روزانه های سینمایی

فیلم هایی که برای سینما و نمایش خانگی آبرو خریده اند

​شبکه نمایش خانگی با عرضه دو فیلم «سهیلا شماره ۱۷» و «به وقت شام» پس از یکدوره فیلم های سخیف کمدی آبروداری می کند، شبیه این وضعیت در سینما نیز رخ داده است. «شعله ور» و «مغزهای کوچک زنگ زده»در اکران همین کار را با سینما کرده اند.

شبکه نمایش خانگی با عرضه دو فیلم «سهیلا شماره ۱۷» و «به وقت شام» پس از یکدوره فیلم های سخیف کمدی آبروداری می کند، شبیه این وضعیت در سینما نیز رخ داده است. «شعله ور» و «مغزهای کوچک زنگ زده»در اکران همین کار را با سینما کرده اند. شروع نسبتاً خوب «مغزهای کوچک زنگ زده» این امیدواری را ایجاد کرده است که فروشی به مراتب بهتر از تازه ترین فیلم «حمید نعمت الله» داشته باشد و این فیلم اجتماعی بتواند تلقی کلیشه ای اغلب سینماگران ما را از سینمای اجتماعی رفعت بخشد.

برگردیم به نمایش خانگی و از آخرین فیلم «ابراهیم حاتمی کیا» فیلمساز متعلق به جبهه فرهنگی انقلاب بگوییم. «به وقت شام» مختصات یک تولید استاندارد و حرفه ای را در سینمای کم بضاعت ایران به نمایش گذاشته است و اجرای دشوار و پیچیده بسیاری از صحنه ها که پیش از این در حد یک تصور خام باقی مانده بود، اینک به مدد تیمی حرفه ای و بودجه و سرمایه ای خوب، عینیت یافته است. «حاتمی کیا»در ادامه مسیری که از فیلم «چ» آغاز کرده است، رویکردش به سینمای قصه گو و اکشن را ارتقا داده است و در این راه استفاده هوشمندانه از جلوه های ویژه را مورد تاکید قرار داده است. فیلم صحنه های نفس گیر و خیره کننده کم ندارد و بهترین فیلم ساخته شده توسط فیلمسازان منطقه در باره خشونت و جهالت گروه های دست پرورده تکفیری است. فیلمی که همانند میراث زنده یاد «سیف الله داد» فیلم سینمایی«بازمانده»، می تواند با اقبال موج عظیم مسلمانان در آسیا روبرو شود و تصویر واقع بینانه ای از ماهیت پلید دولت موسوم به عراق و شام ارائه دهد. افسوس که سردی روابط کشورهای عربی با ایران به تبع پیروی دولت های آنها از سیاست های کینه توزانه آمریکا علیه ایران مانع از توسعه فعالیت های فرهنگی است و مرتجعین عرب همیشه از تبلیغ و اشاعه محصولات فرهنگی و هنری جمهوری اسلامی وحشت داشته اند. با این همه «به وقت شام» می توانست اثر کم نقص تری باشد اگر در تمایز شخصیت پدر و پسر و تفاوت دیدگاه های سیاسی و اجتماعی آند دو با بازی «حجازی فر» و «بابک حمیدیان» از حد چند دیالوگ فراتر می رفت و عمق بیشتری به آنها می بخشید و تم شکاف نسلی که در آثار پیشین «حاتمی کیا»زیاد آن را دیده ایم، تکرار نمی شد.

«سهیلا شماره ۱۷» حکایت دیگری دارد. بداعت موضوعی و نگاه جسورانه اولین ساخته سینمایی «محمود غفاری» آنقدر هست که کاستی های دیگر فیلم خیلی توی ذوق نزند و بیننده با کنجکاوی هر چه تمامتر سرنوشت سهیلای در آرزوی ازدواج را با بازی خوب «زهرا داود نژاد» پی بگیرد. «سهیلا شماره ۱۷» می تواند نقطه پایانی باشد برای انبوه فیلم هایی که طی سال های اخیر به تقلید از سینمای «اصغر فرهادی» بر سر سینمای ایران آوار شدند و از فرط تکرار سبب دلزدگی تماشاگران و درجازدگی سینمای اجتماعی شدند. طرح جسورانه نیازهای جنسی جوانان اعم از دختر و پسر و پیامدهای روحی و روانی ناشی از تاخیر در ازدواج، کانسپت فیلمی است که تا آستانه انتخاب برای اسکار ۲۰۱۹ نیز پیش رفت و این اقدام نشان داد که سینمای ایران چقدر تشنه نگاه های نو و ژرف اندیشانه است.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید