سرانجام روز موعود فرا رسید. این جمعه روزی است که هر کس به فراخور شناخت و انتظاراتش از نامزد منتخب، با توکل بر خدا پای صندوق های رای حاضر می شود و از حق مشروع خویش برای انتخاب رییس یکی از قوای سه گانه کشور بهره می جوید. کسانی که انگیزه شرکت در این رفتار و آیین جمعی را نداشته باشند، در واقع بی اعتنا به اصل تحول خواهی و پویایی مستمر جامعه و نقش خویش در ترسیم آینده کشور هستند.
یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به دلیل وضعیت خاص حاکم بر اقتصاد کشور اگر چه بیشتر نقدها و رویکردها را متوجه نابسامانی های موجود در بخش اقتصاد کرده و فرهنگ و هنر را قدری به حاشیه برده است، اما کیست که نداند منشا بسیاری از چالش ها در همین عرصه هم منبعث از کاهش سطح درآمد مردم است. عارضه ای که به حذف خرید کالای فرهنگی، محدود شدن مصرف رسانه ای به تماشای تلویزیون های رایگان داخلی و خارجی و یا تهیه نسخه کپی فیلم ها و سریال ها منجر شده است.
در چنین شرایطی کمتر سرمایه گذاری حاضر شد به ساخت سینما و یا سرمایه گذاری در تولید فیلم اقدام کند. بالا رفتن هزینه تولید فیلم، موج ساخت فیلم های ارزان و کم کیفیت را به همراه آورد و خرید قطعی رایت فیلم های سینمایی در شبکه ویدیویی به روشهای جایگزینی مبدل شد.
در سخنان اغلب نامزدهای این دوره به قدر کافی در نقد وضع موجود صحبت شده است و قطعاً من و شما در جمع بندی نهایی علاوه بر دیدگاه های ایجابی مطرح شده، به سوابق اجرایی موثر و نگرش راهبردی نامزدها اعتنا خواهیم کرد.
در اهمیت انداختن رای به صندوق ها همین بس که اگر نامزدی واجد تمام شرایط ایده آل هم نبود، باید فردی را که بالنسبه به افکار خود نزدیک تر می بینیم، برگزینیم و در صورت انتخاب مطالبات مان را از او به اصرار فریاد زنیم.
برای نگارنده که مثل سایر آحاد مردم یک رای دارد و به خوبی قدر آن را می داند، نگرش فراجناحی، اعتدال و پرهیز از افراطی گری، پارامتر مهمی در گزینش نامزد مورد نظر به شمار می رود و هر قدر که نامزد مدعی به خرد جمعی، واگذاری کار مردم به مردم و محفوظ داشتن صرفاً امور حاکمیتی نزد دولت، معتقد باشد، نزد من محبوبتر خواهد بود.
اضافه کردن نظر