فیلمی سینمایی در یک بازه زمانی شش ماهه تولید می شود، در نوبت اکران معطل نمی ماند و پس از اتمام نمایش عمومی در سالن های سینما در شبکه ویدیویی توزیع می شود. در سینما بر خلاف نانوایی "صف یکی ای ها" وجود ندارد که کسی بتواند کوتاه تر از زمان معمول بتواند، به حاجتش برسد و وقتش در صف تلف نشود.
ممکن است گفته شود؛ طلا که پاکه چه منتش به خاکه! سازندگان این فیلم ها دستشان تو جیب خودشان است و یک ریال از دولت وام و تسهیلات نمی گیرند و منتی برسر آنها نیست. مشکل در همین جاست که استفاده از ظرفیت های اکران هم سرمایه کمی نیست ولی ظاهراً در قاموس صاحبان چنین فیلم هایی تعریف متفاوتی برای بهره برداری و فرصت طلبی هایی از این دست شده است.
کتمان نمی توان کرد که فیلم های سینمایی زیادی علیرغم آنکه سالها از تولید آنها می گذرد و مشکل پروانه نمایش ندارند و علاقمندانی هم شایق تماشای آنها هستند، رنگ اکران را به خود ندیده اند.
فیلم هایی که مطبوعات سالی حداقل یک بار از نام رو به فراموشی آنها غبار زدایی می کنند و به یادمان می آورند که در گنجینه سینمای ایران فیلم های دیده نشده زیادی وجود دارند و تماشای آنها شاید به خواب و خیالی بیش نمی ماند.
فیلسازان اینگونه آثار مهجور یا دلسرد و بی انگیزه شده اند و یا با زدن بر طبل بی عاری، شال و کلاه کرده و کارهای دیگری را جلوی دوربین برده اند.
حل این تناقض بزرگ که به اجمال از آن یاد شد؛ با تکرار چند باره مافیای اکران و تعابیری از این دست حل نمی شود و جز استیصال و انفعال گویندگان و مدعیان را به نمایش نمی گذارد.
کافی است یکبار سیر دستیابی سهل و آسان و توام با سرعت صاحبان فیلم های "خارج از صف" به فرصت های اکران، مورد مداقه قرار گیرد تا رمز و راز آن فاش گردد. در اینصورت شاید پرده ابهام و معما از تن این پدیده فرو افتد و واقعیت خود را عریان و عیان سازد.
اضافه کردن نظر