اگر خدا بخواهد و دوستان مان در خانه سینما هم در انتخاب راه درستی که برگزیده اند ، تردید به خود راه ندهند ، آینده بهتری برای اصناف شریف سینمای ایران رقم خواهد خورد . تشکیل اولین مجمع مشاوران اصناف سینمایی کشور در روزهای گذشته اتفاق مبارکی است که در باره چرایی و چگونگی برپایی آن باید تامل کرد . به گزارش خبرگزاری فارس در جریان برگزاری این نشست سخنان در خور اهمیتی از سوی بعضی از حاضران بیان شده است که تدقیق درآنها گویای رویکرد واقع بینانه کلید داران خانه از یک سو و غفلت و یا کم توجهی آن عزیزان و اسلاف شان در دوره های گذشته از وظایف و رسالت های اصلی نهاد خانه سینما ، از سوی دیگر است .
در مواد سه و چهار اساسنامه خانه سینما هدف از تاسیس آن و وظایفش مورد تصریح قرار گرفته است و با تمسک بدانها هر ناظر منصفی می تواند ، به ارزیابی و میزان موفقیت مدیران خانه از گذشته تا حال روی آورد .در یک عبارت کلی :
هدف از تشکیل خانه سینما حفظ و صیانت حقوق مادی و معنوی دست اندرکاران حرفه ای ، مومن و متعهد تولید و توزیع و نمایش این هنر – صنعت از طریق ایجاد امنیت شغلی و تامین اجتماعی و همچنین کمک به آموزش و ارتقای حرفه ای به منظور بالا بردن کارایی آنها در جهت رسیدن به سینمای مطلوب جمهوری اسلامی است .
جالب آنکه در صدر وظایف این نهاد تدارک امکانات رفاهی گنجانده شده و اهتمام به تامین آن از طرق رایج و در چارچوب مقررات مطالبه شده است .
اگر به اظهارات مدیر عامل خانه که ظاهرا به استناد یک نظرخواهی عنوان شده است ، نظری بیاندازیم ، به این نکته پی می بریم که اصناف مورد پرسش قرارگرفته ، به اتفاق ( بدون هماهنگی قبلی ! ) امنیت شغلی ، مسکن ، بیکاری و بیمه را اولویت اعضای صنف خود محسوب کرده اند . این حقیقت در اصل واجد این پیام است که هیات مدیره خانه سینما باید رجوع مجددی به آنچه که در اهداف و وظایف تشکیلات خانه سینما از آن یادشده است ، بنمایند .
انچه که از اهم فعالیت های خانه سینما در یک سال اخیر در اذهان باقی مانده است ، موارد زیر است :
– تهیه و انتشار طرح مدیران خانه سینما برای تجدید و تغییر سازمان و ساختار سینمایی کشور
– سفر پر حاشیه به آمریکا
-و این اواخر برگزاری سمینار مدیریت هنری
به این ترتیب ، دو عنوان از کارهای برجسته مدیران خانه سینما به نظر بنده در بدو امر هیچ ارتباط مستقیمی با وظایف انها نداشته است و صرف وقت و انرژی برای آنها چندان مفید فایده نبوده است . ارائه طرح برای تغییرات ساختاری سینما بی آنکه از قبل زمینه ذهنی و روانی لازم برای آن فراهم شده باشد . بی خبری کارشناسان و مدیران خبره شاغل در امور سینمایی کشور از مفاد پیش نویس تهیه شده ، اعتراض پاره ای از فیلمسازان کوتاه و مستند کشور ، عقب نشینی طراحان از پی اعتراضات رسانه ای از بعضی مواضع و … کمترین تبعات اقدامی بود که عیار مدبرانه و بخردانه بودن آن را ناچیز جلوه می دهد .
ایضا سمینار دو روزه در ماه گذشته که بی تردید برای تضمین کیفیت محتوایی آن صدها نفر ساعت وقت صرف شده است و برای برگزاری آبرومندانه آن دقت و وسواس زیادی به عمل آمده است . اما نیم نگاهی در فحوای سخنرانی ها و میزگرد های انجام شده ، گویای این واقعیت است که جایگاه اصلی اینگونه مباحث در فضاهای اکادمیک و پژوهشی کشور است و خروجی آن در نهایت باید در منظومه ای از یک سیاست و برنامه مشخص لحاظ گردد . چرا باید سمیناری برگزار شود و برتارک آن عنوان مدیریت هنری جا خوش کند اما هیچ مدیری ضرورت حضور در آن را احساس نکند .؟ آیا همه تقصیرها را باید متوجه مدیران غایب از نظر کرد و اهمال و بی انگیزه ای آنها را مورد سرزنش قرار داد یا آنکه علت را باید در جای دیگری جستجو کرد ؟
ماهها از بازگشت هنرمندان اعزامی به آمریکا می گذرد . فرصت خوبی فراهم شد تا جمعی از سینماگران با استعداد از تازه ترین پیشرفت ها و دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی در مراکز و شرکتهای معتبر در کشوری که مهد سینمای صنعتی جهان است ، بازدید کنند . اما در این مدت پاسخی به اشتیاق علاقه مندان برای آشنایی با چند و چون آنچه که به نظر سینماگران اعزامی رسیده است ، داده نشده است . اگر در اینترنت به دنبال یافتن نتایج حاصل از این سفر بپردازید ، بیشترین یافته ها حول حاشیه های این سفر در آن ایام است .!
… غرض از این یاداشت گله گذاری نبود ، هم این که دوستان سرانجام به صرافت پرداختن به امهات مسائل پیش رو افتاده اند ، جای شکر دارد و باید دعای خیری را در این ایامی که به یاد حضرت ابا عبداله ( ع ) و یارانش متبرک است ، بدرقه راه دشوار آنها برای تعقیب و تامین خواسته های پرشمار و در عین حال حق اعضای صنوف خانه سینما کرد.
اضافه کردن نظر