روزانه های سینمایی

لطفاً پیاز داغش را زیاد نکنید!

در «تابستان داغ» تیم سازنده عامدانه اصول و بدیهیاتی را در پرداخت واقع بینانه حادثه نادیده انگاشته و با حذف ماموران زبده و کاربلد تجسس، تعلیق پیش آمده را کش می دهند و زمانی هم که کودک گمشده در وضعیتی خاص پیدا می شود، بازهم به اراده شخصیت های داستان، نیاز به فراخوان پلیس و سایر نیروهای امدادی احساس نمی شود و گویی که نه خانی آمده و نه خانی رفته است.!

ایجاد حس تعلیق در فیلمنامه زمانی دلنشین و پذیرفتنی است که فیلمنامه نویس با رندی دخل و تصرفی در امور بدیهی نکند و نقش عوامل موثر در شدت و ضعف تعلیق را دست کم نگیرد. به عنوان مثال می توان با حذف پلیس و نهادهای اجتماعی، فضایی را خلق کرد که در آن قهرمانان و ضد قهرمانان در طول داستان یا فیلم حسابی از خجالت یکدیگر درآیند و با گیس و گیس کشی مدام بر تنور کشمکش، هیزم بریزند.

این مقدمه را داشته باشید تا عرض کنم در فیلم سینمایی«تابستان داغ» اتفاقی برای یک پسر بچه رخ می دهد و او ناپدید می شود(سربسته می گویم تا داستان را لو ندهم)، ابتدایی ترین واکنش آن است که محل مفقود شدن کودک نه فقط توسط نزدیکان او بلکه توسط واحدهای مسئول اجتماعی، بخوانید پلیس و آتش نشانی و … به دقت مورد تجسس و تفتیش قرار گیرد و با افراد مطلع و حاضر در صحنه یا نزدیک به آن در هر سنی گفتگو و بازجویی به عمل آید. این اقدام که امری بدیهی برای دستگاه های مسئول است کمک می کند تا سرنخی از علت مفقود شدن فرد گمشده به دست آید و در نهایت گره از کارفروبسته موضوعی گشوده شود و ای بسا خانواده ای از نگرانی به درآید. اگر محل گم شدن کودک بالقوه مستعد خطر برای جان کودک باشد، اطراف آن نقطه و پیرامونش به دفعات مورد بازبینی قرار می گیرد و آنگاه در صورت نتیجه نگرفتن، فرضیات دیگری برای حادثه پدیدآمده مطرح می شود.

در «تابستان داغ» تیم سازنده عامدانه اصول و بدیهیاتی را در پرداخت واقع بینانه حادثه نادیده انگاشته و با حذف ماموران زبده و کاربلد تجسس، تعلیق پیش آمده را کش می دهند و زمانی هم که کودک گمشده در وضعیتی خاص پیدا می شود، بازهم به اراده شخصیت های داستان، نیاز به فراخوان پلیس و سایر نیروهای امدادی احساس نمی شود و گویی که نه خانی آمده و نه خانی رفته است.!

«تابستان داغ» بنا به ادعاهایی که روی جلد محصول به آنها اشاره شده است، در چند جشنواره خارجی خوش درخشیده است و جوایزی را از آن خود کرده است. مبارکشان باشد ما که بخیل نیستیم ولی کلاه مان را قاضی کنیم و از خود بپرسیم داوران جشنواره و همه کسانی که به عنوان تماشاگر موفق به تماشای این فیلم شده اند، چه تصوری از نیروهای امدادی و پلیس کشور در ذهن شان نقش می بندد؟ آیا رواست که به صرف ایجاد هیجان و اضطراب در مخاطب، در متن یک داستان کاملاً رئال، نقش نیروهای موثر در کیفیت پیگیری های پس از حادثه، حذف و یا کمرنگ شود و تصویری عقب مانده از جامعه ارائه گردد.؟

پس لطفاً به طعم و ملاحت فیلم هایتان بیفزایید و پیاز داغ آن را زیاد نکنید!

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید