روزانه های سینمایی
گذشته و آینده فرهادی

گذشته و آینده فرهادی

در باره نکات ظریف و زیر پوستی فیلم جدید "اصغر فرهادی" منتقدان و صاحبنظران زیادی سخن گفته و خواهند گفت و هر روز که به شمار تماشاگران این فیلم افزوده شود، دامنه بحث ها در باره فیلم "گذشته" گسترش خواهد یافت. موضوع این یادداشت نقد فیلم "گذشته" اصغر فرهادی نیست. نکته ای که  در این مجال باید به آن پرداخت این است که اگر فرهادی در دو سال گذشته به دعوت و سرمایه فرانسوی ها در آن دیار موقتاً سکنی گزید و آینده حرفه ای اش را بر فیلم "گذشته" بنا نهاد، این بار در بازگشت به ایران طی دو هفته آینده از او چه استقبالی خواهد شد؟

فرهادی نیاز ندارد کسی در فرودگاه برایش فرش قرمز پهن کند و حلقه گلی بر گردنش بیاندازد و به سبک ورزشکاران او را بر شانه گذاشته و غریو شادی برایش سردهند. اگر مدیر یا مدیرانی هم در فرودگاه ورود او را انتظار نکشند و او را در آغوش نگیرند، خرده ای نباید بر آنها گرفت و انتظاری نباید داشت. آنچه که برای فرهادی اهمیت دارد این است که زمینه کار برایش فراهم شود و چنانچه فیلمنامه آماده ای دردست دارد، با کمترین معطلی مجوزهای آن صادر شود و هر گونه شرایطی که می تواند به بهبود کیفیت فیلم بعدی او کمک کند، از وی و گروه سازنده اش دریغ نشود. اصغر فرهادی بعد از موفقیت های درخشان و بین المللی فیلم هایی نظیر، چهارشنبه سوری، در باره الی، جدایی … و گذشته حالا دیگر به درجه ای از اشتهار و اعتبار جهانی رسیده است که هر روزه خبر فعالیت های حرفه ای و هنری او از سوی جهانیان دنبال می شود و بسیاری چشم به راه فیلم های تازه ای از او خواهند بود. هم خیل میلیونی تماشاگران داخلی و خارجی و هم کمپانی ها و شرکت های سرمایه گذار و پخش کننده ای که از رهگذر عرضه فیلم های این سینماگر ایرانی تجارت پرسودی نصیب شان می شود.

دولت در حال تغییر است و سکان مدیریت سینمای کشور بی شک به تیم تازه نفسی سپرده خواهد شد با این حال مدیران جدید سینمایی در نخستین روزهای جلوس بر صندلی های مسئولیت باید با سینماگرانی همچون فرهادی دیدار و گفتگو داشته باشند و پیگیر برنامه های او در آینده باشند. خوشبختانه فرهادی پس از این نیازی به مشارکت و سرمایه گذاری نهادهای دولتی برای ساخت فیلم های بعدی اش ندارد زیرا در داخل و خارج داوطلبان زیادی به کمک او خواهند آمد، مدیران دولتی باید علاوه بر تکریم و ایجاد فضای امن برای آفرینش خلاقه فرهادی و سینماگران مولفی همچون او، بستر نمایش گسترده فیلم های آنان را در نقاط مختلف کشور مهیا سازند تا به توسعه فرهنگ سینما و ارتقای سواد بصری و رسانه ای مخاطبان یاری رسانند.

مسئولان کنونی در دولت هم باید به قدر خویش و مادام که در سمت های اجرایی قرار دارند، از ارائه هر گونه کمکی به فرهادی دریغ نکنند و نشان دهند که آغوش ایران و ایرانی بیش از بیگانگان به روی فرزندان پر افتخارش گشوده است و زبان سینمایی فرهادی و فرهادی ها اگر به درجه رفیعی از بلوغ و رسایی رسیده است، به یمن فضای باز اندیشه ورزی در مهد پرورش بوعلی سینا، فارابی، سعدی و حافظ، سهروردی و ملاصدرا و صدها فرزانه و فرهیخته ایرانی بوده است.

البته در سوی مقابل مخالفان می توانند بازگشت فرهادی را به هیچ انگاشته و اخم بر چهره نشانند. به یادش آورند که او مفتون و فریفته پول و سرمایه اجانب شد و هنرش را در پای کسانی ریخت که سر در آخور سرمایه داری جهانی دارند و جز به تحمیق آحاد انسانی سودای دیگری در سر ندارند. عکس های روبوسی بازیگر زن فیلم گذشته با وی را در تیراژ وسیع تکثیر کنند و نهیب زنند که عمل خلاف شرع او غیر قابل بخشش است. با واکاوی فیلم هایی که در ایران ساخته است بار دیگر لایه های تو در توی فیلم هایش را یک به یک ورق زده و سیاه نمایی های او را عریان سازند و به زبان بی زبانی به او تفهیم کنند، همان به که فکر ماندن در ایران را از سرش بدر کند و برود  لادست اجنبی های بیگانه با اخلاق و ارزش ها!

 در خانه اگر کس است یک حرف بس است!

در همین رابطه بخوانید.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۱ نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید