در دوهفته گذشته عرضه و انتشار فیلمهای ایرانی در نمایش خانگی با آهنگ تندتری مورد توجه ناشران و صاحبان حقوق نمایشخانگی فیلمها قرار گرفت. در این میان تعطیلی سینماها مزید برعلت شد و تلاش شد تا خلاء این ضایعه تاحد زیادی جبران گردد و تحمل خانهنشینی برای این روزهای سخت برای مردم آسانتر شود. در دومین قسمت این یادداشت نگاهی به معرفی فیلمهای نوروز۹۹ نمایشخانگی پرداختهام:
مشت آخر
هنوز هم دود از کنده بلند میشود. تماشای فیلم سرگرمکننده مشتآخر ساخته مهدیفخیمزاده و با بازی خود او در نقش اول، ضربالمثل یادشده را در ذهن مخاطب زنده میکند. فخیمزاده در این فیلم به رغم کهولت سن از تواناییهای خود در دفاع شخصی بهره می برد و موقعیتهای مفرحی را برای بیننده رقم میزند. شاید فخیمزاده در حین بازی و کارگردانی این فیلم به خاطر چابکی و چالاکی چشم خورده بود که دچار حادثه شد و مدتی را در بستر گذراند.!
داستان مشتآخر و سلسله روابط و مناسبات آن را اگر خیلی جدی نگیرید، از تماشای فیلم بویژه در جمع خانواده راضی و خشنود خواهید بود. این فیلم را در منوی تعطیلات نوروزی قرار دهید.!
کروکودیل
مسعود تکاور کارگردان در اصل تلویزیونی است. وجه تسمیه فیلم از ماده مخدر صنعتی به همین نام گرفته شده است. شخصیت اول فیلم با بازی خوب کوروش تهامی شیمیست است و چون در زندگی به آرزوهایش نرسیده است، به وادی خلاف میافتد. شاید این خلاصه یک خطی شما را به یاد سریال برکینگبد بیاندازد اما داستان اینجایی است و در ادامه زاویه تازهای به روی اعتیاد و آزمایشگاههای تولید مواد مخدر نمیگشاید. فرجام تلخی که برای شخصیتهای داستان رقم میخورد اثر را در جایگاه فیلمی عبرتانگیز نشاندهاست. بازشدن پای پلیس از اواسط فیلم در واقع پایان فیلم را پیشبینی پذیر میسازد. در واقع رد نگاه تلویزیونی تکاور در اثر کاملاْ پیداست و او محافظهکارانه از کلیشههای رایج فاصله زیادی نمیگیرد.
رحمان۱۴۰۰
همزمان با عرضه سریال«دل» کار دیگری از تیم نویسندگان و کارگردان این مجموعه در قالب فیلمسینمایی بر پیشخوان نمایشخانگی نشسته است. رحمان۱۴۰۰ دومین فیلمی است که بعد از مزهکردن و جارو کردن پول و ثروت به خاطر ساخت منسالوادورنیستم به کارگردانی منوچهرهادی ساخته شد با این تفاوت که بپذیریم یا نپذیریم رحمان۱۴۰۰ نسبت به همه کمدیهای قبل از خودش، خطوط قرمز بیشتری را جابجا کردهاست و تماشای آن به همه افراد خانواده توصیه نمیشود. در نسخه غیرقانونی فیلم حرکت بدن و پایینتنه بازیگران بهرامافشاری و سعیدآقاخانی بیش از آن چیزی است که در پایان نسخه نمایشخانگی فیلم میبینید. کسانی که در تهران تئاترهای کمدی اصطلاحاْ آزاد را دیدهباشند، به من حق میدهند که شوخیهای سکسیتی فیلم را بشدت تحتتاثیر چنیننمایشهای عامهپسند و لالهزاری بدانم. فیلم برای فروش هر چه بیشتر، به جز دست و دلبازی در شوخیهای آنچنانی از حضور ستارههایی مثل مهرانمدیری و محمدرضا گلزار و سارهبیات سود بردهاست.
از خوش اقبالی هادی همین بس که فیلمش در نوروز ۹۸ اکران شد و نسخه نمایش خانگی فیلم او نیز در روزهای تعطیلی سینماها و در آستانه نوروز۹۹ عرضه شود.! طبیعی بود به خاطر میزان سرمایهای که صرف فروش حقوق نمایشخانگی فیلم شده بود، دیر یا زود دل مسئولان امر نرم شده و راضی به انتشار فیلم ولو با ممیزی بیشتر شوند و کار به ۱۴۰۰ نکشد.! اگر کارگردان در ساخت اثر بیرحمانه به نقد طبقه سالوسصفت و مزوری که مدیری آن را بازی میکند، پرداخته بود و ریشهبابی جسورانهای از شکل گیری این طبقه ذینفوذ ارائه میداد، شاید تحمل این حجم از لودگی آسانتر بود اما متاسفانه نگاه سازنده به شکاف طبقاتی و میدانداری فرصتطلبان از سطح فراتر نمیرود و تشفیخاطر بیننده را به همراه نمیآورد.
اضافه کردن نظر