روزانه های سینمایی
گردش مالی در شبکه نمایش خانگی

گردش مالی در شبکه نمایش خانگی

در گفتگوهایی که با رسانه های گروهی داشته ام، معمولاً یکی از سوالات در باره میزان گردش مالی شبکه نمایش خانگی است. آنچه ذیلاً می خوانید؛ محاسباتی بر اساس اطلاعات و داده های تقریبی سال ۹۰ است. تاکید می شود ارقام این گزارش صرفاً حدود سرمایه در گردش شبکه را نمودار می سازد و به هیچ وجه قابل استناد  در تحلیل های رسمی نیست.

بر اساس اطلاعات آماری زیر در یک نظر کلی گردش مالی شبکه حدود ۱۱۸ میلیارد تومان برآورد می گردد. این مبلغ بر اساس عرضه و فروش حدود ۴۷ میلیون نسخه فیلم و سریال به دست می آید.

اشتباهی که معمولاً در تخمین گردش مالی شبکه نمایش خانگی ایران صورت می گیرد، آن است که مبنای محاسبه بر اساس تیراژ ۳۰۰ میلیون دی وی دی خام تولید شده در واحدهای صنعتی یا واردات لوح فشرده خام صورت می گیرد.

نکته جالب این است که دو سوم لوح های فشرده خام تولیدی و یا وارداتی صرف تکثیر غیرقانونی آثار مجاز و یا رایت و کپی فیلم های غیر مجاز می گردد. درآمد ناشی از این اقتصاد سیاه باید در گردش مالی شبکه زیر زمینی و غیر مجاز کشور منظور گردد.

یادآور می شود لوح فشرده فیلم های پر شده اصطلاحاً pre- recorded نامیده می شود.

با این مقدمه گزارش عملکرد شبکه در سال ۹۰ بدین شرح است:

فیلم سینمایی ایرانی

۶۰ عنوان × ۲۰۰۰۰۰نسخه

 ۱۲،۰۰۰،۰۰۰نسخه

فیلم داستانی ویدیویی

۴۵ عنوان ×۱۰۰،۰۰۰

۴،۵۰۰،۰۰۰ نسخه

فیلم انیمیشن خارجی درجه الف

۱۰ عنوان ×۴۰۰۰۰۰

۴،۰۰۰،۰۰۰ نسخه

فیلم انیمیشن خارجی درجه ب

۷۰ عنوان ×۸۰۰۰۰

۵،۶۰۰،۰۰۰ نسخه

سریال ایرانی

۵۰ × ۴۰۰،۰۰۰

۲۰،۰۰۰،۰۰۰ نسخه

فیلم سینمایی خارجی

۱۰۰ × ۱۰،۰۰۰

۱،۰۰۰،۰۰۰ نسخه

مستند ایرانی و خارجی

۴۰ × ۵۰۰۰

۲۰۰،۰۰۰ نسخه

مجموع تیراژ ۴۷،۳۰۰،۰۰۰× ۲۵۰۰ تومان قیمت هر فیلم = 118،۲۵۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان

نکته مهم: خوانندگانی که بخواهند در اندیشه محاسبه سود و زیان سرمایه گذاری در شبکه باشند، این واقعیت را مد نظر قرار دهند که در سال مورد مطالعه به دلیل عدم برآورد درست موسسات از نیاز بازار، حدوداً ۳۰ درصد محصولات شان به انبارهای پخش مرجوع می شد. به این ترتیب رقم تخمینی ناشی از فروش تمام نسخه های تکثیر شده به رقمی بالغ بر ۸۰ میلیارد تومان تنزل می یابد.  برآرورد و پیش بینی موسسات از کشش بازار در سال های اخیر واقع بینانه تر شده است.

همچنین به یاد داشته باشیم که سرمایه ثابت موسسات با یکدیگر متفاوت است؛ آن دسته از موسسات که دارای واحد صنعتی تکثیر و یا پخش مویرگی هستند، وضع به مراتب متفاوتی از موسسات فاقد یک یا هر دوی این ظرفیت ها، دارند.

الزام موسسات به خرید رایت فیلم های سینمایی ایرانی- تا سال ۱۳۹۰- اگر چه سبب تقویت بنیه اقتصادی سینما شد و فیلم ایرانی در سبد شبکه تثبیت شد، مع الوصف تن دادن به قیمت های پیشنهادی تهیه کنندگان از یکسو و رقابت های تخریبی موسسات با یکدیگر، سبب زیان انباشته موسساتی شد که بی پروا اقدام به خرید رایت فیلم ایرانی کردند و از کشش و تقاضای موثر بازار، غفلت ورزیدند.

نتایج ناشی از چنین رخدادی سبب شد تا در اواخر دهه ۸۰ تراز مالی سالانه اغلب موسسات منفی شود و از آن پس به جز فیلم های پرمخاطب ایرانی، موسسات به عقد قرارداد توزیع و پخش روی آورده و یا با دادن  تضمین کف فروش به تهیه کنندگان، از خرید رایت ویدیویی خودداری ورزند. 

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۴ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید