یکی از تهیه کنندگان محترم زن سینمای ایران با انتشار یادداشتی از حضور پر رنگ یک شرکت خارجی در تبلیغات سریال "قلب یخی" سخت برآشفته است . این یادداشت فقط طرح سوالاتی نزد این سینماگر فهیم است و بس!
بهتر است با خودمان رو راست باشیم یا جنس خارجی باید به کشور وارد شود و یا از اساس عطای آن را به لقایش ببخشیم. نمی شود که درج آگهی شرکت های بیگانه در هر کوی و برزنی مباح باشد اما همجواری آن با پروژه های سنگین سینمایی یا ویدیویی گناه نابخشودنی قلمداد شود.
اگر شرکت کذایی تماشاگران سینما را برای دیدن فیلمی خاص دعوت می کرد، بازهم چنین مرثیه ای سروده می شد؟
در تمام سال هایی که قبل از یک مسابقه هیجان انگیز یا سریالی پر مخاطب سر و کله شرکت های خارجی به ناگهان پیدا می شود و ما را به تماشای آن مسابقه یا سریال تلویزیونی فرامی خوانند، سرایش این چنین غمنامه ای روا نبود؟
خودنمایی و جلوه گری نام و برند شرکت خارجی بر پیشانی یک اثر هنری به معنای دخالت آن در سمتگیری محتوایی اثر هنری است؟
کدام قرائن و نشانه ای دال بر این ادعاست که مشیت آثار هنری و نمایشی ایران از جمله سریال "قلب یخی" با سرانگشتان شرکت های سوداگر رقم می خورد و خفتی نابه حق بر ما تحمیل می کنند.؟ یعنی بپذیریم که آش آنقدر شور شده است که همین شرکت ها در فرایند تولید تا توزیع محصول هنری به خود اجازه مداخله می دهند؟
اگر حضور شرکت های تجاری متعلق به بیگانه جا را برای حامیان وطنی تنگ کرده و عرصه را از میدان داری آنان خالی نموده باشد، حق با خانم نویسنده است ولی در غیاب سایر حامیان مالی و باز بودن دست کپی کاران و سارقان ماهواره ای و اینترنتی، دیگر چه جای گله است؟
به نظرم اعتراضاتی از این دست ولو با ادبیاتی فاخر تداعی گر ضرب المثل معروف؛ دیگی که برای من نجوشد … است.
به نظر من ( انتقاداتی ) از این دست ولو با ادبیاتی فاخر حق مسلم هر شهروند ایرانیست . هنوز یادمان نرفته و فراموش تکرده ایم که این شرکت کره ای چه تبلیغ تلویزیونی بر ضد برنامه هسته ای کشورمان ساخت و بیشرمانه نمایش داد و وقتی هم کار به مجلس کشید با دستپاچگی و صرفآ به این جهت که بازار کشور را از دست ندهد و نحریم نشود ساخت فیلم تبلیغاتی را تکذیب نمود . ورود گسترده محصولات این شرکت در حالی انجام میشود که دولت آن مدتهاست کشور ما را در بیشتر زمینه ها اعم از پتروشیمی و نفت تحریم نموده و اینکه ما هم به نوعی از آنها حمایت کنیم یعنی کمک به دشمن . البته همگان میدانند مافیاهای زر و زور با چه روشهایی خوراک تبلیغاتی خود را به خورد جامعه میدهند و باز هم همگان میدانند در این بین فرد بی مسئولیتی که به هیچ عنوان پاسخگوی تعهدات گذشته و حال خود نیست و مردم را بنده خود دانسته و ضعف قوانین و لاپوشانی مسئولین وزارت ارشاد را به سخره گرفته و کمال سوء استفاده را برده و اتفاقآ عکسش هم درسر در بسته بندی سریال خودنمائی میکند ( لابد استفاده ابزاری برای تضمین فروش ) وابسته به همین مافیاست . مافیائی که فقط و فقط به فکر پر کردن جیب خود است و اهداف خود را با پول و تطمیع این و آن به پیش میبرد . والسلام
شرکت فوق و شرکت هایی از این دست معبود و الهه ای جز منافع شرکت خود ندارند. استرتژای اشکار آنها رسوخ هر چه بیشتر در بازار است. استفاده از اشتهار بازیگران و هنرمندان محبوب مردم جزیی از سناریوی تقویت و تحکیم برندینگ شان است. سعی نکنید که خیلی با ادبیات پلیسی به موضوع نگاه کنید دستگاه های دیگری به قدر کافی با استادی مسائل را رصد می کنند. در ماجرای مورد اشاره بی تردید مقصر اصلی تهیه کننده اثر است و او باید پاسخگو باشد.
چه ربطی داره آخه جنس خوب تولید میکنه نباید خرید الان ما مثلاً تولید ملی تلویزیون داریم که بریم بخریم
یکی هم پیدا بشه حمایت کنه میشه این