چاپ یادداشت اول من در روزنامه "بانی فیلم" واکنش آقای "علم الهدی" را با درج این یادداشت جدید در پی داشت. آنچه که در این پست می خوانید، جوابیه دومی است که برای ایشان قلمی کرده ام و روزنامه مزبور تاکنون از چاپ آن خوداری ورزیده است.!
آقای علم الهدی! خدا را شکر که در فاصله نگارش و انتشار یادداشت های من و شما اختلاف بر سر نمایش فیلم در سینماهای مورد بحث برطرف شده است و می توان امیدوار بود که با تعقل و درنگ بیشتر و اجتناب از سیاه و سفید دیدن موضوع، تفاهم حاصله وضعیت پایداری به خود بگیرد.
در یادداشت شما مطلبی که سبب بی حرمتی به بنده شود، ندیدم و مطمئن باش که رنجشی نیز حاصل نشده است.
اگر به یاد داشته باشی با فرض این گزاره قطعی که پردیس های متعلق به حوزه هنری و شهرداری تهران فیلم های اخیر را اکران نکرده اند، عرض شد در محاسبه میانگین بهای بلیط "قدری" به خطا و لغزش رفته ای. این ادعا در شرایطی مطرح شد که در علم آمار و در بحث محاسبه " میانگین وزنی" و در شرایطی نظیر تلورانس بهای بلیط، باید به این نکته توجه داشت که تعداد سینماهایی که حداکثر بهای بلیط را دارند با تعداد سینماهایی که حداقل قیمت بلیط و تعداد سینماهایی که رنج قیمتی متوسطی را دارند، مشخص شوند تا به هر کدام وزن یا ضریب لازم داده شود.
همچنین این نکته نیز حائز اهمیت است که هر کدام از سینماها در رده بندی سه گانه ای که بدان اشاره شد، پذیرای چه تعداد تماشاگر بوده اند؟ به نظرم اگر استخراج و محاسبه "میانگین وزنی" شما از چنین روندی تبعیت کرده است، کمتر محل اشکال خواهد بود.
از این نکته که بگذریم جان کلام این بود که با فرض منتقد بودن شما در برابر سیاست های جاری سینمایی کشور، اولاً گرمای رو به فزونی اکران کلاه قرمزی را با تحلیل های نومیدانه انکار نکنیم و حتی با تصدیق کاهش تماشاگران در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، اگر تنها عامل را اجرای سیاست هایی بدانیم که شما سخت منتقد آنها هستی، متاسفانه باز ره به خطا پیموده ای.
بهتر از من می دانی که در کاهش مصرف کالاهای فرهنگی از جمله رفتن به سینما دلایل اقتصادی و اجتماعی زیادی دخیل هستند که شاید به تناسب گرایش های فکری و سیاسی بتوان شدت و ضعف آنها را به دلخواه کم یا زیاد کرد اما مطمئناً نادیده انگاشتن یک یا چند عامل تاثیر گذار، تحلیل گر را به ورطه جزمیت خواهد انداخت.
اضافه کردن نظر