تعارف را کنار بگذاریم؛ وقتی تهیه کننده فیلمی نهادی دولتی است انتظار طبیعی این است که نه بصورت گل درشت بلکه با ظرافت های لازم مسئله فیلم بخوبی تبیین شود و در نهایت الگوهای رفتاری مناسبی به مخاطبان ارائه شود. فیلمسازی که با بودجه دولت اثری را مقابل دوربین برده، باید بی هراس از انگ هایی مثل «پیام زدگی» حق مطلب را بدرستی ادا کند و اگر ادعای ارائه راه حل و یا پیشنهاد خاصی را هم ندارد، صورت مسئله را بدرستی طرح کند و به جز دادن نشانی دقیق از علل و اسباب بروز مشکلات، اجازه دهد طرف های درگیر ماجرا نقش شان را ایفا کنند. تم اصلی فیلم سینمایی«ناهید» موضوع آشنایی دارد. داستان فیلم حول مشکلاتی می گردد که بر سر راه مردان و زنان مطلقه برای ازدواج مجدد وجود دارد. انگاره های سنتی در جامعه ما به گونه ای است که ازدواج مجدد برای خانم ها را سخت کرده است و بعضاً بستگان نزدیک چنین زنهایی انبوهی از موانع عرفی و انگاره های خرافی را در مسیر ازدواج زنان مطلقه تعبیه می کنند.
در فیلم «ناهید» خانم «پناهنده» مبتکرانه بستر داستان را در جایی غیر از تهران جستجو کرده و شهر زیبای انزلی را برای وقوع داستانش برگزیده است. شهر بارانی و هوای عموماً ابری و خاکستری آن به خوبی در خدمت فضای فیلم قرار گرفته است و بیننده انتظار لحظه ای را می کشد تا از پس ابرهای تیره، نور تابانی بر صحن زندگی شخصیت های گرفتار آن بتابد. مشکل در اینجاست که «ناهید» اگر می خواهد که مدبرانه گلیم زندگی خودش را از آب بیرون بکشد و کمترین حساسیتی را در آن شهر کوچک باعث شود، نباید دستی دستی اطرافیان را تحریک کند و تن به اعمال خلاف عرف و بعضاً شرع دهد.(نگاه کنید به خلوت های معطر! ناهید و مسعود در ساحل دریا) در اواسط فیلم جایی که سیلی برادر «ناهید» برق غفلت را از سر او و بیننده بصورت همزمان می پراند! در می یابیم که ای دل غافل او به جز مخفی نگه داشتن ازدواجش با مسعود، از پسر و همسر سابق، خانواده مادری خود را نیز از این امر مطلع نکرده است. آن هم در شرایطی که پیش از این کوک شدن ساز مخالفت آنها در برابر ازدواج مجدد «ناهید» را نشنیده ایم. پس طبیعی است در محیطی سنتی وقتی خانواده اش از زبان دیگران چیزهایی در باره رابطه اش با یک مرد غریبه را می شنوند، واکنش نشان دهند و بر او بشورند و در خانه مادری جاگیرش سازند.
از سوی دیگر بر خلاف نگرش فیلمساز، بیننده مایل نیست یکطرفه به قاضی برود و واکنش برادر بزرگتر و دیگر اعضای فامیل را در قبال «ناهید» یکسره تخطئه کند. اگر «ناهید» برای متقاعد کردن خانواده، راست حسینی همه جیز را با آنها در میان می گذاشت و مخالفت غیر منطقی آنها را می دید، آنگاه می شد حق را به او داد اما وقتی «ناهید» عامدانه آنها را دور زده، در واقع با دست خودش گره کورتری بر کلاف مشکلاتش زده است. به همین خاطر به رغم رجوع دوباره او به «مسعود» در پایان فیلم – بدون تلاش برای راضی ساختن فرزند و دیگر اعضای خانواده مادری- این اقدام به یک طغیان بیشتر شبیه است تا انتخابی عاشقانه و دلپذیر!
بیینده ای که مشکلی شبیه «ناهید» و «مسعود» را از سرگذارنده و یا با آن دست و پنجه نرم می کند، مایل است راه برون رفت «ناهید» را نظاره گر باشد و تلاش صادقانه او برای چالش با افکار سنتی و عوام زده را تجربه کند. تلاش مقدسی که یا به نتیجه خوبی منجر می شود و مخالفان بر سر عقل می آیند و یا با سرسختی موضع تندتری را علیه «ناهید» می گیرند تا جاییکه او مستقلاً و شجاعانه تصمیم خودش را می گیرد و راهش را از آنها جدا می سازد و زندگی تازه ای را آغاز می کند. کمبود قصه «ناهید» در جایی است که وزن واکنش های احساسی و سانتی مانتالیسمی او بر تدابیر و رفتارخردورزانه اش چربش دارد. این عارضه ناشی از این نیست که «ناهید» را یک فیلمساز زن ساخته است بلکه متاثر از ذهنیتی است که ترجیح می دهد شخصیت داستانی اش را بر کرسی مظلومیت بنشاند تا ترحم برانگیز جلوه کند.
«ناهید» در انتخاب و چینش بازیگران نمره بالایی می گیرد و در پرداخت و اجرای مینیاتوری صحنه ها موفق عمل کرده است. کار اول «آیدا پناهنده» امیدوار کننده است.!
سلام.گویا فیلم اژدها وارد میشود قراره سه شنبه توزیع بشه.
متاسفانه چند روز پیش نسخه قاچاقش در اینترنت پخش شد.امیدوارم ستاد صیانت(!) با سایت های متخلف برخورد کنه.از سریال شهرزاد قرار بود لینک رایگان برداشته بشه ولی هنوز هم اثار جدید به محض توزیع دراینترنت اپلود و دانلود میشوند…
در ضمن بهتره تهیه کنندگان و موسسات به فکر این باشند که فاصله اتمام اکران تا نمایش خانگی رو سریعتر کنند.اگه نسخه قاچاق اژدها..نیومده بود قطعا در پاییز پخش میشد.ولی حالا با فاصله نقریبا یکماه و نیم عرضه شده..