حدود سه ماهی می شود که اداره کل ارزشیابی و نظارت در سازمان سینمایی بدون مدیر کل اداره می شود. پیش از این یعنی پس از انحلال اداره کل نمایش خانگی، پروانه ها قبل از امضا ابتدا به رویت و تایید مسئول اداره نمایش خانگی سپس به تایید مدیر کل ارزشیابی و نظارت و آخرالامر برای امضای نهایی و صدور پروانه به معاون آثار سینمایی ارائه می شد.
در چند ماه اخیر و در غیاب مدیر کل ارزشیابی و نظارت، یک حلقه در زنجیره و فرایند صدور پروانه حذف شده و این کار ناخواسته سبب سرعت بخشیدن به امضای پروانه ها و صدور آنها شده است.
سوالی که در اینجا مطرح است آن است که وقتی با نبود یک مدیر میانی کارها با آهنگ بهتری به انجام می رسند و ارباب رجوع نیز با رضایت بیشتری از دولت خدمات مورد نیاز را دریافت می کنند، چه لزومی به طولانی و پیچیده تر کردن روابط و مناسبات بورکراتیک وجود دارد. سرویس دهی بهتر به موسسات ویدیو رسانه که ماهیتاً سرمایه گذار هستند حکم می کند؛ کمتر مانعی در مسیر فعالیت های قانونی آنها قرار گیرد. اهمیت این موضوع بدان جهت است که به محض انتشار و توزیع یک اثر به قدر کافی تهدیدات و مخاطراتی که سرمایه موسسات را بر باد دهند وجود دارند. خطراتی که جلوگیری و مقابله با آنها خیلی هم امکان پذیر نیست. نیازی به تکرار و ذکر اقدامات خلاف قانونی نظیر بارگذاری محصولات در فضای مجازی و عرضه نسخه کپی و … وجود ندارد.
انتظار می رفت در تشکیلات جدید به دلیل آنکه معاون آثار سینمایی و مدیر کل ارزشیابی و نظارت در جریان مذاکرات شورای اکران فیلم های ایرانی قرار دارند، بازبینی مجدد همان فیلم ها را در شورای نمایش خانگی منتفی سازند و حسب مورد نکات و مواردی را گوشزد کنند.
در این میان انصاف حکم می کند که از تلاش مضاعف معاون محترم آثار سینمایی و اعتماد وی به تشخیص بدنه کارشناسی اداره کل سابق نمایش خانگی تقدیر به عمل آید و از اینکه ایشان علیرغم مشغله های فراوان در عرصه سینمای حرفه ای صدور پروانه های نمایش خانگی را بی فوت وقت صادر می کند، به نیکی یاد کرد.
کاش این باور زودتر حاصل شود که؛
مدیران وقت سینمای کشور بر اساس آنکه نمایش خانگی اهمیت مضاعفی می یابد
و هر ساله بر قابلیت های رسانه ای و مزیت های آن در غیاب تلویزیون های خصوصی افزوده می گردد،
بستر سازی برای حضور سرمایه گذاران در عرصه ویدیو در نهایت به اقتصاد سینما کمک خواهد کرد،
تکثر رسانه ها رقابت آنها بر سر جذب محاطب را تشدید خواهد کرد،
انحصار تلویزیون به تک صدایی در جامعه منجر می گردد،
سینمای ایران به قدر کافی امکان اشتغال برای نیروها و متخصصانش را ندارد،
بخش خصوصی انگیزه ساخت سینما ندارد و حمایت جدی از ساخت سینما صورت نمی گیرد،
رویکردهای کلان بر گذران اوقات فراغت مردم بصورت جمعی تاکید ندارد
ویدیو اقتضائات خاص خود را دارد و مدیریت و کارشناسان حاذقی باید تمام وقت به جنبه های مختلف محتوایی و فناورانه آن بیاندیشند
اداره کل نیم بندی برای نمایش خانگی راه اندازی کردند تا در گذر زمان به بلوغ و تکامل آن اندیشه شود.
اعتماد اعتماد اعتماد اقای فروتن خوب چیزی گفتید دمتون گرم
ای کاش این اعتماد به سینماگران هم بیشتر شود>.
آقاى فروتن هیچ موسسه اى براى من مادر هستم درخواست پروانه نداده؟
هنوز موسسه ای تقاضا برای فیلم من مادر هستم ارائه نداده است