روزانه های سینمایی

به امید غافلگیری، گفتگویی در باره سریال های نمایش خانگی

تم‌ها و موضوعاتی مثل عشق و خیانت و مواردی از این دست، شالوده و نقطه اتکای خلق بسیاری از آثار دراماتیک سینما بوده است. نفس پرداختن به چنین سوژه‌ها و قصه‌هایی بد نیست و می‌تواند منجر به خلق آثاری قابل توجه شود، اما …

گفتگوی تلفنی من با روزنامه «جام جم» که روز دوشنبه این هفته منتشرشد، در ادامه همان موضوع لاکچری بازی در بعضی از سریال های در حال پخش در نمایش خانگی است که در ادامه آن را می خوانید:
برای صحبت درباره برخی نقدهای مطرح شده پیرامون بعضی از سریال‌های شبکه نمایش خانگی، سراغ سعید رجبی فروتن، از مدیران و کارشناسان این مدیوم نمایشی رفتیم که شخصیتی منصف و دست به قلم است و اهل سینما یادداشت‌هایش را با عنوان «روزانه‌های سینمایی» پیگیری می‌کنند.
سعید رجبی فروتن درباره فضای شیک و اشرافی برخی سریال‌های شبکه نمایش خانگی به جام‌جم گفت: گاهی قضاوت و داوری ما حول و حوش یکی دو کار خاص است و درباره مباحث زیبایی شناسی و محتوایی آن کارها صحبت می‌کنیم. گاهی هم این قضاوت و داوری درباره مجموع محتواهایی است که شبکه نمایش خانگی تولید می‌کند. اگر روی بحث دوم متمرکز شویم و در ارزیابی کلی در مجموعه سریال‌هایی که در شبکه نمایش خانگی تولید و بارگذاری شده، به این استنباط برسیم که غلبه داستان‌ها و فیلم و سریال‌هایی با فضای اشرافی و چیزی شبیه این است و می‌توان مختصات مشترکی را میان همه آنها یافت، آن موقع جای تعمق و تانی وجود دارد و اگر مثلا این فضا در تعارض با فرهنگ رسمی و هنجارها و عرف ماست، باید به آسیب شناسی بپردازیم و ببینیم علت این گرایش سریال سازان و فیلمنامه نویسان به این فضا چیست. اما اگر به‌طور موردی، یکی دو سریال در چنین فضایی روایت می‌شوند، بهتر است آن را به کلیت مجموعه شبکه نمایش خانگی تعمیم ندهیم. همچنین ضمن این‌که نظر منتقد و مخاطب قابل اعتنا و احترام است، از آن سمت باید پاسخ تولیدکنندگان و نویسندگان آثار را هم دریافت.
منوچهر‌هادی، کارگردان دل، اخیرا در پاسخ به انتقادات به فضای اشرافی سریال گفته بود چرا به این نگاه نمی‌کنیم که خیلی‌ها با دیدن این سریال، حداقل رویای خودشان را می‌بینند و همین یک انگیزه برای آدم‌هاست که به لحاظ مالی و اقتصادی دلشان بخواهد پیشرفت کنند. چرا مردم نباید حق داشته باشند رویاهایشان را در قالب فیلم و سریال ببینند؟
 وقتی این دلیل را با رجبی فروتن مطرح کردیم، توضیح داد: به هرحال ما سینما و صنعت تصویر را به عنوان پدیده‌ای می‌دانیم که می‌تواند برای ما رویاآفرینی کند. برخی معتقدند خلق یک ظاهر شیک در آثار نمایشی، ممکن است برای برخی تماشاگران خوشایند باشد. ضمن این‌که از نظر گرافیکی و بصری هم اثر را خوش آب و رنگ می‌کند. همین انتقاد را در نقطه مقابل می‌توانیم درباره آثاری مطرح کنیم که سیاه نمایی می‌کنند و در ترسیم فضاهای فقیرانه دست به افراط می‌زنند. به نظر می‌آید شاید برای قضاوت درباره یکی دو سریال از این دست که در فضاهای شیک می‌گذرند، زود باشد و باید منتظر پایان این آثار باشیم؛ آثاری که برای سنجش ذائقه مخاطب تولید شده اند. بحث دیگر این‌که زیست آدم‌هایی که در چنین فضایی شاهد قصه آنها هستیم چندان توام با آرامش درونی و باطنی نیست و مشکلات خاصی دارند که آن زیبایی ظاهری را ناخوشایند جلوه می‌دهد.
او در پاسخ به این سوال که آیا واقعا موضوع دیگری به جز مسائل عشقی و خیانت‌محور و روابطی از این دست وجود ندارد که نویسندگان سریال‌ها سراغ آن بروند نیز گفت:

تم‌ها و موضوعاتی مثل عشق و خیانت و مواردی از این دست، شالوده و نقطه اتکای خلق بسیاری از آثار دراماتیک سینما بوده است. نفس پرداختن به چنین سوژه‌ها و قصه‌هایی بد نیست و می‌تواند منجر به خلق آثاری قابل توجه شود، اما اشکال این است اگر بخواهیم از این سوژه‌ها و موضوعات، استفاده ابزاری کنیم. یکی از دلایل ضعف‌های برخی از این آثار این است کسانی که دست روی این موضوعات می‌گذارند، بضاعت و توانایی لازم را برای ادای مطلب به شکل درست ندارند و باعث می‌شود آثار تنها به عنوان کارهای عامه پسند صرف شناخته شوند. البته این گونه آثار هم در طیف متنوع فیلمسازی و سریال سازی ایران و جهان وجود دارد و نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت و خیلی‌ها در پرداختن به این موتیف‌ها خلاقانه برخورد نمی‌کنند یا حداقل طرح نویی ارائه نمی‌دهند و روایت و زاویه دید متناسبی را به مخاطب عرضه نمی‌کنند و باعث می‌شود کار در حد سلیقه عوام متوقف و محدود بماند.
رجبی فروتن ادامه داد: البته محدودیت سوژه‌ها و موضوعات هم وجود دارد و این مساله دامنگیر تلویزیون و سینما و شبکه نمایش خانگی است که بخشی از آن به سیاست‌های ممیزی برمی گردد و برخی هم ریشه در کم کاری، مطالعه نداشتن و دنبال نکردن جریان‌های ادبی ایران و جهان و رصدنکردن فیلم و سریال‌های روز دنیا دارد. اگر دامنه مشاهدات و مطالعات فیلمنامه نویسان و فیلمسازان ما وسیع و گسترده تر باشد، می‌تواند به خلق آثار متفاوتی منتهی شود. منکر برخی روایت‌های نو نیستم اما به نظر می‌رسد غلبه با ساخت آثاری است که حداقل غافلگیری را برای ما به همراه ندارد و معمولا می‌گوییم این هم یکی مثل بقیه و اثری نیست که در ذهن مخاطب، ماندگار باقی بماند. اما همیشه کارهایی که خلاف عرف و جریان اصلیعمل کردند و ترجمان هنرمندانه موتیف‌ها را مدنظر قرار دادند، از سوی مخاطبان و منتقدان موردتوجه قرار گرفته اند.

روزانه های سینمایی را در تلگرام دنبال کنید: cinemadailyir@

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۱ نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • اگر یک  یا دو سریال لاکچری باشه مشگلی نیست ولی اکثر غالب سرالها نمایش خانگی اصلا تو حامعه ۹۶ درصدی نیست و مختص او ۴ درصد یا ۱۰ درصدیهاست اخه چرا سریااالهای نمایش خانگی از خانه های لوکس ماشینهای لاکچری استفاده میکنن بخاطر همینه ک ماندگار نمیشن با چهارتا تصکیر خوش رنگ لعاب دل رو میبرن بعد ک تمام شدن هیچی از این سریالها نمیمونه تو ذهنها اقایون نویسنده و کارگردان افراد دیگر جامعه بمرو ببیند نه ف۳ط لاکچری نماها

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید