سه فیلم سینمایی ایرانی این روزهای نمایش خانگی علاوه بر آنکه محدویت سنی دارند، از حیث کیفیت نیز آثار ضعیفی به شمار میروند و اصولا برای پرده بزرگ مناسب نیستند و از استانداردهای سینمایی فاصله زیادی دارند. در این یادداشت مروری بر سه فیلم«زهرمار»، «رقص پا» و «سامورایی در برلین» شده است:
این رضویان ما نیست
برای هنرمندی که در مقام بازیگر سینما، تلویزیون و ویدیو و چه به عنوان کارگردان مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای ویدیویی، بیشتر به چهره ای طناز و کمدین شهرت دارد، اساسا انتخاب فیلمنامه «زهر مار» یک اشتباه مهلک و سراسر اشتباه است.
زهر مار اولین فیلم سینمایی سید جواد رضویان که به تازگی در شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای آنلاین و دانلود بارگذاری شده است، فیلمنامه و موضوعی تلف شده و هدر رفته است و متاسفانه نقطه روشنی در کارنامه حرفهای سازنده او نخواهد بود.
بزرگترین مشکل «زهرمار» لحن دوگانه فیلم است و بیننده میماند که در حال تماشای فیلمی کمدی است یا اثری تراژیک که به خاطر گرفتار شدن یک مداح و فردی مومن در ماجراهای هولناک اخلاقی رقم خورده است.
حاج حشمت با بازی«سیامک انصاری» که در یکی از معدود نقشهای جدی خود ظاهر شده است، از یک دوستی قدیمی به نام رهی با نقش آفرین «سیامک صفری»رکب میخورد و در دام یک پرستو! گرفتار میشود. البته او تن به رسوایی نمی دهد ولی همه شواهد ظاهرا علیه اوست.
فیلم به واسطه بازیهای خوب و قابل قبول و البته غافلگیرکننده«شبنم مقدمی» و «سیامک صفری» گلیم خودش را از آب بیرون میکشد اما با این حال رضوی با کوله باری از تجربیات حضور در تعداد زیادی کار کمدی میتوانست در سینما همین روند را ادامه دهد و کاری سر و شکل دار را ارائه دهد. توقع مخاطب از «رضویان» با کارگردانی که برای اولین بار بر صندلی کارگردانی نشسته است، خیلی بیشتر است. در دورانی که فیل همه یاد هندوستان کرده و به کمدی سازی روی آوردهاند، شگفتی آور است که «رضویان» نمیخواهد از داشتههای غبطه برانگیز خود بهره ببرد.
رقص با کدام پا
همانطور که اکران فیلم «رقص پا» در سینماهای آزاد و نه «هنر و تجربه»غریب به نظر میآمد، در نمایش خانگی هم چنین تجربهای که کاملا شخصی است و کارگردان عامدانه توجهی به مخاطب ندارد، چنگی به دل نمیزند و لطفی ندارد. «میرعابدینی» که سالهای زیادی را وقت تحصیل در ایران و خارج از کشور کرده است، به نظر گرایش بیشتری به بازیگری دارد و مایل است در کارهای متفاوتی نقش آفرینی کند.
«رقص پا» کشش کار بلند را ندارد و ظرفیت آن در حد کاری نیمه بلند است. آشفتگی روایت فیلم و نماهای زائد و کشدار بودن و تکرار که ظاهرا درخدمت اتمسفر فیلم هستند، نشانههایی از کار تجربی را نمودار میسازند و با ذائقه عمومی همخوانی ندارد.
در شمار کمدی های نازل
همین که پای اسم شهر و کشوری خارجی در داستان فیلم به وسط کشیده می شود، یعنی قرار است بیننده با منظر و مرآی متفاوتی در فیلم روبرو شود و کنجکاوی مخاطب برای آشنایی با جاذبه ها و فرهنگ بیگانه مورد توجه قرار گیرد.
سینماگران ایرانی در نبود تولیدات مشترک با شرکتهای خارجی ترجیح داده اند، با استفاده از تفاوت فرهنگی ایران با سایر کشورها داستانهایی را سربیاندازد تا هم قدری خطوط قرمز را دور بزند و هم جاذبههای ظاهری فیلمها را تقویت کنند. تب فیلم های عمدتا کمدی در سینمای ایران که بخشی از داستان آنها در کشورهای خارجی می گذرد، هنوز فروکش نکرده است و فیلسمازان تعمدا در نامگذاری فیلمهایشان متظاهرانه چنین امری را داد میزنند.
فیلمهای جدی و کمدی مثل تگزاس، میلیونر میامی، خانم یایا، لس آنجلس تهران، سلام بمبئی، توکیو بدون توقف، چهار اصفهانی در بغداد، برلین منهای هفت و حالا سامورایی در برلین تنها بخشی از فیلمهایی هستند که لوکیشن های آنها در ایران و یک کشور خارجی انتخاب شدهاند.
فیلم «سامورایی در برلین» ساخته مهدی نادری متاسفانه در بین فیلم های کمدی این دست، ویژگی برجستهای ندارد و از همه مواد لازم چنین فیلمهایی که قبلا به کرات مورد استفاده قرار گرفتهاند، بهره برده است، بی آنکه خلاقیت به خرج دهد و موقعیت تازهای و بدیعی را بیافریند.
روزانه های سینمایی را در تلگرام دنبال کنید: cinemadailyir@
اضافه کردن نظر