دیده، شنیده، شناخته می شوید. این تیتر انتخابی سازمان آگهی های موسسه رسانه های تصویری برای اعلام موجودیت و جلب و جذب آگهی بازرگانی در یکی از روزنامه های پر تیراژ صبح کشور است. این سازمان که پیش از این ظرفیت های خود را بطور محسوسی به نمایش نگذاشته بود، برای شناساندن قابلیت های شبکه نمایش خانگی به این عبارات توسل جسته است.: سینمای خانگی به مثابه یک رسانه قدرتمند و فراگیر با نمایش فیلم های تبلیغاتی به خوبی می تواند از تلاش های بازاریابی و ارتباطات بنگاه های اقتصادی و شرکت ها پشتیبانی کرده و به درستی پیام های آنها را به مخاطبان می رساند.
این سازمان در ادامه با جمله ای نه چندان رسا و گویا ادعا کرده است؛ سینمای خانگی همیشه در خانه ها می ماند و میان خانواده ها دست به دست می گردد.
اگر سازمان این جمله را به عنوان شعار کلیدی و اصطلاحا" های لایت خود انتخاب کرده است، باید به این نکات توجه داشته باشد: در صنعت و تجارت لوازم سیستم های صوتی و تصویری، عموما" سینمای خانگی به مجموعه ای از امکانات دیداری و شنیداری شامل تلویزیون، بلندگوهایی با کارکرد متفاوت و پلیری اطلاق می شود که حسی مطبوع و چند بعدی از صدا و تصویر( اگر تلویزیون سه بعدی باشد) برای بیننده در محیط خانه مهیا می سازد. در تبلیغات رسانه ای کمپانی های سازنده و شرکت های فروش سیستم های سینمای خانگی، آنقدر این اصطلاح در کنار تصاویری از استقرار چندین بلندگو در کنار یک تلویزیون بازگو و تکرار شده است که مخاطب با شنیدن آن بلافاصله به یاد برندهای چند ملیتی و شرکت های تولید کننده این تجهیزات می افتد. به عبارت دقیق تر اصطلاح سینمای خانگی به جنبه سخت افزارانه تکنولوژی صدا و تصویر تاکید دارد. بنابراین غفلت از این واقعیت، طراحان تبلیغاتی سازمان را ناخواسته از هدف مورد نظرشان دور کرده است. از آن مهمتر در یک دهه گذشته و با آغاز فعالیت موسسات خصوصی ویدیو رسانه؛ مدیران و دست اندرکاران شبکه ویدیویی کشور، عنوان نمایش خانگی را برگزیدند تا در کنار سایر رسانه های تصویری مثل تلویزیون و سینما، در ادبیات این حوزه، کلید واژه نمایش خانگی بر زبان ها جاری شود و بار معنایی خاص خود را افاده کند. جستجوی دو عبارت متفاوت سینمای خانگی و نمایش خانگی در اینترنت به خوبی گویای این ادعاست که دو قرینه و تصویر مختلف در ذهن شنونده و خواننده این اصطلاحات نقش می بندد. از این همین روی ممکن است سینمای خانگی همیشه در خانه ها بماند اما مطمئنا" دست به دست نمی گردد.!
غرض از نگارش این یادداشت بحث لغوی نبود که البته در صنعت تبلیغات به جای خود بسیار حائز اهمیت است، قصدم آن بود که یادآور شوم بهتر و نیکوتر است که همانند موسسه سینمای شهر – به عنوان یکی از بازوهای حمایتی سینمای حرفه ای- که بخش قابل توجهی از هزینه های تبلیغی پخش فیلم های سینمایی را همزمان با اکران آنها، در شبکه های سراسری و استانی سیما بر عهده می گیرد و گوشه چشمی هم به حمایت مالی از تبلیغات محیطی آنها دارد، موسسه رسانه های تصویری هم شاکله حمایتی خود را در چنین بزنگاه هایی به نمایش گذارد و به موسساتی کمک کند که در داخل و خارج کشور، محیط مجازی و حقیقی و از دوست!! و دشمن به انحای مختلف مورد نوازش قرار می گیرند و حقوق مالکانه اشان به هیچ انگاشته می شود. بدین ترتیب صاحبان آگهی هر قدر ردپای بیشتری از محصولات شبکه ویدیویی در رسانه ها ببینند و پدیده نمایش خانگی را در منظر شهری زنده و پویا ارزیابی کنند، رغبت بیشتری به ارائه و سفارش آگهی نشان خواهند داد. از یاد نبریم که موسسات ویدیو رسانه بر خلاف بسیاری از موسسات تولید کننده – که بعضا" ماهها وقت صرف برنامه ریزی تبلیغاتی خود می کنند – به دلیل کثرت عناوین و ریتم تند تامین و عرضه، فرصت کافی برای معرفی محصولات خود و اتخاذ استراتژی تبلیغی ندارند. اگر بخت یار موسسات گردد و بخشی از هزینه های تبلیغات تلویزیونی آنها تامین گردد، آنگاه می توان به رفع بسیاری از خلاء های موجود در این مسیر امید بست. در اینصورت علاوه بر کالای تجاری، شبکه نیز بهتر دیده، شنیده و شناخته خواهد شد.!
اضافه کردن نظر