خانم فرشته طائر پور از سرمایه گذاری و حمایت مالی شرکت سامسونگ برای تولید و عرضه فصل سوم سریال قلب یخی انتقاد نموده و از اینکه یک شرکت خارجی تهیه کننده و سرمایه گذار محصولی ایران شده است، ابراز تاسف کرده است. اظهارات ایشان را به نقل از خبرانلاین بخوانید:
از اینکه یک سریال جدید ایرانی هم به بازار ویدیو بیاید و ذائقه ملت را کمی به سمت تماشای آثار خودی برگرداند، کلی خوشحال و امیدوار می شوم…اما وقتی می بینم به مدد خزانه "سامسونگ"، هرچه بیل بورد و عرشه پل هوایی و تابلوهای تبلیغاتی است، در خدمت تبلیغ این سریال قرار گرفته و همه تولیدات دیگر هنری – اعم از سینما و تئاتر و موسیقی و الباقی- با محرومیت چشمگیر از چنین فرصت های گران قیمت تبلیغاتی، یکی پس از دیگری، مهجور به صحنه می آیند و محروم از صحنه می روند، دلم می گیرد.
از میان همه رسانه های موجود، تبلیغات میدانی و خیابانی، حرف اول را می زنند. سینما را می توان فراموش کرد، تلویزیون را می توان خاموش کرد، رادیو را می توان گوش نکرد و نشریات را می توان نخرید…اما انواع و اقسام تبلیغات شهری را که چپ و راست و بالای سرت نصب شده اند و در این ترافیک تهران -خواسته و ناخواسته- نگاه و توجه ات را به خود می کشند، نمی توانی ناخوانده و نادیده بگذاری و بگذری و هر محصولی که برخوردار از چنین پوشش شهری شود، می تواند بر هر رکودی در بازار تقاضا فایق آید.
گفتند که محصولات خارجی دیگر حق تبلیغات میدانی ندارند. خوشا به حال "سامسونگ" ها که اگر از نشان دادن تصویر اجناس سیاه و نقره ای خود محروم شده اند، حالا با توسل به ستاره های سینمای ایران، هر دو بازار را قبضه می کنند.
اگر این سینمای ایران، تئاتر ایران، موسیقی و هنرهای تجسمی ایران و یا جریان نقد و مدیریت آثار هنری باشد که امثال این بنگاه های اقتصادی را در این بازار به خدمت می گیرد و هدایت می کند، حرفی نیست… اما خفت ناحقی دارد برای جامعه فرهنگی و هنری کشور، که بنگاه های اقتصادی به مدد سودهای سرشاری که آشفتگی بازار ایران کسب کرده اند، بازی را به دست بگیرند و در طی مسیر تولید و تبلیغ و توزیع، ارشاد و شهرداری و هر ارگان دیگری را نیز در خدمت اهداف خود داشته باشند…و هیچ مانع و محدودیتی هم بر سر راه تبلیغ خود و تولیداتشان در همه رسانه های ایرانی و خارجی نداشته باشند.
بی تردید سریالی که سامان مقدم بسازد، از بسیاری فیلم ها و سریال های موجود، جذاب تر خواهد بود و با چهره های محبوبی که در آن هستند، در جذب مخاطب ایرانی توانایی لازم و کافی را خواهد داشت. بحث بر سر سامان ها و ستاره هایشان نیست، بحث بر سر محو و نابودی تدریجی جریانی از تولید در عرصه فرهنگ و هنر ملی است که توان رقابت در این میدان فاقد مدیریت و حساسیت را ندارد…چرا که در این میدان فقط کسی حرف اول تا آخر را می زند که ثروتی کافی برای اداره بازی و بازار داشته باشد؛ و هیچ رقیبی، ولو قابل، یارای ایستادگی در برابرش را نداشته باشد.
سینمای ایران از ورود سرمایه های آغشته به اهداف اقتصادی، از فقدان فرصت های تبلیغاتی، از بی حاصلی حوزه نمایش خانگی و عدم دسترسی به مخاطبان خود در سالن ها و خانه ها ، آسیب می بیند و تحلیل می رود و ظاهرا سیاستگزاران فرهنگی، میدان را به تاجران توانا و فرصت شناس سپرده اند…
برای مدیران سینمایی و فرهنگی کشور هیچ افتخاری ندارد که امروز "سامسونگ" موفق ترین تهیه کننده و سرمایه گذار حیطه هنر است. کد ۷۰۸
سلام
واقعا که شورش و در آوردن این سریال اصلا اون سریال نیست چرا با شعور ما بازی میکنند چرا فکر میکنن ما نمیفهمیم هر کاری از دستشون بر میاد انجام میدن به امید این که رفتیم فصل جدید قلب یخی رو خردیم که لذت ببریم نه اینکه ببینیم این سریال اصلا با قبلیش زمین تا آسمون فرق میکنه اینها فقط به فکر پر کردن جیبشون هستند واقعا متاسفم
ای کاش سرکار خانم لطف میکردند و مرقوم میفرمودند که بی حاصلی نمایش خانگی مفهومش چیست؟ آیا منظور ایشان عدم تبعیت محض مدیران موسسات در پذیرش اعدادی به مراتب بالاتر از کل فروش فیلمهایشان در تهران و شهرستان میباشد؟ یا اینکه فقدان فیلم سینمایی جذاب در سینما باعث بی حاصلی نمایش خانگی میباشد؟ مگر نه آنکه هر محصولی در نمایش خانگی نتیجه زحمات همین حضرات میباشد؟