انتقادات به قسمت یازدهم سریال«عاشقانه» مادام که قسمت بعدی این مجموعه به بازار عرضه نشد، فروکش نکرد و مخاطبان و خریداران این مجموعه در شبکه های اجتماعی حسابی از خجالت کارگردان مجموعه درآمدند. مشکل سریال «عاشقانه» این است که بعد گذشت این همه مدت هنوز تکلیف بعضی از شخصیت ها با خودشان روشن نیست. خانم دکتر متخصص(ساره بیات در نقش پگاه) در اقدامی هیستریک، گلدانی را به سر زنی می کوبد و بیم مرگ او وجود دارد، اما پس از آن آثار روحی و روانی این واقعه هولناک را در رفتار خانم دکتر نمی بینیم و گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.! «سهیل» با بازی «محمد رضا گلزار» بعد از مشاهده جنازه نیمه جان«گیسو» با بازی «مهناز افشار»، شتابزده صحنه را ترک می کند، همان «گیسو»یی که با بذل مالش مانع از زندان رفتن «سهیل» شده است. چند ساعت بعد«سهیل» دوباره به آپارتمان «گیسو» برمی گردد. این بار مطمئن می شود، «گیسو» جان در بدن ندارد و در ادامه نشانه هایی از حضور همسر سابقش را در محل جنایت می یابد. «سهیل» در تصمیمی غیرمنتظره بی واهمه جنازه را کشان کشان دور از تیررس نگاه هیچ بیگانه ای! به پارکینگ می رساند و آن را در صندوق خودروی«گیسو» می اندازد و در خرابه ای خارج از شهر رهایش می کند. چرا؟
به این ترتیب زوج مرفه «ساره بیات»و «گلزار» خونسردانه دست به اعمالی می زنند که گویی سابقه انجام آنها را دارند و اصطلاحاً این کارها را شگرد دارند. از سوی دیگر پرانتز زیادی باز! داستان خواننده ای که خود را جای «فرزاد فرزین»جا زده است، در این قسمت هم ادامه می یابد و زمان زیادی را به خود اختصاص می دهد. این در حالیست که موضوعات مهمتری، همچنان مورد غفلت تیم سازنده قرار گرفته است. پدر رضا که «مسعود رایگان» نقش آن را بازی می کند، دقیقاً چه کاره است. نفوذ و برش او در نهادهای قدرت چگونه حاصل شده است. آیا تنها دلیل نفرت و انزجار او از دخترش«گیسو»این است که همسر اولش از این موضوع مطلع نشود و حالش دگرگون نگردد؟ یعنی عاطفه پدری به همین راحتی زیر قلم نویسنده سریال سرکوب شده است؟خانه گیسو محل رفت و آمد مردان نامحرم (همسرسابق و سهیل) است و این امر که با عرف جامعه ما اعم از دارا و ندار همخوانی ندارد امر مذمومی نیست.
…بگذریم در قسمت دوازدهم سریال اتفاقات بیشتری می افتد و تا حدی جبران کم کاری و ناشیگری کارگردان در قسمت یازدهم می شود. در این قسمت «سهیل» مرگ «گیسو» را به اطلاع همسر سابقش می رساند و با بازگرداندن ساعت مچی او، اطمینان می دهد صحنه جنایت را پاکسازی کرده است. به این ترتیب«سهیل» کماکان در حق همسر سابقش اظهار لطف می کند اما از اینکه اولین بار«گیسو» را در صحنه جنایت تنها گذارده است، احساس ندامت نمی کند. در ادامه «سهیل» از رابطه خواهر و برادری «گیسو» و «رضا» مطلع می شود و «رضا»شخصاً درصدد کشف راز و رمز مفقود شدن خواهرش برمی آید. در این قسمت همچنین خواننده بدلی از زندان برای «پیمان» پیغام همکاری می فرستد و… به هر حال خریداران از اینکه داستان«عاشقانه» پیچ و خم های تازه ای به خود گرفته است، احساس رضایت بیشتری میکنند.
در هفته ای که گذشت طبق وعده، قسمت اول از فصل دوم «شهرزاد» هم خودی نشان داد اما برای سریالی که فصل اول آن بدل به خاطره دیداری خوشی برای مخاطبانش شده بود، شروع دلگرم کننده ای نداشت و جای خالی «آقا بزرگ» و بازی پرهیمنه «علی نصیریان»در آن کاملاً احساس می شود. کابوس «قباد» در ابتدای سریال آنقدر کلیشه ای است که بیننده غیرحرفه ای هم از دیدن آن شوکه نمی شود. اصفهان گردی کشدار زوج «شهرزاد»و «فرهاد» حسی را برنیانگیخت و چهره واقعی کشوری کودتا زده از پس ظاهر آرام و با ثبات شهرها هویدا نیست. هنوز نتوانسته ام خودم را قانع کنم که چرا فیلمساز توانایی مثل «حسن فتحی» عامدانه از طرح مضمون سیاسی در سریال می گریزد و بر بستر داستان عاشقانه ای که سرانداخته است، نمی خواهد گریزی به زیرپوست شهر بزند و دست های پیدا و پنهان استعمار و ایادی اش را در دهه ۳۰ برملا سازد. اقبال مردم به «شهرزاد» حیف است که با افزایش آگاهی های سیاسی و اجتماعی آنها توام نشود و قدرت و توان آنها را برای مسائل امروز جامعه تقویت نکند.
اضافه کردن نظر