از جمله فیلم هایی که این روزها در شبکه ویدیویی در معرض دید قرار گرفته است، فیلم زبان مادری نخستین ساخته محمد قربان پور است. قربان پور را با نگارش فیلمنامه های موسوم به سینمای بدنه می شناسیم.از آنجا که در سینمای این دیار اوج تکامل و پیشرفت هر سینماگری به جلوس برصندلی کارگردانی منتهی می شود، سازنده زبان مادری نیز در ماراتن رسیدن به ایستگاه کارگردانی شرکت کرده و با ارائه نمونه کاری نام خود را در فهرست کارگردانان سینمای ایران ثبت کرده است.
نیاز به حاشیه روی نیست. قصه فیلم زبان مادری در شکل و شمایل کنونی می توانست به صورت یک میان پرده تلویزیونی و در زمان حداکثر نیم ساعته بازگو گردد. زبان مادری سینمایی نیست؛ زیرا ملات و ظرفیت لازم را برای سناریوی سینمایی ندارد. نماها و قاب بندی ها تلویزیونی است. جز دیالوگ از سایر عناصر بصری و صحنه ای برای روایت بهره نبرده است. بازی ها در سطح حرفه ای ارزیابی نمی شوند. دلالت فیلمساز به مثنوی معنوی و مثل معروف همدلی از همزبانی بهتر است، وجاهتی را به فیلم نمی بخشد. خوانده ایم که؛ “مولانا که از گوهر یگانه حقیقت به یگانگی تبار انسانی می رسد، تمام آحاد بشریت را همسان و با ذات هستی یگانه می بیند.
تفاوتهای اقلیمی و نژادی و زبانی برای او امری جانبی و فرعی است در مثنوی بارها از اختلاف زبان و گفتار سخن می گوید اما آن را امری سطحی و عرضی می بیند و اندرز می دهد که باید با کنار زدن این افتراق ظاهری به آن وحدت ذاتی و باطنی راه یافت که تمام انسانها را “محرم” و همدل می کند:
ای بسا هندو و ترک همزبان ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است همدلی از همزبانی خوشتر است”
در زبان مادری چه آن هنگام که شخصیت ها با یک زبان و گویش واحد صحبت می کنند و چه آن زمان که به زبان های مختلفی حرف می زنند، اختلاف شان به قوت خود باقیست و آخرالامر دست به دامن چند مترجم می شوند. زیرا تنازع آنان بر سر مسائلی است که ریشه در اختلاف عقیده و منافع آنان دارد و در پایان هم به شکل ریشه ای حل نمی شود.
زبان مادری ضعیف ترین گیشه سینما را در سال ۹۲ تجربه کرد. باید دید در شبکه ویدیویی مخاطب چقدر به آن اعتنا خواهند کرد.!
۵۷ امین فیلم ایرانی را رسانه های تصویری تامین کرده و پخش آن را به دنیای هنر سپرده است.
اضافه کردن نظر