ارزیابی کارنامه سینماگران در شبکه نمایش خانگی

این یادداشت به درخواست روزنامه «سینما» به رشته تحریر درآمده است:

از سال ۱۳۸۹ تاکنون ۱۶ سریال و مینی سریال در شبکه نمایش خانگی توزیع شده اند که در این میان چند پروژه در ادامه راه متوقف شدند و به نقطه پایانی نرسیدند.

کارگردانانی در اصل تلویزیونی

در بین کارگردانان این مجموعه «بیژن بیرنگ» فاقد کارنامه سینمایی مستقل است و «مهران مدیری» به عنوان پرکار ترین کارگردان شبکه نمایش خانگی، اولین فیلم سینمایی اش را در همین سالجاری به روی پرده برد.

آزمونی برای  کارگردانان سینما

«کمال تبریزی» همانقدر که در سینما و تلویزیون بد شانس بوده است و کارهایش با حاشیه همراه شده است، در نمایش خانگی هم عاقبت به خیر نشد و تنها مجموعه اش یعنی «ابله» را با سرهم بندی به پایان رساند و داستان را براساس قسمت های پیش بینی شده نتوانست، به پیش ببرد.

«محمد حسین لطیفی» در نمایش خانگی در ابتدا خوش درخشید اما دولت مستعجل بود. «قلب یخی» او به عنوان اولین سریال جدی در این مدیوم در دو فصل از بینندگان دلبری کرد تا اینکه فصل سوم با ۱۵ ماه وقفه با مهر و امضای «سامان مقدم» ساخته شد. البته شباهت این فصل با دو فصل پیشین بیش از انکه در داستان و شخصیت هایش باشد فقط در عنوان مشترک «قلب یخی» خلاصه می شد.!

«سامان مقدم» در همین یک فصل نشان داد که چقدر به رعایت استاندارد سازی در هر مدیومی پایبند است و به تنها چیزی که اعتقاد ندارد بزن و در رویی است.

اوج نشینان

در قله سریال سازی نمایش خانگی بی تردید «حسن فتحی» نشسته است و با قدری فاصله «داود میرباقری» چشم به قله دارد. «میرباقری» با دو سریال و «حسن فتحی» با یک سریال در سه فصل تراز دراماتورژی را در مدیوم نمایش خانگی اعتلا و رفعت بخشیدند تا توقع منطقی تماشاگران را از این رسانه بالا ببرند و مخاطب را راضی کنند تا از دل و جان دست به جیب برده و برای خرید نسخه ارجینال هزینه کنند. دو هنرمندی که در سریال سازی تلویزیون مدتهاست که به برند تبدیل شده اند و البته در سینما آثار متوسطی در کارنامه خود دارند، در نمایش خانگی بهتر از سینما ظاهر شدند و شاید بیراه نباشد که بگوییم استعداد« فتحی» و «میرباقری» در طراحی داستان های بلند و خرده پیرنگ های متعدد است.

شاید خلاقیت و زیبایی کار «فتحی» در داستان عاشقانه «شهرزاد» باعث شد تا «منوچهر هادی» هم قدری دامنه و دایره خطوط قرمز را در طراحی داستانی عاشقانه در فضای امروزین گسترش بدهد و «عاشقانه»ای شیک و با لایف استایلی متفاوت جلوی دوربین ببرد.

دوقلوهای ناهمسان

در هفته های آینده «سام قریبیان» و «کاظم راست گفتار» هر دو در لوای یک مینی سریال یکی در ۵ و دیگری در ۶ قسمت بخت خود را برای جذب مخاطب محک می زنند. «راست گفتار» با کارنامه ای نسبتاً سنگین تر از «سام» جوان، نسخه سریالی فیلم سینمایی «آشوب» را در تدوین مجدد با شخصیت های بیشتر و ماجراهای فرعی دیده نشده در نسخه سینمایی، روانه بازار نمایش خانگی کرده است. «سام قریبیان» که در ۳۶۰ درجه اش نشان داد وسواس و دقت در اجرا را شگرد دارد، از داستانی رونمایی می کند که بر خلاف «آشوب» بکر است و از پایانش کسی خبر ندارد.

از در نشد از پنجره 

در یک نگاه کلی به نظر می رسد فیلمسازانی که نمایش خانگی را جدی گرفته اند و برای مخاطبان آن احترام قائل شده اند و تجربه اندوزی در این مسیر را در امتداد فعالیت های سینمایی و تلویزیونی خود پنداشته و نگاه تفننی به آن نداشته اند، سربلند از این آزمون خارج شده اند و آنهایی که از سرناچاری و به خاطر بدقولی و یا دست رد تلویزیون مجبور به عرضه اثر در این شبکه شده اند، نمره قابل قبولی را دریافت نکرده اند. «مهدی مظلومی» و سریال ناتمام «سیگنال موجود است» مثال روشنی در این زمینه است.

سرویس های استریم دست به جیب می شوند

با صدور پروانه ساخت های جدید تلاش ها در زمیه غنی کردن مجموعه های نمایشی در شبکه نمایش خانگی ادامه دارد و بعید نیست با ابراز اشتیاق سامانه های آنلاین فیلم و سریال و یا مراکز عرضه بر خط ویدیویی به سرمایه گذاری برای تامین محتوا، روزهای بهتری در پیش روی شبکه نمایش خانگی در دو ساحت فیزیکی و اینترنتی اش وجود داشته باشد