داد، سینمای ایران کار و اثری به قوت آن به خود ندید. فیلم هایی که با موضوع فلسطین و تجاوز صهیونیست ها به سرزمین های اعراب در سال های اخیر ساخته شده است، هیچیک نتواسته اند در جذب مخاطب و ترسیم عمق جنایت اشغالگران گامی فراتر از" بازمانده" بردارند. داد در "بازمانده " با ارائه قصه و روایتی کاملاً دراماتیزه حق مطلب را به خوبی ایفا کرد و ضمن تحریک احساسات مخاطب، آگاهی تاریخی آنها را در باره قصه پر غصه فلسطین افزایش داد.

در روزهای پنجشنبه و جمعه جاری که بخش گزینش شده ای از سریال "مدار صفر درجه" دوباره به روی آنتن رفته است، باید گواهی داد که حسن فتحی نیز در داستانک مربوط به ترور یکی از خاخام های ایرانی که توسط یهودیان افراطی به قتل می رسد، دریچه تازه ای از اشغال فلسطین و تشکیل دولت غاصب اسرائیل را به روی تماشاگر باز می کند. در این داستان یک کاراگاه در اداره تامینات پیگیر ترور می شود و در نهایت با فشار دربار و سیستم وابسته به پهلوی اول، به اجبار پرونده را مختومه می کند و از افشا و تعقیب یهودیان افراطی و عناصر وابسته به دربار باز می ماند. به عبارتی در این سریال برای نخستین بار در یک اثر داستانی نقش پهلوی ها در کوچاندن یهودیان ایرانی به سرزمین های اشغالی به زیبایی تبیین می شود.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۲ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید