در بین نشریات و مجلاتی که شماره اسفند ماه و فروردین ماه خود را روانه کیوسک های مطبوعاتی کرده اند، بی تردید بالاترین امتیاز را باید به ماهنامه فیلم برای شماره نوروزی یا همان نسخه فروردین ۹۲ این مجله داد. در سالنامه روزنامه هایی نظیر؛ شرق و بهار و همشهری کمتر مطلبی در باره نمایش خانگی به چشم می خورد و عمده مطالب هنری این جراید در باره اوضاع و احوال سینما در سالی که گذشت، می باشد. ناگفته پیداست که روزنامه های منتقد دولت با توجه به انتخابات پیش روی، امیدوار هستند که با جلوس دولت جدید، شاخص های مورد نظر آنها بهبود یافته و آب رفته به جوی بازگردد. میزگرد روزنامه شرق با بهشتی و کاظمی، داودنژاد و یعقوبی و پور احمد برای این برگزار شده است تا خوانده بفهمد سرانجام نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد و از پی آن عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد.!
ماهنامه سینمایی "دنیای تصویر" در شماره ۲۲۵ خود، نمایش خانگی را از یاد نبرده و گفتگوی کوتاهی را با مسئول اداره صدور پروانه نمایش خانگی در اداره کل نظارت و ارزشیابی انجام داده است.
در ادامه مروری بر محتوا نشریات مورد اشاره خواهیم کرد.:
چگونه سیندرلای خود را شرک کنید؟!
نویسنده یادداشت با انتخاب تیتر بسیار زیبایی که برای نوشته خود برگزیده است، نگاهی به انیمیشن های پر مخاطبی همچون؛ شجاع( (brave، شرک، پارانورمن، رنگو و لوراکس دارد و توضیح می دهد که بر خلاف گذشته طراحان و خالقان این آثار به دنبال قصه های ملودرام و احساساتی و دختر پسند نیستند و خلق شخصیت هایی با روحیات پسرانه و جذب مخاطب بزرگسال یکی از هدف های اصلی آنها به شمار می رود. "پسرهایی که با نعره های شرک هنگامی که می خواهد همه آدم های مزاحم را از مرداب شخصی اش بیرون براند، به وجد می آیند و درک می کنند که چرا این غول و سبز و پر زور دلش می خواهد راحتش بگذارند تا هر کاری دلش می خواهد بکند."
نویسنده معتقد است حتی شخصیت به ظاهر دختر انیمیشن "شجاع" کارهای غیر متعارفی را می کند که پسرها را بیشتر خوش می آید و با روحیات مردانه سازگاری بیشتری دارد. زیرا دنیای سرگرمی این روزها به سمت فراهم کردن شرایطی برای جلب رضایت خاطر پسران پیش رفته است.
بخش جذاب دیگر این یادداشت مقایسه سبک کار دو کمپانی دیزنی و پیکسار است. به اعتقاد نویسنده هر قدر در انیمیشن های دیزنی با آدم های اتو کشیده و و نگاه های جعلی و قراردادی روبرو هستیم. در کمپانی پیکسار جمعی از کارتونیست های خلاق و شوخ و شنگ و بی توجه به مبادی آداب رسمی، توانسته اند خیل بیشتری از مخاطبان جوان و نوجوان را با خود همراه سازند. نویسنده دیزنی را در عالم انسان ها معادل اسپیلبرگ و لوکاس و جان فورد دانسته و پیکسار را شبیه تاراتینو، تیم برتون و سر جیولئونه می داند. وی برای روشن شدن ادعایش از روایت کلاسیک "شجاع" و پایبندی آن به پایان خوش و قابل پیش بینی آن سخن گفته و در مقابل انیمشن "رالف داغون کن" را سرشار از آزادی و خلاقیت دانسته است.
صدایی با جاذبه های سینمایی
علی شیرازی در شماره فروردین ماه ماهنامه فیلم به بهانه انتشار مستند "سلطان آواز" در نمایش خانگی؛ به نقد این اثر پرداخته و با یادآوری خاطراتی از مرحوم فردین و اظهاراتی از حسین خواجه امیری همبستگی و ارتباط حرفه ای این دو شخصیت را مورد تاکید قرار داده است. نویسنده در این یادداشت با مرور فیلم ها و هنرپیشه هایی که آواز ایرج را با خود داشته اند، معتقد است، صدای ایرج فقط بر چهره و لب خوانی فردین خوش نشست و سبب شهرت هر دوی آنها شد.
هر قدر ایرج در محضر استاد تاج اصفهانی تلاش و ممارست کرد، فردین هم به جز بازیگری روزهای ضبط ترانه ها و آواز ایرج در استودیو حضور می یافت و با او مشورت می کرد و در خواندنش دقیق می شد.
شیرازی در نقد مستند "سلطان آواز" می گوید: "لطف فیلم در این است که پرسش و پاسخ ها کوتاه اند و هر بار سعی شده با معادلی پیوند یابند. مثلاً هر جا که ایرج و مرحوم نوذری از ترانه یا فیلمی صحبت می کنند؛ بیننده به سرعت با اثر مورد بحث روبه رو می شود. مجموعه این تلاش ها با وجود نسخه های رنگ و رورفته این آثار در برانگیختن احساسات تماشاگر موفق است."
وی در ادامه خلاء محسوس یک پژوهشگر موسیقی را ضعف اصلی فیلم دانسته و آن را محدود و مقید به یک فیلم ستایش گرانه دانسته است. وی یک سوم انتهایی فیلم را به مصاحبه هایی رها شده توصیف کرده و آن را گامی برای پرکردن زمان فیلم محسوب نموده است. ادامه دارد
اضافه کردن نظر