عرضه زود هنگام فیلم سینمایی«نیوکاسل» که نمایش آن هنوز در بعضی از سینماهای شهرستانها ادامه دارد، معنایی جز آن ندارد که صاحبان حقوق ویدیویی فیلم، بهترین فرصت برای عرضه فیلم را در ایامی دانستهاند که سیما و منظر عمومی تلویزیون، سینما و نمایش خانگی به خاطر مناسبتهای تقویمی عاری از نشاط و کمی تا قسمتی عبوس و دلگیر است.
در سینما به جز تریلر سیاسی «ردخون ماجرای نیمروز ۲» سایر فیلم ها به رغم تنوع ژانر، درجا میزنند و قادر به جذب تماشاگر زیادی نیستند و البته تا هشتم آبان و اکران چند فیلم تازه باید آنها را تحمل کرد. تلویزیون به اعتبار رسمیتی که دارد، بیش از سایر رسانهها حرمت دهه ماه صفر را در انتخاب و ترکیب برنامههای نمایشی خود حفظ میکند و با پخش آنونس سریالهای جدید، نوید فضای نشاطبخشی را در آینده نزدیک میدهد. برگ برنده سیما در این هفتهها چیزی جز «ستایش ۳» نیست که انبوهی از مخاطبان را هر شب در هنگام پخش سریال پای گیرندهها مینشاند و از فرط ذوقزدگی مرتباً برنامهها و گزارشهایی را از موفقیت این سریال عامه پسند تولید و پخش میکند.!
در نمایشخانگی به جز «قانون مورفی» که مدتها از توزیع آن میگذرد، «پریناز» فضای سرد و تلخی را به بیننده منتقل میکند. به جز محدودیت سنی، فیلم گویای روایت تراژیک قصه ای در بافت زندگی حاشیه نشینان است.
حالا که دستگیرتان شد فرصت طلبی از نوع «نیوکاسل»ادعای گزافی نیست و عرضه فیلم در چنین موقعیتی پاسخ به تشنگی بازار است، این را هم بدانید که انتشار نسخه اینترنتی فیلم از نسخه فیزیکی آن سبقت گرفته است و «محسن قصابیان» در اولین تجربه کارگردانی به خاطر خلق نه چندان موفق موقعیت های کمدی، صرفا به مدد چینش بازیگران توانسته است با احتساب حقوق ویدیویی، فیلم را از شکست نجات داده و سرمایه آن را بازگرداند. بنابراین فیلم به جز سوسوی بازیگرانی مثل بهرام افشاری، پژمان بازغی، سحر قریشی و دیگران حرف زیادی برای گفتن ندارد و بعید است لبخند زیادی را بر لبان بیننده مشکل پسندی امروزی بنشاند.
اضافه کردن نظر