در عمر حدودا چهل ساله هنری محمدرضاهنرمند در سینما مرگ و مرگ آگاهی مضمون و دغدغه جدی او بوده است. بعد از دو فیلم «مرگدیگری» و «زنگها برای که بصدا درمیآیند» که هنرمند در دهه ۶۰ ساخت، حالا او دوباره با «سمفونی نهم» بسراغ مضمون مورد علاقه خود رفته است. تا موتیف مرگ در «سمفونی نهم» بهتر شنیده شود. در«سمفونی نهم» این بار فرشته ملکالموت را بصورت مجسم و کاراکتری مشخص که روایت فیلم را هم از زبان او میشنویم، میبینیم. در سینمای ایران پیش از این نیز بازیگران دیگری لباس ملکالموت را برتن کردهاند. گلزار در دموکراسی تو روز روشن، کیانیان در گاهی به آسمان نگاه کن، رامبد جوان در جعبه موسیقی، هدیه تهرانی در یک بوس کوچولو و…با ایفای شخصیت فانتزی فرشته مرگ، کمی از پوسته خشک واقعیت پا را فراتر گذاشتهاند تا تلنگری به مخاطب بزنند.
ویژگی فرشته ملکالموت در«سمفونی نهم» آن است که برخلاف اسلافش ویرش گرفته است تا مثل زمینیها عشق را تجربه کند. به گفته خودش اول بار شیدایی و دلدادگی را در رابطه عاشقانه رابعه خاتون با معشوقه جوانش درک کردهاست. او در این راه تاوان انقیاد و سرکشیاش را میپردازد و برای همیشه به عالم ناسوت هبوط میکند تا پیمانه عمر او نیز روزی پرشود و جانش ستانده شود.
فیلم قابل احترام و خوش سروشکل هنرمند به تصدیق بسیاری از منتقدان و ریویونویسان دچار دوگانگی در لحن است. حضور حمیدفرخنژاد در «سمفونی نهم» در این نقیصه بیتاثیر نیست! زیرا نوع بازی او بطورطبیعی موقعیتها را به سمت و سوی فضایی غیرجدی سوق میدهد بویژه که نریشنهای او هم به چنین لحنی دامن میزند. از سوی دیگر ملاحت بازی و کلام فرخ نژاد روایت را صمیمیتر کرده است تا مخاطب با اشتیاق فیلمی متفاوت را تا آخر دنبال کند.
اگر اقدام خودسرانه و فاقد منطق راحیل به عنوان یک جراح با بازی ساره بیات را برای انتقال جسدخون آلود همسرش به زادگاه آبا و اجدادی و حضور نه چندان ضروری محمدرضا فروتن برادر دوقلوی شوهر راحیل را در فیلم نادیده بگیریم، «سمفونی نهم» واجد نکتهها و حکمتهای قابل تاملی از رهگذر حضور فرشته مرگ بر بالین مردان و زنانی است که بعضا جریان تاریخ را عوض کردهاند.
روزانه های سینمایی را در تلگرام دنبال کنید: http://t.me/cinemadailyir
اضافه کردن نظر