روزانه های سینمایی

کند و کاوی در سبد فیلم های تابستانی شبکه

پرنسس دروغین

انیمیشنی با نام «پرنسس رویاها» و با نام اصلی leap ballerina در شبکه عرضه شده است. فیلم در مجموع با حذف حدوداً ۲۰ دقیقه ای نسبت به فیلم اصلی ۶۷ دقیقه بیشتر نیست. قابل حدس است که وقتی داستان اصلی فیلم حول شخصیت یک دختر بالرین می چرخد، صحنه های تمرین و رقص این بالرین و سایر دخترهای بالرین قابل نمایش نیست و چاره ای جز بیرون ریختن آن صحنه ها نیست. در دوبله فیلم، به غلط «باله» به «ژیمناستیک» ترجمه شده و تنها چیزی که اثری از آن در فیلم بیننده نمی بیند، ژیمناستیک است.

سوالی که باقی می ماند آن است که چه لزومی به انتخاب و ارائه این اثر ابتر و ناقص بوده است؟ اثری که در همین نسخه کنونی هم با هنجارهای رسمی همخوانی ندارد و پاره ای از روابط در آن محل اشکال هستند. آیا صرف عرضه همزمان نسخه ویدیویی یک فیلم با اکران جهانی آن کافی است تا کالایی معیوب را به مشتری ارائه دهیم؟اگر رایت فیلم خریداری شده است، تهیه کننده اصلی فیلم و سازنده آن خبر دارند که در ایران محصول آنها با چه دخل و تصرف آشکاری به مخاطبان عرضه شده است.؟

تنگی «نفس»

یکی از مهجورترین فیلم های سینمایی عرضه شده در شبکه نمایش خانگی در سالجاری فیلم «نفس» سومین ساخته «نرگس آبیار» است. فیلمی که داستان آن به روایت اول شخص نقل می شود و در واقع یک اتوبیوگرافی از دختر بچه ای است که در پایان با مرگش از صحنه داستان خارج می شود و نقطه پایانی بر آن می گذارد. «نفس» فاقد داستان مشخص و سرراستی است و اتفاقات خانوادگی و حوادث اجتماعی منتهی به انقلاب و جنگ تحمیلی را از زاویه دختری ده ساله به تصویر می کشد. به تعبیری فیلم «در باره کودک» است و اتفاقاً به خاطر پایان تلخ آن «برای کودکان» مناسب نیست. «نفس» به رغم ناکامی در جلب توجه منتقدان به عنوان تجربه ای هنری احترام برانگیز است و نخ تسبیح یک «رویداد محوری» می توانست صحنه های پراکنده آن را انسجام بخشد؛ تا به دیده شدن آن کمک بیشتری کند.

کمدی مناسب برای خانواده ها

«خوب، بد، جلف» فیلم اول «پیمان قاسمخانی» در ادامه سریال تلویزیونی «پژمان» به خاطر ارجاعاتی که به شخصیت های آن سریال با بازی «پژمان جمشیدی» و «سام درخشانی» می دهد، برای مخاطب آشنا با سریال تلویزیونی، اثر مفرحی است. «خوب، بد، جلف»همانند سریال و اغلب کارهای «قاسمخانی» به جز موقعیت های مشابه (در این فیلم دو شخصیت دست و پا چلفتی یک کارآگاه جدی را در جریان یک پرونده قتل همراهی می کنند) جذابیت و ملاحتش را از دیالوگ های پینگ پونگی بین این دو کاراکتر دارد. دو کاراکتری که اتفاقاً در این فیلم بناست که با خود واقعی شان یعنی به عنوان دو بازیگر نقش آفرینی کنند و در فیلمی که به کارگردانی «مانی حقیقی» جلوی دوربین رفته است، نقش دو پلیس را ایفا  کنند. (فیلم در فیلم)

«خوب، بد، جلف» بر خلاف فیلم های اکران شده در سینماها و یا عرضه شده در نمایش خانگی طی سالجاری، اثر مبتذلی به شمار نمی رود و عاری از کنایات و شوخی های جنسی و یا بازی کردن با خطوط قرمز است. با این حال جنس شوخی های نویسنده و کارگردان و موقعیت هایی که او خلق کرده است، در قد و قواره نمایش های تلویزیونی است و اثر سرگرم کننده ای برای بینندگان خانگی این اثر محسوب می شود و در بعضی لحظات شلیک خنده تماشاگر را در پی دارد.

از نکات جالب توجه بر روی طرح روی جلد فیلم «خوب، بد، جلف»، شطرنجی کردن سینه لخت بازیگران مرد درون استخر است.! در فیلم این صحنه بدون ممیزی نشان داده می شود.

 

 

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۴ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید