روزانه های سینمایی
سفر به دیار جومونگ

سفر به دیار جومونگ

شرکت در بازار رسانه ای سئول پایتخت کره جنوبی در هفته گذشته به دعوت شرکت مجری آن نمایشگاه یعنی KMCM فرصتی را فراهم ساخت تا به همراه دیگر نمایندگان کشورمان در این بازار، از نزدیک شاهد اتفاقاتی باشیم که شرح اجمالی بعضی از آنها را با شما در میان می گذارم. قبل از هرچیز بگویم که دومین دوره این بازار در روزهای ۱۵ و ۱۶ ژوئن در حالی برگزار شد که بر خلاف دور اول آن سازمان صدا و سیما به عنوان بزرگترین خریدار برنامه های تلویزیونی، فیلم و انیمیشن به این بازار دعوت نشده بود. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شرکت انیمیشن حور و بنده به عنوان مدیر اداره کل سمعی و بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تنها نمایندگان ایران در این بازار بودیم.

بازاری نه برای داد و ستد!

بر خلاف مارکت های معمول در جهان این بازار فقط برای حمایت از شرکت های تولید کننده کره ای و گذاردن دست آنها در دست خریداران از سایر نقاط جهان بود. در کارت شناسایی همه مهمانان کلمه خریدار buyer به وضوح قید شده بود تا مبادا شرکت کنندگان متقابلا"در صدد معرفی کالا و متاع خود برآیند. اینکه این عمل تا چه حد در تامین اهداف بازار، تاثیر منفی به جای گذارده باشد و مهمانان در بازگشت به کشورهای متبوع شان چگونه به آن پاسخ دهند، نیازمند گذشت زمان و آگاهی از تعداد واقعی معاملات انجام شده در آینده خواهد بود. البته بسیاری از شرکت کنندگانی که فاقد بنیه کافی برای تولید انبوه تولیدات تصویری هستند و در این نمایشگاه خیمه زده بودند، قطعا از نمایشگاه با دست پر به کشورشان بازگشته اند. اما برای ممالکی نظیر ایران که بشدت نیازمند بازار برای فروش محصولات شرکت های دولتی و خصوصی خود هستند، حضور در مارکت هایی نظیر سئول به استراتژهای متفاوتی نیازمند است که شاید انجام معامله پایاپا یکی از آنها باشد. به هر حال غیبت صدا و سیما با توجه به دست گشاده آن برای خرید فیلم و سریال و دیدار چند ماه پیش رییس این سازمان از کره و دیدار و گفتگو با همتایان کره ای، پرسشی است که تا کنون جوابی برای آن نیافته ام.

درس عبرت

سالهاست همزمان با جشنواره فیلم فجر، به تشکیل بازار فیلم در جنب آن اهتمام می ورزیم و متاسفانه به جای آنکه این بازار را به محملی برای عرضه و فروش محصولات داخلی قرار دهیم، بیشتر مهمانانی که به دعوت ما به ایران می آیند، در نقش ما ظاهر می شوند و تبدیل به فروشنده آثار خارجی به ما می گردند. به عبارت دیگر هزینه های تشکیل بازار و پذیرش مهمانان با ما، سود و عواید بازار برای آنها! اما میزبان کره ای با تدارک لازم و برنامه ریزی کاملا" حساب شده ترتیب ملاقات ها و گفتگو های مهمانان با شرکت های کره ای را داده بود و شرکت های ایرانی و غیر ایرانی فقط امکان گفتگوی رسمی با کسانی را داشتند که از قبل میزبان آن را تایید کرده بود. در همین رابطه مترجمین کره ای در ملاقات هایی که فهرستی از آنها را در اختیار داشتند حضور می یافتند و علاوه بر کار مترجمی تمام فرازهای صورت مذاکرات را به دقت ثبت می کردند. به هر حال بد نیست برای یک بار هم که شده بازار فیلم فجر یا مستند حقیقت را به گونه ای سازماندهی کنیم تا صف خریداران واقعی با کسانی که با مقاصد توریستی یا فروش کالاهای فرهنگی خود به ایران میآیند از هم جدا شود و از آن مهمتر بفهمیم که چند نفر خریدار جدی و پای کار حاضرند، برای جنس ایرانی رنج سفر را به خود هموار می کنند. آنچه که از قراین پیداست عدم انتشار رسمی توفیقات سازمان های دولتی در عقد قرار داد فروش آثار ایرانی در دو دهه گذشته، موید این ادعاست که هنوز مناسباتی کاملا" حرفه ای بر بازرگانی بین المللی سینمای ایران حاکم نیست و ما هر ساله به این دلخوشیم که در بین کمپانی های کوچک و بزرگ تولید کننده و پخش کننده دنیا، جایی را به خود اختصاص می دهیم و به همین بسنده می کنیم که سینمای ایران هنوز زنده است و به کوری چشم بد خواهان نفس می کشد.

داستان بی پایان اشغال

در نمایشگاه، رژیم اشغالگر اسراییل چندین غرفه را به خود اختصاص داده بود اما عملا" در کمتر از نیمی از غرفه ها اتباع آن رژیم حضور داشتند. به نظر می رسید برای اشغالگران، طرح نام این دولت نامشروع و حضور نیم بندش در چنین مجامعی کافیست. به گمانم  تلاش مذبوحانه ای دارند تا خودشان را نخود هر آشی بکنند. در شرایطی که موج تازه ای از محکومیت ها به دلیل حمله سربازان صهیونیست به کشتی صلح، در جهان برخاسته است، فرار از انزوای جهانی و خود را در منظر و مرآ قرار دادن از جمله شگردهای این دولت غاصب است. بخواهیم یا نخواهیم رد پای اسرائیل امروزه در بسیاری از فستیوال ها و بینال های سینمایی و هنری پیداست و نگارنده در محل برگزاری جشنواره منبر طلایی در روسیه پرچم این کشور را در اهتزاز دید و فیلم های متمایل به سیاست های آن رژیم را به عینه در جشنواره ای به نام مسلمانان دنیا نظاره گر بودم.!

یک شاهد دیگر

حضور پایاپای بازی های ویدیویی و رایانه ای در کنار فیلم سینمایی، انیمیشن و برنامه های تلویزیونی، باردیگر مبین قرابت و نسبت بیشتر این رسانه با هنرهای دیداری و شنیداری است. صاحبان نگرش هایی در داخل کشور که قصد جداکردن بازی های رایانه ای از مدیریت سینمای کشور را دارند، بد نیست از مدل هایی نظیر کره جنوبی نیز بی تفاوت رد نشوند. به هر حال این هم از عجایب کشور ماست که عده ای بر خلاف اصولی بدیهی و ارتباطاتی کاملا" طبیعی و قوام یافته بین سینما و گیم، اصرار بر انتزاع این پدیده از سینما بدون بیان و ذکر دلایل قانع کننده دارند. اعلام خبر برگزاری نمایشگاه بازی های رایانه ای در تابستان امسال با حضور توامان بازی ساز ها و سینماگران، گام مثبتی است که صرف نظر از جنبه های شکلی می تواند با برنامه ریزی قبلی به ارتباط و تعامل کاری و حرفه ای این دو صنف مولد و آفرینشگر بیانجامد. سرمایه گذاری برای تولید همزمان فیلم سینمایی اعم از رئال یا انیمیشن و بازی رایانه ای بر اساس سناریویی نسبتا" مشترک( با فرض تفاوت های فیلمنامه و بازی نامه )، پدیدآورنده ظرفیت های تازه ای برای اقتصاد سینما و گیم در کشور خواهد بود.

صنایع جنبی

از دیگر قسمت های جذاب نمایشگاه فروش امتیاز و لیسانس شخصیت های محبوب فیلم ها، انیمیشن ها و بازی های ویدیویی بود. character licensing فرآیندی است که پس از ثبت بین المللی امتیاز شخصیت های اصلی یک اثر هنری در صدد بازاریابی برای آن برآمده و چگونگی بهره برداری ازاین حق را در متن قراردادهای منعقده به روشنی مشخص می سازد. در ادامه فعالیت مکمل دیگری، با طراحی و تولید اختصاصی  انواع عروسک ها، اسباب بازی، لوازم التحریر و اشکال متنوع دیگر بعد تازه ای به این صنعت می بخشد. در بازار KMCM شرکت های کره ای در بخش جداگانه ای تحت عنوان show case طیف وسیعی از تولیداتی اینگونه را به نمایش گذاشته بودند تا در پیش پای مهمانان بساط دیگری برای فروش و دلربایی از آنان پهن کرده باشند. اگر کمی به گذشته برگردیم شهرت کاراکترهایی مثل کلاه قرمزی و پسر خاله یا زی زی گولو در عرصه سینما و تلویزیون، شخصیت های انیمیشن های نیروی انتظامی مثل سیا ساکتی و عروسک های دارا و سارا در زمینه اسباب بازی کودکان، واجد ویژگی های لازم برای ثبت ملی و سپس جهانی بودند تا از طریق تداوم ساخت فیلم و سریال، بازاریابی برای فروش محصولات جانبی مرتبط با آنها را فراهم کنیم. در همین ارتباط شاید یکی از ضعف های عمده سینمای ایران در همه این سالها، نداشتن قهرمانان سینمایی بوده است . قهرمانانی که برای تماشگر تداعی کهن الگوهای اساطیری را بکند تا با یاد وخاطره او زندگی کنند. حافظه من و شما کمتر به یاد می آورد که تصویر قهرمان فیلمی بر تی شرت ها نقش بندد و در تن جوانان به معرض دید مردم کوچه و بازار گذاشته شوند.

خدمات قابل فروش

انیماتورهای کره ای نقش بسزایی در تولید محصولات شرکت ها و استودیو های امریکایی دارند. سرعت عمل بالا، جدیت و خستگی ناپذیری آنها و در یک کلام وجدان کاری بالایشان از جمله مزیت های نسبی صنعت انیمیشن در کره است. بدین ترتیب کشورهایی که تولید انبوه فیلم سینمایی و سریال های انیمیشن را در دستور کار دارند، بر روی استفاده از نیروی انسانی کره حساب ویژه ای باز می کنند. از جمله محورهای مذاکره یکی از نمایندگان ایرانی در این بازار، نحوه بهره مندی از خدمات نیروی کار کره بود. به هرحال امروزه مشاهده اسامی هنرمندان یا شرکت های کره ای در تیتراژ انیمیشن های غربی به امر متداولی تبدیل شده است و این امر جدا از درآمدهای اقتصادی برای دولت و ملت کره، به ترویج مکتب و سبک زیبایی شناسی انیمیشن کره ای در متن آثار غربی انجامیده است. اگر در قرون گذشته هنر مینیاتور از شرق آسیا توانست باب تازه ای را به روی نقاشی دنیا بگشاید، ظاهرا" در حال حاضر همه چیز برای سیادت انیمیشن کره ای، چینی و ژاپنی مهیاست.

انقراض دیسکت های نوری

سرعت بالای اینترنت برای دانلود انواع فیلم و برنامه، استفاده از فلش و هاردهای اکسترنال و مقید بودن به تماشای فیلم در سینه پلکس های مدرن از جمله عواملی هستند که استفاده از لوح فشرده دیجیتال اعم از سی دی و دی وی دی را در کره روز به روز کاهش می دهد. امروزه در کره بر خلاف گذشته واحد های کمتری به فروش یا ارائه خدمات بر روی حامل هایی از این سنخ می پردازند. سرمایه گذاری گسترده در کشورمان برای نصب و استقرار خطوط تولید CD_R و DVD_R که بعضا" بخشی از آنها به خطوط موسوم به PRERECORDER برای تولید لوح فشرده پر شده، تغییر آرایش می یابند، در آینده با تهدید تغییرات فن آوری در زمینه ذخیره و انتشار محتوای دیجیتال روبرو هستند. سایه این تهدید متوجه موسسات ویدیو رسانه نیز می باشد و این مراکز باید به تکنیک های تازه ای چون VOD ، IPTV و CABLE TV برای تهیه و انتشار برنامه عنایت کافی داشته باشند

همه سهم سینمای ما

در پروازهای بین المللی امارات در طول ساعات پرواز این امکان فراهم است تا مسافران با استفاده از سامانه نصب شده بر پشت هر صندلی؛ از گنجینه ی صدها فیلم سینمایی و بازی کامپیوتری و دهها شبکه off line رادیویی، تلویزیونی و سایت خبری به انتخاب و تماشای برنامه مورذ علاقه خود بنشینند و اگر خیلی کم حوصله باشند، مسیر simulate شده پرواز را ببیند. اما در این میان سهم سینمای ایران در این سبد فقط سه فیلم میم مثل مادر، بازنده و قرمز است.! آثاری قدیمی و ملودرام که نمی توانند معرف کامل و خوبی برای سینمای ایران باشند. سوال اینجاست که چرا در همه این سالها رایت هواپیمایی فیلم ها و بازی های ایرانی به شرکت های معتبر بین المللی عرضه نشده است . مشکل در چیست .؟ اگر در داخل؛ صراحت قانون، فتاوای مراجع تقلید در ممنوعیت و حرمت استفاده غیر مجاز از آثار سینمایی راه به جایی نمی برد!، حداقل از ظرفیت های بین المللی که پایبند به رعایت حقوق دیگران هستند،بیشتر سود ببریم. این اقدام علاوه بر آنکه تماشای آثار ایرانی را برای آندسته از هموطنانمان که کمتر فرصت این کار را دارند و یا ساکن خارج از کشور هستند، مهیا می سازد، سبب آشنایی بیشتر مسافران خارجی با محصولات سینمایی و تصویری کشورمان نیز می شود.بگذریم که متاسفانه در اغلب پروازهای داخلی و خارجی شرکت های هواپیمایی ایرانی متاسفانه چنین امکانات سرگرم کننده ای برای مسافران تعبیه نشده است و اگر کسی اهل مطالعه نباشد یا حس مطالعه در حین پرواز برایش ایجاد نگردد، مجبور است به هر قیمتی خود را به خواب بزند یا تن به افکار پریشان و مغشوش بسپارد.

کمیت لنگ دیپلماسی فرهنگی

علیرغم حجم نسبتا"بالای مبادلات بازرگانی بین ایران و کره و درصد قابل توجه نمایش تولیدات فیلم و سریال و انیمیشن کره ای در شبکه های تلویزیونی کشورمان،‌در کره جنوبی فاقد رایزن فرهنگی هستیم و این خلاء را وزارت امور خارجه با اعزام یک کارشناس فرهنگی جبران کرده است. بی خبری سفارت کشورمان از بازار رسانه ای سئول و بی میلی آن برای آگاهی از کمیت و کیفیت حضور نمایندگان ایرانی در بازار KMCM معنایی جز این ندارد که دستگاههایی همانند سازمان فرهنگ و ارتباطات و وزارت امور خارجه باید اقتضائات فرهنگی و رسانه ای حال حاضر جهان را بهتر درک کنند و مناسبات و تحولات آن را همواره رصد کنند. قطعا"حضور رایزنان و کارشناسان جوان مسلط به راز و رمز رسانه های نوین ازجمله گیم، سینمای دیجیتال و تکنیک ها و فن آورهای مربوط به تولیدات تصویری، عمق و معنای بیشتری به گسترش روابط سیاسی فرهنگی کشورمان با سایر دولت ها خواهد بخشید. اگر کره جنوبی یکی از مقاصد هدف رییس سازمان صدا و سیمای کشورمان در اسفند ماه سال گذشته می شود و در دو دوره بازار رسانه ای کره شرکت های ایرانی نادیده انگاشته نمی شوند، معنایی جز این ندارد که سینما و بازی کامپیوتری در دو کشور ایران و کره می توانند محمل مناسبی برای بسط و گسترش روابط دو کشور باشند و دولت ها هر یک در راستای منافع ملی خود از این رسانه ها نصیب و بهره لازم را ببرند.

طوطیان شکر شکن

تدریس رشته زبان فارسی در یکی از دانشگاه های سئول، کافیست تا دست شرکت کره ای برای تامین و اعزام مترجم به نمایشگاه باز باشد و ما در طی اقامت در آن کشور شاهد شیرین زبانی مترجمین جوان کره ای باشیم. این عده  که طی سالهای اخیر بیشتر همراه و ملازم بازرگانان ایرانی و مدیران و کارشناسان اقتصادی و صنعتی کشورمان بوده اند، تجربه هم کلامی با ما اهالی فرهنگ را نیز به انبان تجارب شان می افزایند. گفتگو با این عده، دریچه ای را به روی ما برای آشنایی ما با مردم کره و فرهنگ و رفتار آنان می گشاید. مقایسه خصلت ها و عادات ایرانیان و کره ایها از زبان مترجمینی که در ایران هم اقامت داشته اند، نیازمند مجال دیگری است که البته در یک نگاه کلی مبین هنجارپذیری و قانون گرایی بیشتر چشم بادامی ها نسبت به هموطنان جان است.!

پیش بینی برنامه های فرهنگی و ادبی برای علاقه مندان زبان فارسی در کره با هماهنگی سفارت کشورمان در سئول، بی تردید سبب افزایش علاقمندی مترجمین کره ای با فرهنگ ایرانی و مهارت آنان شده و از سوی دیگر اقدام مشابهی از سوی مجامع علمی کشورمان برای تعلیم زبان کره ای را گوشزد می سازد.

بازتاب این پست: ایسنا    پارس توریسم            جهان نیوز 

  فردانیوز 

وطن

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید