روزانه های سینمایی
حرف های تازه در گفتگو با مجله صدا پیشه

حرف های تازه در گفتگو با مجله صدا پیشه

 

 

آقای رجبی فروتن! فکر می‌کنم در بررسی روند کلی موسسات ویدئورسانه در سال ۹۰ ابتدا باید به کاهش محسوس تیراژ اشاره کنیم. دلیل این کاهش تیراژ چه بود؟

کاهش تیراژ روی دیگر سکه‌ی واقعیت شبکه نمایش خانگی است که موسسات به آن گرفتار شده‌اند. در واقع در سال جاری موسسات نمایش خانگی مجبور شدند تیراژ خود را نسبت به دو سال قبل کاهش دهند. این مطلب به غلط از سوی منتقدین به بی  رونقی شبکه تعبیر شده است.  تجربه نشان داده است که صرف افزایش کمی عناوین در شبکه و بی محابا عمل کردن در خرید رایت فیلم ایرانی و به در کردن رقبا به هر قیمت، کافی نیست که شبکه را پیشرو بدانیم زیرا حباب قیمت ها سرانجام خواهد ترکید و سیل آثار مرجوعی به سمت موسساتی که قاعده بازی را رعایت نکرده باشند، روانه شده و در مسیر خیلی چیزها را هم از بین خواهد برد. به هر حال حاصل اقدامات بی مطالعه بعضی از موسسات در سال ۸۹ و بی توجهی به میزان تحمل شبکه و ظرفیت بازار و اقتضائات رسانه ویدیو در مقایسه با سایر رسانه های دیداری به همراه سایر مولفه های اقتصادی و اجتماعی در دو سال اخیر شرایطی را رقم زد که شبکه وضعیت اتفاقا" متعادل تر و منطقی تری به خود گیرد و برای تامین هر فیلمی هر هزینه ای را متحمل نشود.!

اکنون هم با همین مشکل روبرو هستیم؟

ببینید! باید به این موضوع اشاره کنم که بال بردن تیراژ محتاج ان است که به چند اصل توجه کنیم. از کیفیت اثر مطمئن باشیم. اگر فیلم قبلا" در سینما با استقبال روبرو شده باشد؛ می توان یک تیراژ برای آن متصور شد و اگر در اکران عمومی هزینه های پخش خود را هم درنیاورده است، چنانچه اصرار به خرید آن داریم، قصه تیراژ آن فرق می کند. غرض آنکه بالا یا پایین بردن تیراژ محتاج فشار دادن یک دکمه نیست. به مثابه یک کار و پروژه سرمایه گذاری باید به ابعاد و جوانب مختلف آن اندیشه کرد. از سوی دیگر اگر می‌خواهیم تیراژ تولیداتمان افزایش پیدا کند، راهی جز افزایش کیفیت نداریم. در مسیر افزایش کیفیت آثار علاوه بر استفاده از فرمت دی وی دی به موسسات توصیه کرده‌ایم که برخی استانداردها را در زمان دریافت مستر فیلم‌ها رعایت کنند.

به موسسات شبکه نمایش خانگی توصیه کرده‌ایم که در زمان دریافت فیلم از تهیه‌کننده،‌ درخواست کنند که فیلم بر روی پزتیو مناسبی چاپ شود و میکس تازه‌ای از صدا برای نسخه نمایش خانگی میکس شود تا کیفیت صدا و تصویر بهتری داشته باشیم. البته به یاد داشته باشیم مادام که نگاتیو فیلم ها در نخستین مرحله از فرایند پس تولید اسکن نشوند، تهیه مستر از تله سینما حالت استانداردی ندارد.

با این حساب می شود گفت که عرضه محصولات در سوپر مارکت ها تقاضای کاذب ایجاد کرد؟

به این معنی خیر اما در سالهای گذشته به تناسب گسترش بازار با به خدمت گرفتن ظرفیت سوپرمارکت‌ها و کیوسک‌های مطبوعاتی بازار را گسترش دادیم و به همین نسبت تیراژ آثار نیز با جهش بی‌سابقه‌ای روبرو شد. اما در عمل پس از این افزایش بی‌سابقه، ۲۰ تا ۳۰ درصد مرجوعی‌ فیلم‌ها افزایش یافت. زیرا تقاضای موثری که تیراژ عرضه شده به بازار را پوشش دهد، موجود نبود. در کشور ما متاسفانه خرید کالای فرهنگی در انتهای فهرست خرید اقشار مردم قرار دارد.

ضمن آنکه از پیامدهای توزیع فیلم‌ها در سوپرمارکت‌ها، این است که چون این‌ مراکز، فروشگاه‌هایی تخصصی نیستند با توزیع آثار جدید، آثار قدیمی‌تر کنار گذاشته می‌شوند. به این ترتیب موسسه پخش‌کننده ضرر می‌کند. البته عوامل دیگری هم وجود دارد که این روند را تسریع کرد.

مثل حق رایت های چند صد میلیون تومانی و روز افزون آثار ایرانی؟

بله دقیقا. در این شرایطی که آن را تشریح کردم طبیعی است که موسسات ویدئو رسانه نمی‌توانند هزینه‌های بسیاری را بابت خرید رایت فیلم سینمایی ایرانی بپردازند. همین مجموعه عوامل باعث شد در یکسال گذشته موسسات ویدئو رسانه در تیراژ خود تجدیدنظر کرده و به این نتیجه برسند که خرید آثار با هزینه‌هایی که می‌پردازند، قابل ادامه نیست. به هر حال عارضه چک برگشتی در اقتصاد امروز ایران دامن موسسات ویدیو رسانه را هم گرفته است و اغلب آنها با انبوه چک‌های برگشتی از خریداران عمده روبرو هستند. لذا چاره در آن است که تهیه‌کنندگان در رقم‌های فروش رایت فیلم هایشان تجدید نظر کرده و اقتضائات شبکه نمایش خانگی را در نظر بگیرند.

با این حساب موسسات ویدئورسانه که توان پرداخت حق رایت آنچنانی ندارد. از سوی دیگر هم بسیاری از تهیه کنندگان برای بازگشت مالی فیلم شان به شبکه چشم دوخته اند! وضعیت نگران کننده ای است!

طبق کارشناسی های ما در حال حاضر یکی از راهکارها، پخش آثار از سوی شبکه‌های نمایش خانگی به روش تیراژی یا حق العمل کاری است. تهیه‌کنندگان سینمای ایران نباید با زبان و ادبیات تحکم آمیزی با موسسات نمایش خانگی صحبت کنند. آنها باید به این موضوع توجه داشته باشند که در سالهای گذشته این موسسات بودند که از ورشکستگی بعضی از تهیه‌کنندگان سینمای ایران جلوگیری کردند و سبب رونق تولید فیلم شدند.

اگر تا پیش از این گفته می‌شد که موسسات نمایش خانگی با خرید حقوق آثار ایرانی مجوز پخش آثار خارجی را دریافت می‌کنند، همانطور که در ابتدای بحث نیز اشاره شد دیگر چنین امکانی وجود ندارد و موسسات حتما باید حق رایت آثار خارجی را نیز خریداری نمایند. مضافا" که بازار نیز چندان طالب فیلم خارجی نیست.  نتیجه تمام صحبت‌هایم این است که تهیه‌کنندگان باید تعامل بهتری با موسسات نمایش خانگی داشته باشند و حتی برای یک بار هم که شده عقد قرارداد پخش را تجربه کنند تا بدانند که دفاتر پخش چه سختی‌هایی برای توزیع آثار در سراسر کشور و دریافت هزینه آن متحمل می‌شوند. طبیعی است که در این شرایط نمی‌توان مانند سال های گذشته ارقام بالایی را پرداخت.

 

برویم سراغ بحث شیرین قاچاق فیلم! یکی از مشکلات همیشگی شبکه قاچاق فیلم‌ها و سریال‌هاست. شما نسخه دی وی دی با کیفیت و منو دار یک فیلم هالیوودی را همزمان با اکرانش می‌توانید در میدان انقلاب و با قیمت ۱۰۰۰ تومان خریداری کنید. درباره فیلم ایرانی هم همینظور است. حال این سوال برای من وجود دارد که مخاطب با چه انگیزه‌ای باید ۲۵۰۰ تومان برای خریداری اصلی بپردازد؟!

اولا" در بازار غیر مجاز خیلی چیزها به قیمت ارزان قابل دسترسی است. مردم و مخاطبی که دل در گروی فرهنگ و هنر ایرانی دارد، آنقدر می فهمد که اثری اریژینال را با کاری سرقتی همسنگ نداند و آن دو را در ارزش برابر نپندارد. اگر بنابر مقایسه ای صرفا" قیمتی باشد، می توان با نصب دیش و رسیور تازه ترین آثار روز سینمای جهان را بصورت زیرنویس یا دوبله بدون پرداخت همان ۱۰۰۰تومان به تماشا نشست. پس مبنای این مقایسه اشتباه است. تجربه نشان داده است که مخاطب از کارهای با کیفیت استقبال می کند و در بازار بی حد و مرز رسانه ای امروز حرف اول را کیفیت محصول می زند. امسال کارهایی که در اکران عمومی با استقبال مردم روبرو شدند، در شبکه هم برد خوبی داشتند. بعد از مدت ها شبکه شاهد باز نشر کاری ایرانی بود. موفقیت فیلم جدایی نادر ازسیمین و کسب جایزه گلدن گلوب تقاضای موثری را در بازار ایجاد کرد و علیرغم تکثیر مجدد اثر فیلم در بازار نایاب شد. در حال حاضر هم اگر تهیه کننده همکاری کند و پیوست ها و ضمایم تصویری جدیدی را به آبشن های نسخه دی وی دی اثر بیفزاید، مطمئن هستم ، فیلم باز هم در بازار به فروش می رسد.

به نظرم تاکنون نتوانسته اید همه کپی‌کنندگان فیلم را دستگیر کنید! راه‌ پیشنهادی‌تان چیست؟

بعید است در هیچ جای دنیا بتوان ادعا کرد حریف کپی کارها شده اند. آن هم در شرایطی که تکنیک ها و روش سرقت تغبییر کرده است. در حال حاضر فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای محملی برای نمایش و بهره برداری مجرمانه از فیلم و تضییع حقوق فیلمسازان شده اند. به نظر می‌رسد در این بخش سارقین میدان بازی را تغییر داده‌اند و متقابلا" باید تمهیدات جدیدی را در این بخش پیش بینی کرد. نمیدانم در لایحه جامع رسانه ها فکری برای این موضوع کرده اند یا نه؟ ضمن آنکه در بخش مبارزه با سرقت فیلم‌ها در تلویزیون های ماهواره‌ای فارسی زبان راهی جز ثبت حقوق مالکیت فیلم‌ها در خارج از کشور باقی نمانده است.

ثبت هزینه زیادی دارد؟

ثبت خارجی فیلم‌ها ممکن است هزینه‌ای در بر داشته باشد، اما به نظرم با کمک دولت و همیاری تهیه‌کنندگان می‌توان امید به انجام این کار داشت. در حال حاضر اتحادیه تهیه‌کنندگان سینمای ایران با همکاری ستاد مبارزه با محصولات غیر مجاز تفاهم نامه‌ای را امضا کرده اند که بخشی از آن حوزه خارج از کشور را در بر می‌گیرد.

ثبت خارجی به جلوگیری بخشی از قاچاق کمک می کند اما درباره بازار قاچاق میدانی برای  محصولات خارجی باید چه تمهیدی اندیشید؟

طبیعتا یکی از دلایل عدم اقبال به آثار خارجی که در شبکه نمایش خانگی توزیع می‌شود، این است که مخاطب نیاز خود را از طرق دیگری تامین می‌کنند. ما ناگزیریم تولیدات خودمان را با کیفیتی عرضه کنیم که مردم رغبتی به تهیه نسخه‌های قاچاق نداشته باشند.

یکی از دلایل اینکه مردم به تهیه آثار خارجی از مراکز غیر مجاز علاقه دارند این است که آن آثار به هیچ وجه ملاحظاتی مانند ممیزی را رعایت نمی‌کنند. همچنین یکی از مشکلات ما در این زمینه آن است که بعضی از موسسات نمایش خانگی هیچ تمهیدی برای آنکه مخاطب را به خود جلب کنند انجام نمی‌دهند. در داخل محافل و باندهایی هم به محض بارگذاری فیلم در فضای سایبر بلاوقفه کار زیرنویس فارسی آنها را آغاز می کنند و با استفاده از سیستم های دابلیکیتور به تکثیر چند هزار نسخه ای آنها می پردازند. کاری که اگر بخواهد در شبکه رسمی با رعایت حق کپی رایت انجام شود ماهها بطول خواهد انجامید. به هر حال همین آثار روز خارجی چنانچه با کیفیت خوبی به بازار عرضه شوند، جبران تاخیر ناخواسته را می کنند.

مثل منو دار بودن نسخه اصلی؟

بله. دی وی دی فرمتی است که می‌توان بر روی آن ویژگی‌های بسیاری را قرار داد تا مخاطب رغبت بسیاری برای خرید آن داشته باشد، اما هنوز چنین چیزی در میان بعضی از موسسات جا نیفتاده است و در اولین گام‌ها توانسته‌ایم که آنها را به استفاده از این فرمت برای عرضه آثار ایرانی مجاب کنیم.

فکر می کنم که برخی از مخاطبان به دلیل یک سری از آثار ویدئویی بی کیفیت اعتمادشان به شبکه نمایش خانگی کم شده است. همین کمی باعث تمایل مخاطب به بازار قاچاق نمی شود؟

اگر بدون هیچ تعصبی بخواهیم داوری کنیم، بهتر است ملاحظه را کنار بگذاریم و بگوییم اغلب آثار سینمایی ما نیز چنگی به دل نمی زنند. سالهاست که آثار تماشایی سینمای ایران در طول یک سال به زحمت به تعداد انگشتان دست می رسند. بسیاری از اوقات در بازبینی فیلم ها در نگاه اول متوجه نشده ام با یک کار سینمایی روبرو هستم یا یک کار ارزان ویدیویی! به نظر من اگر کیفیت محصولات ویدیویی در حد مقبولی باشد حضور آنها در سبد محصولات نمایش خانگی اشکالی ندارد. بالاخره هر کارشناسی می داند و می فهمد که استانداردهای کار ویدیویی با سینما متفاوت است. هزینه ای که صرف کار سینمایی می شود با تولید ویدیویی قابل مقایسه نیست و متخصصان و تیم فنی و هنری آین دو مقوله در سطوح متفاوتی از تخصص قرار دارند. به هر حال بازپخش بسیاری از تولیدات ویدیویی شبکه از کانال های تلویزیونی به معنی موجه بودن چنین آثاری در بین پاره ای از مخاطبان و سرور انگیز بودن آنها در اعیاد و جشن های ملی و مذهبی است.

این مدیا تامین کننده سرگرمی خانواده‌هاست، پس باید سبد آن حاوی محصولات متنوعی باشد تا طیف وسیعی از مخاطبان را در برگیرد.

نکته‌ای که باید در اینجا دقت شود این است عرضه محصولات در شبکه نمایش خانگی بر خلاف رسانه ملی به نوعی است که مردم حق انتخاب محصول را دارند. خصوصا اینکه با الصاق شناسه‌هایی به مردم گوشزد می‌کنیم که این اثر سینمایی یا ویدئویی است و کیفیت آن را هم به مخاطب گوشزد می‌کنیم؛ پس مخاطب در این شرایط می‌تواند محصولی را که خریداری می‌کند با اطلاع کامل از محتوای آن انتخاب کند.

پس کیفیت چه می شود؟

در تمام این سالها به دلیل آنکه بازیگران این تیپ کارها در سینما و تلویزیون بقدر کافی به مردم شناسانده شده اند، به نظرم تشخیص کار آنها در شبکه ویدیویی نیز کار سختی برای مخاطب نیست. بگذاریم علاقه مندان این کارها در شبکه ویدیویی نیز به مرادشان برسند.!

برویم سراغ چند سوال نسبتا کوتاه! چه شد که جلوی انتشار «قهوه تلخ» مهران مدیری گرفته شد؟

برای اولین بار در این نشریه نوپا عرض می کنم که کار با روند طبیعی داشت جلو می رفت که شتابزدگی و اشتباهی ناخواسته از سوی سازندگان، سبب توقف کار شد. این اشتباه را به سرقت و  توزیع غیر قانونی سری ۲۶ سریال ربط ندهید چون عوامل این کار مجرمانه شناسایی، دستگیر و محاکمه شدند و خوشبختانه مجرمان هیچ ارتباطی با تیم تولید و ساخت اثر نداشتند. به هر حال شرایط برای ادامه کار بصورتی که در نشست مشترک مدیران نمایش خانگی و نظارت و ارزشیابی در حضور تهیه کننده اثر اخیرا"مشخص شده  فراهم است و مراتب به نظر و تصویب رییس سازمانی سینمایی کشور هم رسیده است.

«قهوه تلخ» روندی را آغاز کرد که موجب شد سریال «قلب یخی» و حالا هم «ساخت ایران» به شبکه نمایش خانگی بیایند. اساسا فکر می‌کنید چرا مخاطب علاقمند می‌شود برای هر قسمت یک سریال ۲۵۰۰ تومان بپردازد در حالی که تاکنون این سریال‌ها را به صورت رایگان از تلویزیون مشاهده می‌کرده است؟

در جواب به این سوال باید به این فکر کنیم که چرا مخاطب اینقدر تنوع طلب است. یکوقت در این کشور با یکی و دو شبکه تلویزیونی مردم سرگرم می شدند اما سیمای جمهوری اسلامی بطرف فناوری ای رفته است که می تواند حداکثر ۵۰ کانال تلویزیونی را با استفاده از ست آپ باکس های موجود به خانه های مردم برساند. با این وجود از ضریب نفوذ شبکه های ماهواره ای کم نشده است. مردم در سینماها فیلم خوب ببینند برای تهیه بلیط آن صف می کشند و بر همین سیاق برای نسخه ویدیویی آن از جیب شان هزینه می کنند. می خواهم عرض کنم زمانه زمانه استیلای رسانه های تصویری است. دورانی که در نهایت به چند رسانه ای ها منتهی می شود و خوشبختانه از این حیث بسیاری از وسایل و امکانات روز ارتباطات تصویری در جامعه ما مهیاست و شکاف معناداری با دنیا نداریم. به قول شما ببینید شبکه ویدیویی در کشور با وجود آنکه محصولاتش رایگان نیست، چگونه عمل کرده است که علیرغم انبوه رسانه ها و تولیدات تصویری رایگان، نه تنها به حاشیه نرفته است بلکه بستری جذاب برای هنرآفرینی فیلمسازان و برنامه سازان شده است و روز به روز به شعاع عمل ان افزوده می شود.

غیر از «ساخت ایران» سریال دیگری نیز برای شبکه نمایش خانگی آماده شده است؟

سریال دیگری در دست ساخت نیست. در سال ۹۰ غیر از سریال سازان که مشغول تولید بودند، پای برنامه سازان هم به شبکه باز شد. اشاره ام به کارهایی نظیر شام ایرانی، عموپورنگ، فیتیله ای ها( در حال تولید)، سفره سیمرغ(آموزش آشپزی توسط هنرمندان) و برنامه هایی از این دست است. شبکه در سال ۹۰ بیشترین فیلم مستند را به خود دید.

سریال خارجی چه؟

در بخش سریال‌های خارجی نیز برای اولین‌بار موسسات نمایش خانگی سریال‌هایی را از کشور هند در دست آماده‌سازی برای پخش در شبکه نمایش خانگی دارند. همچنین یک سریال آمریکایی نیز در حال دوبله است که در ماه‌های آینده عرضه خواهد شد.

آیا کپی رایت این سریال و یا فیلم‌هایی که در شبکه توزیع می‌شود به طور رسمی خریداری شده است یا هنوز هم با مشکل کپی رایت مواجهیم؟

در یک کلام عرض کنم در طول ۱۲ سالی که از شروع بکار موسسات خصوصی ویدیو رسانه می گذرد، بیشترین هزینه ارزی برای خرید رایت صورت گرفته است. سعی‌ شده است حقوق و کپی رایت آثار خارجی‌ خریداری شود مگر آنکه کمپانی‌هایی عامدانه نخواهند حقوق اثرشان را بفروشند.

خوشبختانه در این مسیر موسسات در دو سال گذشته ارتباطات بسیار خوبی را به صورت مستقیم با دفاتر اروپایی و منطقه‌ایبرقرار کرده اند و در زمینه خرید حقوق آثار گامهای مثبتی برداشته شده است. در این زمینه می‌توان به خریدهای عمده‌ی موسسه‌ی رسانه‌های تصویری از بازارهای بین‌المللی فیلم اشاره کرد.

در واقع رویکرد معاونت سینمایی قدیم و سازمان سینمایی جدید در بخش شبکه نمایش خانگی بر خرید حقوق آثار است چرا که معتقدیم اگر ما این حقوق را رعایت نکنیم بسیاری از کشورهای خارجی نیز با آثار ما چنین خواهند کرد. امیدوارم به دلیل نوسانات ارزی و تحریم های اعمال شده وقفه ای در این مسیر پدیدار نشود.

من شنیده ام که برخی موسسات چون حق رایت بسیار گران است آن را از واسطه دست چندم و به یک دهم قیمت خریداری می کنند.

نمایندگی‌های خاورمیانه ای فیلم ها یا دفاتر اروپایی کمپانی‌ها به دلیل مراجعات مختلف از سوی موسسات چندان تخفیفی به خریداران ایرانی نمی‌دهند. در حالیکه اگر یک موسسه به نیابت از سایر موسسات وارد گفتگو و چانه زنی با فروشندگان شود، نتیجه بهتری را در پی خواهد داشت. ممکن است محصولاتی که در بازار می‌بینید از یک شرکت ترکیه‌ای در سالهای گذشته خریداری شده باشند که مدتهاست خرید از آن متوقف شده است. به هر حال آثار خارجی به تناسب مناطق مختلف جهان، قیمت‌های متفاوتی دارند و ممکن است رایت اروپایی، آسیایی یا خاورمیانه‌ای هر کدام قیمت متفاوتی داشته باشند.

البته این را هم بگویم که ما ضوابط بسیار مشخصی را برای موسسات شبکه نمایش خانگی در زمینه خرید حقوق آثار وضع کرده‌ایم. در حال حاضر بلافاصله پس از اینکه یک اثر خارجی برای دریافت پروانه نمایش به اداره‌ کل ارائه شود، ما آن را به واحد کارشناسی مستقر در موسسه رسانه‌های تصویری ارسال می‌کنیم. واحد مربوطه تا وقتی که مدارک و مستندات متقنی در زمینه خرید حقوق اثر دریافت نکند، مستندات ارائه شده را تایید نخواهد کرد.

در روند صدور پروانه نمایش، از موسسات تعهدنامه‌ای می‌گیریم که اگر پس از توزیع محصول، شخص ثالثی ادعای مالکیت نمود و خواستار ضرر و زیان شد، موسسه ناشر اثر باید در دادگاه صالحه پاسخگو باشد.

آقای رجبی فروتن! در حال حاضر فرمت هایی به جز دی وی دی برای عرضه محصولات هنری به بازار آمده اند، مانند یو اس بی ها. همچنین استفاده از اینترنت و شبکه های مجازی در عرضه محصولات روز به روز متداول تر می شود. آیا برای آن بازار هم فکری شده است یا برای انکه به آن قسمت برسیم هنوز به زمان نیاز داریم؟

ببینید! در ۲-۳ سال اخیر با گسترش شبکه نمایش خانگی، بسیاری از خانه‌ها به ویدئو کلوپ‌های کوچکی تبدیل شده‌اند. این مسئله حتی از نظر روانی می‌تواند عاملی بازدارنده برای خرید آثار جدید باشد. به همین دلیل است که بسیاری مشاهده فیلم را به سوی روش‌های دیگری از جمله تبادل هارد، به اشتراک گذاشتن فایل فیلم‌ها در شبکه‌های اجتماعی سوق داده‌اند. در حال حاضر ایران از معدود کشورهایی است که حجم عظیمی از «پلی کربنات» برای تولید لوح فشرده مصرف می‌کند، ماده اولیه‌ای که متاسفانه وارداتی است.

بگذارید ماجرای جالبی را برایتان تعریف کنم. مدیر بزرگترین تولیدکننده این مواد در کشور آلمان باور نمی‌کرد که این تعداد لوح فشرده در ایران تولید شود. او به شوخی می‌گفت: «آیا مردم ایران هر روز صبح همراه با صبحانه خود، لوح فشرده می‌خورند؟!!» رویکرد سیمای جمهوری اسلامی و در آینده نزدیک موسسه رسانه های تصویری به فناوری پخش موسوم بهIPTV  که سرویس VOD یکی از خدمات آن است، کشور را به سمت کاهش استفاده از دیسک نوری خواهند برد. دراین شیوه می توان با سفارشی که به ایستگاه مبدا می دهید، ویدیوی درخواستی را از طریق یک مودم در نمایشگر خانگی تماشا کنید.

تا اینجای صحبت کمی درباره شبکه صحبت کردیم. اما از آنجایی که «صداپیشه» مجله تخصصی دوبله است، دوست دارم کمی هم در این باره سخن بگویید.

حقیقتا" از این خبر شوکه شدم. جای چنین نشریه ای در کشوری که چندین دهه از دوبله پر افتخار آن می گذرد و بسیاری از خاطرات مردم این سرزمین با صدای جاودانه گویندگان رادیو و تلویزیون و دوبله عجین شده است و هر ساله بر شمار هنرجویان این رشته افزوده می شود، این ابتکار بسیار ستودنی است. نخستین شماره ها را که ببینم در آینده حرف های بیشتری را با شما در میان خواهم گذاشت.

شاید یکی از تابلوهای محصولات به اصطلاح اریجینال کیفیت دوبله آن باشد. من دیده ام که حتی برخی هنگام خرید فیلم ها (مخصوصا انیمیشن ها) به مدیر دوبلاژ یا موسسه دوبله کننده توجه می کنند. شما کیفیت در این بخش را نیز مد نظر قرار می دهید؟

به نکته خوبی اشاره کردید. بعضی از موسسات وقتی از خبر عرضه نسخه قاچاق عناوین پر مخاطب باخبر می شوند، ته دلشان قرص است که با سرمایه گذاری در دوبله همان فیلم می توانند، آب رفته را به جوی بازگردانند و با عرضه نسخه دوبله شده فیلم، روح تازه ای به بازار بدمند. به عنوان مثال رنگو با دوبله خوبش توانست توجهات را به خود جلب کند و باکی از نسخه زیر نویس دار موجود در بازار نداشته باشد. دقت کرده اید که اغلب موسسات بر پشت جلد محصول عامدانه تیم دوبلاژ را معرفی می کنند.

برای شما وفاداری به متن اصلی فیلم یا سریال خارجی هم مهم است یا اساسا به آن قسمت کاری ندارید؟

البته که وفاداری مهم است و قبل از ما مدیران موسسات در گزینش فیلم های خارجی به گونه ای عمل می کنند که در دوبله و آماده سازی اثر کمتر دچار جرح و تعدیل معنایی شوند. هر قدر این قاعده رعایت شده باشد، وفاداری به متن مشهود است. در غیر اینصورت موسسه به درخواست هیات بازبینی حذفیات و اصلاحاتی بر کار اعمال می کند.

به عنوان مثال اگر دو موسسه همزمان درخواست ثبت نام یک محصول خارجی را داشته باشند، شما کیفیت دوبله را مدنظر قرار می دهید؟ اصلا برای این منظور کارشناسی با شما همکاری می کند؟

خوشبختانه دیگر شاهد دوبله همزمان فیلم ها در شبکه نیستیم. از قبل همه چیز مشخص است. نمی توان منکر شد که همه موسسات به یک اندازه دغدغه کار دوبله را ندارند. در این میان آنهایی که اهمیت فراوانی به این امر می دهند، شناخته شده هستند و برای اقلیتی هم مهم قیمت و هزینه تمام شده اصل است.!

 

آقای رجبی فروتن! سوالات زیادی درباره شبکه نمایش خانگی و رویکرد هایش وجود دارد اما متاسفانه زمان کم است. به عنوان آخرین سوال با توجه به شکل گیری سازمان سینمایی، رویکرد سال ۹۱ اداره کل متبوع شما چیست؟

باور کنید اطمینان ندارم در سال آینده توفیق انجام وظیفه در این سمت را داشته باشم. تا همین جا امکان قضاوت عملکرد بنده با مدیران قبلی فراهم است و امیدوارم مدیران بعد از بنده نیز چراغ این رسانه مستقل را روشن نگه دارند. آرزو داشتم امور مختلف مربوط به ویدیو مثل پروانه ساخت و تسهیلات و حمایت های قانونی، در یک جا متمرکز شود و مدیریت واحدی آنها را در اختیار داشته باشد که نشد. بارها گفته ام در غیاب تلویزیون خصوصی در ایران، شبکه ویدیویی این قابلیت را دارد که به مثابه یک رسانه مستقل عمل کند و تولیدات خاص خودش را داشته باشد. اگر یادتان باشد قبل از این شبکه ویدیویی صرفا" محلی برای عرضه و بازپخش فیلم های سینمایی ایرانی و خارجی بود. کمتر به اذهان خطور می کرد که در سبد این شبکه طیف وسیعی از محصولات و تولیدات اختصاصی گذارده شود. البته خدا را شاکرم که برای ارتقای این شبکه هر آنچه که در توان داشتم به کار گرفتم. افتخار می کنم که با تولید و نگارش بیشترین مطالب تحلیلی و گزارشی – به نیابت از دوستان نویسنده و منتقد و خبرنگار! – برگی بر دفتر ادبیات این رسانه ممتاز در ایران افزودم.

با تشکر از زمانی که در اختیار «صداپیشه» قرار دادید.

 

 

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۲ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • پاسخ ها عالی بود
    ولی  بد نبود دوست مصاحبه گردستی به ترتیب و یا لااقل متن سوال ها بکشد
    در حاشیه سوال آخر می توان
    به نگرانی ها از رویکرد غیرتخصصی به نمایش خانگی در ساختار سازمان سینمایی اشاره کرد
    بعید نیست آن چه بافته اید رشته شود
    یا لااقل کفه به نفع تهیه کنندگان بسیار سنگین تر

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید