در شرایطی که جنگها از حالت کلاسیک اولیه خارج شدهاند و طرفین جنگها به جز استفاده از مدرنترین تسلیحات، رسانه را به مثابه ابزاری موثر به خدمت جنگ روانی درمیآورند، رسانههای تصویری واجد نقش آفرینی موثری در طول جنگ و بویژه پس از آن برای تقویت روحیه جمعی هستند. رویکرد سازندگان فیلم در روایتهای تهییجی میتواند به آمادگی دفاعی و تجلیل از رشادتها و ایثار مدافعان در خطوط نبرد و مردم در پشت جبهه معطوف شود. مهمترین کارکرد هنرهای تصویری در ژانرهای مختلف، ترسیم هنرمندانه وضعیتی است که مخاطبان با قهرمانان و شخصیتهای فیلم و سریالها همدلی کنند و این احساس در آنها بارور شود که گویی مصیبتها و حوادث تلخ و شیرینی که آنها در طول جنگ تجربه کردند، در کنش شخصیتهای فیلم پیداست. در این حالت مخاطب از بازنمایی تسلا مییابد و پنجرهای گشوده به روی حقیقت و معنای زندگی را در برابر خود میبیند. در این یادداشت مرور سریعی به کارکرد هنری تلویزیون و سینما در جریان جنگ ۱۲ روزه و پس از آن شده است.
تلویزیون در جریان جنگ ۱۲ روزه برای آنکه در قبال رخداد پیش آمده واکنش مناسب نشان دهد، حقوق پخش تلویزیونی فیلم سینمایی « خدای جنگ» ساخته حسین دارابی را قبل از اکران عمومی آن خریداری کرد.
این رسانه در گام بعدی رایت فیلم سینمایی « آسمان غرب» به کارگردانی محمد عسگری را خرید تا جدول پخش شبکههای سیما به فیلمهای تکراری محدود نشود. ویژگی مشترک این دو فیلم آن بود که به تاکتیک جنگهای زمینی مربوط نمیشدند و تا حدی با شیوه به کار گرفته شده از سوی اسرائیل دشمن متجاوز و پاسخ ایران به آن نزدیک بودند. خدای جنگ روایت ساخت اولین موشکهای زمین به زمین در دوران جنگ هشت ساله است که در آن نیروهای ایرانی با نبوغ خود، فوت و فن کار را از کارشناسان لیبیایی یاد میگیرند و از انقیاد آنها خارج میشوند و ابتکار عمل را در دست میگیرند.
در فیلم آسمان غرب، توان هوانیروز در مقابله با دشمن و عوامل نفوذی آن با رشادت یک خلبان در دل داستانی ماجراجویانه به تصویر کشیده شده است. در جنگ ۱۲ روزه یگانهای هوایی و هوانیروز ایران، به دلیل نوع تجاوز دشمن، راهبردهای جنگی و سلاحهای بکار گرفته شده، مجال رویارویی و قدرتنمایی پیدا نکردند.
شاید از همین رو بود که تلویزیون در ادامه علاقهای به خرید و نمایش فیلمهای سینمایی پیشمرگ( علی غفاری) و صیاد(جواد افشار) تازهترین فیلمهای سینمای دفاع مقدس نشان نداد و این کار را به آینده موکول کرد. تلویزیون در دهه اول محرم به تکرار پخش سریال عاشورا ( هادی حجازیفر) اکتفا کرد.
تلویزیون برای تخلیه بار روانی سنگین ناشی از جنگ به سراغ فیلم و سریالهای کمدی نرفت زیرا ایام محرم و مناسبتهای مربوط به آن که از شب اول محرم آغاز میشود و معمولا تا پایان ماه صفر ادامه مییابد، مانع از پخش برنامههای شادی آفرین است. ضمن آنکه شهادت حدود ۱۱۰۰ از شهروندان که اکثر آنها افراد غیرنظامی بودند و ویرانی و آسیب وارده به ۳۵۰۰ واحد مسکونی، جایی برای پخش فیلم کمدی باقی نمیگذاشت.
در رسانه تصویری همسایه یعنی در سینما از آنجا که جدول نمایش فیلمها از چند هفته قبل بسته میشود، چند اتفاق افتاد در تصمیم اعلام نشده سینماهای شهرها و استانهای درگیر با جنگ بصورت خودخواسته تعطیل شدند. با اعلام آتشبس و بازگشایی تدریجی سینماها عرضه نیم بهای بلیت سینماها باعث روشن شدن چراغ اغلب سالنها در اولین هفته پس از بازگشایی شد و طبیعتاً ادامه نیافت و به سهشنبهها محدود شد. تحمیل جنگ و ایجاد وقفه در روند نمایش فیلمها بیش از همه به فروش فیلم «پیرپسر» لطمه زد. اگر چه فیلم هنوز در صدر جدول روزانه است اما اوج گرفتن مجدد آن مستلزم راهاندازی کمپین تبلیغاتی با سروشکل تازه است.
در واکنش به وضعیت خاص پدیدآمده، شورای صنفی نمایش و سازمان سینمایی، اکران فیلم یا فیلمهایی را که مناسب روزهای پس از آتشبس بودند، به جلو نیانداختند و شاید هم دست آنها خالی بود. دستاندرکاران شورای صنفی نمایش این نکته را میدانستند که فیلمهای با موضوع مقاومت و دفاع مقدس در سینماها ایجاد انگیزه نمیکند و ترجیح تماشاگران علاقمند آن است که آنها را از تلویزیون و سایر پلتفرمها ببینند. شاید به همین خاطر بود که تهیه کننده فیلم سینمایی « اشک هور» قید اکران را زد و به اکران آنلاین روی آورد.
به نظرم اکران فیلم سینمایی «بچه مردم» به کارگردانی محمود کریمی این ظرفیت را دارد که به خاطر فضای فانتزی، ریتم تند حوادث و شیرین کاری و شیطنتهای نوجوانان داستان، مثل هوا به گیشهها گرمی بخشد و حس و حال بینندگان خود را خوب کند.
البته اکران چند فیلم کودک ترجیحا انیمیشن میتوانست برای بچههایی که ناخواسته درگیر عوارض و استرسهای ناشی از جنگ بودند، مفید واقع شود و کابوس جنگ را از ذهن آنها دور سازد.
به هر حال مدیران سینمای کشور بحز بازدید از منازل آسیبدیده برخی از اهالی سینما تاکنون برنامه خاصی اعلام نکردهاند و با تداوم آتشبس، سینما مسیر یکنواخت خود را ادامه خواهد داد.
چهار جشنواره سینمایی که در پاییز و زمستان امسال برگزار میشوند، نشان خواهد داد که سینماگران و دستگاههای فرهنگی چه مواجههای با تجاوز دشمن به ایران داشتهاند و عمق روایت آنها تا چه اندازه احساسبرانگیز و صادقانه است.
اضافه کردن نظر