تا قبل از اپیدمی کرونا معمولا چند ماه فرصت لازم بود تا فیلمهای اکران شده در ویترین نمایش خانگی دیده شوند. به عنوان مثال در اسفند ماه سال گذشته حدود ۴۰ فیلم در نوبت انتشار و عرضه در شبکه نمایش خانگی بودند. تعطیلی چهار ماهه سینماها به خاطر کرونا باعث شد تا پلتفرمهای برخط فیلم و سریال با بارگذاری و انتشار خیلی از عناوین ذخیر شده، اینک برای ادامه فعالیت فیلمهای زیادی در دست نداشته باشند.
اگر دو یا سه عنوان پر فروش مثل زیرنظر، جهان با من بخند و مسخره باز را استثنا کنیم، سایر فیلمهای باقیمانده، آثار عموما ضعیف و کم فروش در اکران هستند که در نمایش خانگی نیز از مخاطبان دلبری نخواهند کرد.
این مقدمه از آن جهت اهمیت دارد که متوقف شدن صدور پروانه ساخت سریالهای غیرتلویزیونی تا اطلاع ثانوی، نباید آنقدر طولانی باشد که نیاز سامانههای ویدیوی درخواستی به محتوای تازه و ایرانی مورد غفلت قرار گیرد. با وصف آنچه گفته شد فیلمهای سینمایی چندانی در نوبت انتشار فیزیکی و اینترنتی نیستند و شمار سریالهای ایرانی نیز به اندازهای نیست که بتواند کمبود ناشی از فیلم سینمایی را جبران کند.
در بین دو سریال نمایش خانگی«دل»(منوچهر هادی) با کشدار شدن و گرفتار ماندن در خرده قصهها و زمان مفید ۳۰ دقیقهای در هر قسمت! مخاطبان پیگیر خود را تا حد زیادی در چند هفته اخیر از دست داده است و پس از برملا شدن عامل تجاوز به رستا، در ادامه نتوانست غافلگیری چندانی برای بیننده دست و پا کند.
سریال«همگناه»(مصطفی کیایی) در نبود رقیب جدی بطور طبیعی تماشاگران بیشتری دارد و بیننده نیز گزینهای غیر از این سریال برای انتخاب ندارد. «همگناه» در روایت به گونهای طراحی شده است که چند قصه را همزمان تعریف میکند. ماجرای زوجهای زیبا و آرمان، سامان و سیما، پیمان و سارا، نیکی و امین، فرهاد و هدیه، فریبرز و لیلا(همسر سابق) و نسرین(همسرکنونی)و ….یک فصل گذشت تا بینندگان سرانجام پی به رابطه سببی و نسبی شخصیتها با یکدیگر ببرند! به عنوان مثال وقتی که سارا دختری حدودا سی ساله مردی را در خانه و محل کار با اسم کوچک فرید صدا میزند، چرا باید حدس میزدیم آن مرد پدر اوست.؟ جالبتر آنکه سارا بعد از جدایی از همسرش با عمویش فریبرز و همسر او نسرین زندگی میکند.!
در هفته پیش رو سریال کمدی و در اصل دیپورت شده از تلویزیون یعنی «موچین»(حسین تبریزی) در شبکه توزیع و پخش میشود تا خاطره دیگر سریال اصالتا تلویزیونی در سالهای دور با عنوان «سیگنال موجود است»(مهدی مظلومی) را در اذهان زنده کند. سریالی که به دلیل حضور تیپهای کلیشهای اتفاقی تازه محسوب نمیشود. پخش«موچین» با سریال عامه پسند «آخرخط» ساخته علی مسعودی که از شبکه سوم سیما به روی آنتن میرود، همزمان شده است.
تنها سریالی که میتوان به آن امید بست تا تحولی را در شبکه رقم بزند و فضای یکنواخت کنونی را دگرگون کند، سریال «آقازاده»(به کارگردانی بهرنگ توفیقی) است. این مجموعه با فرض اینکه واجد همه استانداردهای ساختاری و به روز بودن محتوا باشد، باز هم نمیتواند به دلیل پخش هفتگی جای خالی فیلم و سریال های مورد نیاز شبکه را به تنهایی پرکند.
بنابراین باید امیدوار بود چالش توقف صدور پروانه ساخت سریال همزمان با کاهش ذخایر رسانههای برخط ویدیویی مدت زیادی به درازا نکشد زیرا در غیراینصورت علاوه بر ریزش مصرفکنندگان محصولات شبکه نمایش خانگی، گرایش آنها به رسانههای برخط و ماهوارهای آنسوی مرزها را شاهد خواهیم بود.
روزانه های سینمایی را در تلگرام دنبال کنید: http://t.me/cinemadailyir
کاش ارشاد بجای اینکه فکر کمیت رو بگیره جلو کیفیت پایین هم بگیره بگیره
نگاهی ب کیفیت سریالها بندازید سریال دل درهرقسمت مجبور میکنه بیننده رو ۱۰ تومن از دی ویدی و اگر اینترنتی ۵ تومن برای چیزی در حد یک موزیک ویدیو پول بپردازه کی باید حقوق مصرف کننده رو رعایت کند فقط اونجای ک بحث کپی هست سینها سپر میشه ؟؟
کی پاسخگو این کاهلی درقبال بیننده ست چرا سریال دل اینقدر کشداره مگر واجبه حتما ۴۰ قسمت باشه اگر دو قسمت یکی کنیم اونوقت میشه ۲۰ قسمت تازه با زمان استاندارد یک سریال هفتگی جور درمیاد این همه انچه گذشت و تیتراژ ها و از طرفی حجمزیاد موزیک ویدیو بیخاصیت روی اعصاب مردم رژه میره واقعا چرا در این موارد ارشاد کاری نمیکنه
از طرفی همه چیز لاکچریه تو این سریال چند درصد مردم اینطوری هستن بسیار مصنوعی و سطحی چقدر رفتار بازیگرا تصنعی حال بهم زن مضحک منوچهر هادی دربرنامه جیرانی گفته این سریال رمانسه اخه این چ رمانسیه ک هیچ عشقی درنیامده اصلا عشقی درکار نیست عشق بازیگران ۴۰ ساله
حق با شماست
قبول دارم، در واقع اگر روزی شبکه ی ویدئویی بصورت کامل از بین برود نقش افراد سودجو بسیار بیشتر و پررنگ تر از کپی کاران میباشد