اینطور که مدیران سازمان صدا و سیما اعلام کرده اند تا سال ۲۰۱۵ سیستم های پخش شبکه های تلویزیونی کشور دیجیتالی خواهد شد و مجلس تودیعی برای سیستم آنالوگ که بیش از نیم قرن تسلط بی چون و چرایی بر این رسانه عمومی داشت ، برگزار خواهد شد . ! این اتفاق را البته باید به فال نیک گرفت و از اینکه سمت و سوی سرمایه گذاری های تلویزیون لااقل مشخص شده است ، خوشحال بود . اما در سینمای ایران چه اتفاقی بناست رخ دهد .؟ آیا دیجیتال در آینده نزدیک در این قلمرو هم سیطره و تسلط بلامنازعی خواهد داشت ؟ تدابیر مسئولان چیست ؟
همین ابتدای امر باید بدانیم بر خلاف تلویزیون ، در سینما وضعیت متفاوتی وجود دارد . در کشورهای توسعه یافته و صاحب سینما که انواع سیستم های سخت افزاری و نرم افزاری برای فرآیند تولید ، پس تولید و نمایش طراحی و تولید شده است ، هنوز بدیلی برای نگاتیو سی و پنج میلیمتری به طوری که از اساس بتوان آن را حذف کرد ، پیدا نشده است . در این کشورها عموما فیلم هایی که برای نمایش در سینماها تولید می شوند با دوربین های ۳۵ میلیمتری فیلمبرداری می شوند تا کیفیت مورد نظر از جنبه نور ، رنگ ، کنتراست و عمق میدان تامین گردد . البته به اقتضای جلوه های ویژه تصویری مورد نیاز ، دوربین های دیجیتال هم به کار گرفته می شوند تا پس از انجام فرآیندهای لازم ، همین تصاویری رقومی هم به نگاتیو برگردانده شوند . از تولید که بگذریم تقریبا بسیاری از مراحل آماده سازی فیلم های سینمایی به روش دیجیتال صورت می گیرد و در مرحله نمایش و پخش فیلم ها در سالن های سینما ، امکان بهره مندی از تکنیک های آنالوگ و دیجیتال بسته به انتخاب مدیریت سالن کاملا مهیا می باشد . در ایران قبل از اینکه از سوی مدیریت سینمای کشور برنامه و راهبرد مشخصی برای نیل به سینمای دیجیتال تدوین و اعلام شود ، بخش خصوصی قدم هایی را برای واردات دوربین های دیجیتال ، اسکنر ، سیستم های ذخیره سازی ، اصلاح تصویر و رنگ ، و ابزار تبدیل ویدیو یا دیتا بر روی نگاتیو ۳۵ ( فیلم رکوردر ) برداشته است . ثمره این اقدام تولید چند فیلم سینمایی با دوربین دیجیتال و یا خلق جلوه های ویزه تصویری بوده است . در زمینه پخش فیلم هنوز سالن سینمایی به سیستم های پیشرفته دیجیتالی مجهز نشده است و سینماداران انگیزه و توان مالی لازم برای ورود به این عرصه را که البته محتاج نیروی انسانی آموزش دیده هم می باشد ، ندارند . اما از این جنبه های فنی که بگذریم ضروری است در ساختار و تشکیلات سینمایی کشور ترجیحا در متن یکی از موسسات تابعه معاونت سینمایی ( تجربه موفق سینما شهر در بازسازی سینماها ) به طور کاملا متمرکز ، پس از مطالعه ، متعاقبا سیاست های حمایتی برای چگونگی تکمیل زنجیره سینمای دیجیتال در کشور تبیین شود . شاید انتظار میرفت با آغاز به کار مرکز رسانه های دیجیتال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، چنین بستری فراهم شود اما نگاهی به عنوان و نام کامل این مرکز و فعالیت هایش که عموما نمایشگاهی ، زسیدگی به امور موسسات فرهنگی دیجیتال و بازبینی روزانه دهها نرم افزار با موضوعات متنوع علمی ، فرهنگی و آموزشی می باشد ، در می بابیم مرکز فوق توجه خود را بیشتر معطوف نظارت و حمایت از تولید و انتشار نرم افزار کرده و رسانه های استراتژیکی چون سینما ، بازی های رایانه ای و عکس علیرغم نامی که بر مرکز فوق نهاده اند ، از شمول وظایف آن خارج هستند . زیرا این مدیوم ها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سبب قدمت و تقدم بر رسانه های نوین ، مدیریت های مستقلی دارند و روز به روز بر اهمیت و ضریب نفوذ آنها افزوده می گردد . از این روی در نظام برنامه ریزی و بودجه نویسی برای وزارت ارشاد می بایست به گونه ای عمل شود که بسترهای لازم برای توسعه و گسترش این رسانه ها و تبدیل وضعیت آنها به دیجیتال بیش از پیش فراهم گردد و قدر و قیمت آنها به دلیل فراگیری ، جذابیت و دامنه اثر گذاری بر مخاطب ، بیش از سایر رسانه ها و نرم افزارهای کاربردی مورد توجه قرار گیرد.
اضافه کردن نظر