عارف واصل خواجه عبداله انصاری جمله مشهوری دارد به این عبارت؛ جز راست نباید گفت هر راست نشاید گفت. نمیدانم ارباب جراید که عموما" میزان تیراژ نشریه اشان را علنی نمی کنند، به همین توصیه پیر هرات توسل جسته اند یا در پس پرده ملاحظات دیگری را منظور کرده اند.؟ هر چه هست چه ما خوششان بیاید و حق را به صاحب مطبوعه بدهیم و چه از شفاف عمل نکردن او برنجیم، در باطن خوشنودیم که در این میان ناشر اطلاعات دروغ و کذبی بار ما نکرده است و ما هم متقابلا" کتمان تیراژ از سوی او را، خدای ناکرده با دروغ گویی مساوی نمی پنداریم. بگذریم که اتفاقا" کتوم بودن و دم فروبستن در بسیاری از جاها یک فضلیت اخلاقی هم به شمار می آید. چه می خواهم بگویم.؟
بعضی از موسسات ویدیو رسانه یا شخصا" و یا به توصیه دستگاه های نظارتی در گذشته، خود را ملزم می دانند تیراژ و اصطلاحا" شمارگان محصول را اعلام کرده و به ثبت آن در پشت جلد محصول اقدام کنند. این عده بر خلاف روزنامه ها و جراید کار ناشران کتاب را الگوی خود قرار داده اند و معتقدند این راست گویی در زمره حقایقی نیست که نگفتن آن روا و شایسته باشد. بنابراین بطور شفاف چیزی را از مخاطب پنهان نداشته و در این زمینه به پوشیدگی و کتمان واقعیت وقعی نمی نهند. ایرادی بر این کار وارد نیست. به قولی صلاح مملکت خویش خسروان دانند. اما مشکل از جایی رخ می نماید که….
ناشر اثر بخش اول گفته پیر هرات را سهوا" از یاد ببرد و جز راست نباید گفت را به طاق نسیان بسپارد.
این عده بسیار قلیل شاید بر این گمانند که اغراق و مبالغه در اعلام تیراژ، اعتبار و منزلت بیشتری به محصولشان می بخشد و این تمهید، اثر را نزد بیننده پر مخاطب جلوه می دهد. افراد مورد نظر ممکن است در محکمه وجدان برای این عمل به این توجیه متوسل شوند که شاید بخت با آنها یار گردد و فیلم با تولید و تکثیر در نوبت های دوم و سوم بالاخره به مرز تیراژ ادعایی نزدیک شود. ممکن است با خود بیاندیشند که اگر برای دستگاه نظارتی و ارزشیاب تیراژ وسیع یک فیلم امتیاز برجسته ای به شمار می آید، چرا آنها در کسب این امتیاز از رقبا جا بمانند. دست آخر دلیل روانشناختی هم می توان برای ناراست نویسی این جماعت دست و پا کرد و گفت بعضی ها اساسا" دست شان به کم نمی رود و عدد و رقم هر چه درشت تر باشد به مذاق آنها خوشتر می آید. اگر مهمان سفره کرم این عده هم شویم بعید نیست به اندازه چندین مهمان برای مان تدارک ببینند.!
اگر احتیاط کنم و این دوستان را به دروغ گویی متهم نسازم، کار اشتباه آنها پیامدهایی دارد که دود آن قبل از هر کس و هر چیز ابتدا به چشم خود آنها می رود. درج تیراژ غیر واقعی سبب می شود تا تهیه کنندگان سینما به عنوان فروشندگان حقوق ویدیویی آثار سینمایی، با یک حساب سرانگشتی تیراژ را در قیمت فروش ضرب کرده و از حاصل ضرب، هزینه تقریبی تامین و تکثیر را کسر کنند و سرانجام به عدد و رقمی برسند که در واقع سود خالصی است که به زعم آنها مستقیما" به جیب موسسات ویدیو رسانه میرود.! در حالی که اگر موسسه ای شمارگان محصولش را یک میلیون اعلام کرده است، در خوشبینانه ترین حالت رقم واقعی نصف این مقدار است و از همین اندازه هم بیست تا سی درصد مرجوعی کالا را باید در محاسبات منظور کرد. تهیه کننده ای که با اطلاعات نادرست روبرو شده است به خود حق می دهد که در معامله و مذاکره با موسسات خریدار، همواره گوشه چشمی به سود احتمالی موسسات داشته باشد و قیمت هایی را پیشنهاد کند که جز رشد حباب گونه قیمت رایت و ضرر و زیان موسسات حاصل دیگری در بر نداشته باشد. از این روی به تدریج ریسک موسسات برای خرید فیلم ایرانی رور به روز بالا می رود و از آنسو تهیه کنندگان با در اختیار داشتن تریبون و رسانه مرتبا" موسسات را به تولید فیلم های ارزان و بی کیفیت و سر باز زدن از خرید فیلم سینمایی به باد انتقاد می گیرند.(احتمالا" شاهد عرضم را در این یکسال دیده اید.)
بنابراین با تاکید بر اینکه مخاطب نه به تیراژ ادعایی بلکه به کیفیت محصول می اندیشد و برای مراجع نظارتی و ارزیاب، تیراژ کم یا زیاد یک فیلم فی نفسه ارزش مستقلی محسوب نمی شود، دوستان منظور را از ارائه هر گونه اطلاعات نادرست بر حذر داشته و می گویم اهرم هایی برای آگاهی از صحت و سقم تیراژ واقعی فیلم ها در شبکه وجود دارد و شاید با صداقت پیشگی همه موسسات، لزومی به استفاده از آنها پیش نیاید.
بگذارید این یادداشت را با عرض تسلیت جانسوز بانوی دو عالم و دخت گرامی پیامبر رحمت متبرک کنم و نقلی را در مذمت گفتار ناصواب از زبان حضرت رسول اکرم (ص) ذکر کنم.
از اسما نقل شده شبی که عایشه را هنگام عروسی به خانه پیامبر می بردیم و زنانی هم همراه ما بودند. در خانه جز مقداری شیر نداشتیم. جامی از شیر پر کردیم. پیامبر خدا قسمتی از آن را نوشید و بقیه را به همسرش تعارف کرد. او خجالت کشید و نگرفت. گفتم دست پیامبر را رد نکن. او هم شرمگینانه گرفت و کمی نوشید. سپس پیامبر به او گفت به همراهانت بده. زنان همراه گفتند: میل نداریم. پیامبر فرمود هم گرسنگی هم دروغ. گرسنگی و دروغ را به هم نیامیزید. گفتم یا رسول اله: اگر یکی از ما به چیزی میل نداشته باشد و بگوید میل و اشتها ندارم آیا دروغ حساب می شود؟ فرمود: دروغ ثبت می شود. حتی اگر دروغ کوچک باشد.( محجه البیضا- فیض کاشانی جلد ۵ – صفحه ۲۵۰)
مشهد مقدس
اضافه کردن نظر